صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
</div>
 
</div>
 
-->
 
-->
 +
{{فرمایش منتخب|حضرت‌زینب}}
 +
 
{{فرمایش منتخب|سیزده رجب 4}}
 
{{فرمایش منتخب|سیزده رجب 4}}
  

نسخهٔ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۰

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: حضرت‌زینب

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

اربعین یعنی روز فتح ولایت، نه این اربعینی که ما می‌گیریم و می‌رویم لای زن‌ها و مردها، می‌گوییم و می‌خندیم! عاشورا و اربعین برای این‌است که ما آمرزیده‌شویم؛ لکّه‌اشکی برای امام‌حسین (علیه‌السلام) بریزید و آمرزیده‌شوید، آهی برای حضرت‌زینب (علیهاالسلام) بکشید و آمرزیده‌شوید. روز اربعین بیایید با امام‌حسین (علیه‌السلام) و زینب‌کبری (علیهاالسلام) عهد کنید که گناه نکنید!

اگر در حرم حضرت‌زینب (علیهاالسلام) یا حضرت‌رقیّه (علیهاالسلام) رفتید، مثل هنده باشید! تمام هوا و هوس دنیا را از دل‌تان بیرون کنید تا اتّصال شوید! بگویید زینب‌جان! آن دست ولایتی که برادرت بر قلبت گذاشت، اشاره کن تا آن دست را بر قلب ما هم بگذارد، تا تمام لذّت‌های عالم گندیده از دل‌تان بیرون رود؛ آن‌وقت بفهمید لذّت ولایت چیست؟! وقتی یک علی (علیه‌السلام) گفتید، تمام لذّت خلقت در کالبد بدن‌تان می‌آید. سوغات، اتّصال به ولایت بیاورید! سوغاتیِ من این‌است. اگر شما سرمایه ولایت از حضرت‌زینب (علیهاالسلام) و حضرت‌رقیّه (علیهاالسلام) گرفتید، در این دنیا و آن دنیا سرمایه به‌هم زدید. تو را به خدا! آن‌جا اتّصال به ولایت را بخواهید! محبّت شما پیش حضرت‌زینب (علیهاالسلام) و حضرت‌رقیٌه (علیهاالسلام) باشد، اتّصال‌تان قطع نشود.

ببین حضرت‌زینب (علیهاالسلام) چه‌کار می‌کند؟ برادرش به او گفته خواهرجان! باید در دروازه‌کوفه و شام خطبه بخوانی! پرچم یزید و معاویه را بِکَنی و پرچم پدرمان علی (علیه‌السلام) را نصب کنی! زینب (علیهاالسلام) فرمود: برادر! امرت را اطاعت می‌کنم. حضرت‌زینب (علیهاالسلام) رفت؛ اما شام را ویرانه کرد؛ پرچم شرک و نفاق را کَند، پرچم توحید را نصب کرد.

قدری که به نزدیکی کربلا رسیدند، تربت امام‌حسین (علیه‌السلام) بو دارد، سکینه خیلی باهوش بوده، بوی تربت امام‌حسین را می‌شنود. این مشام چه مشامی است؟! گفت:

بوی خوشی می‌وزد اَندر مشامعمّه! مگر این سرزمین کربلاست؟!

حالا جابربن‌عبدالله انصاری غسل کرده، قدم‌هایش را کوچک برمی‌دارد؛ چون‌که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیده: هر کسی امام‌حسین (علیه‌السلام) را زیارت کند، هر قدمش، ثواب حجّ و عمره دارد. حجّ و عمره می‌خواهد! رفقای‌عزیز! ولایت این‌قدر بالاست که همه ما اشتباه داریم! بیایید اشتباه نداشته‌باشید! به ذات خدا قسم! اگر فرسخ‌ها راه بود، هزار قدم را یک‌قدم می‌کردم و روی قبر امام‌حسین (علیه‌السلام) می‌افتادم. خدا می‌داند آن سفری که به کربلا رفتم، قبر آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) این‌جا بود و قبر آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) آن‌جا، روی آن افتادم؛ قدری از این و قدری از آن بو می‌کردم. من حسین (علیه‌السلام) می‌خواهم نه ثواب! ثوابِ بی‌محبّت علی (علیه‌السلام)، ثواب نیست، جزاست. تازه مثل شیطان شدی که گفت مُزد عبادتم را بده! خجالت بکش! مُزد می‌خواهی چه‌کنی؟! خدا و قرآن را بخواه! امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) را بخواه! امام‌حسن (علیه‌السلام) و امام‌حسین (علیه‌السلام) را بخواه!

وقتی جابر سرِ قبر آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) رسید، قدری فریاد کشید، حسین! حسین! کرد و گفت: آقاجان! من با شهدای تو شریک هستم. عطیّه گفت: جابر! وای بر تو! چه می‌گویی؟! این‌ها دستان‌شان جدا شده! سرهایشان جدا شده و بر روی نیزه است! بدن‌هایشان زیرِ سُم اسب رفته! تو با این‌ها شریک هستی؟! جابر قسم خورد و گفت: از دو لب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم: کسی‌که به عمل قومی راضی باشد، جزء آن قوم است. من به عمل این‌ها راضی هستم. یک‌وقت دیدند صدای قافله می‌آید، عطیّه گفت: جابر! بلند شو! حضرت‌زینب (علیهاالسلام) و اهل‌بیت آمده‌اند.

حالا که به کربلا رسیدند، ولایت بو دارد. حضرت‌زینب (علیهاالسلام) زمین را بو کرد و گفت: این‌جا قبر برادرم است، روی قبرش افتاد. صدا زد: برادر! همه‌جا امرت را اطاعت کردم؛ اما حسین‌جان! بچّه‌هایت را به‌من سپردی، گفتی: خواهر! همه را به خدا و بچّه‌هایم را به تو می‌سپارم، همه را آوردم! وقتی بچّه‌هایم شهید شدند، از خیمه بیرون نیامدم، گفتم شاید تو خجالت بکشی. حسین‌جان! سراغ رقیّه را از من نگیر! من نتوانستم او را بیاورم؛ او را در شام گذاشتم. برادر! وقتی همه محمل‌ها آماده حرکت بود، کوتاهی نکردم، سرِ قبر رقیّه رفتم و با او خداحافظی کردم، گفتم: عزیزم! بلند شو! می‌خواهیم برویم! عزیزم! من جواب پدرت را چه بدهم؟! شما را دست من سپرده! رقیّه‌جان! نمی‌گذارم تنها باشی! هر جور باشد پیشت خواهم آمد، این خواسته من است.

وقتی حضرت‌زینب (علیهاالسلام) به مدینه برگشت، خدا یزید را لعنت کند! گفت: مدینه را غارت می‌کنم؛ عبدالله به حضرت‌زینب (علیهاالسلام) گفت: کجا می‌خواهی بروی؟ شام یا مصر؟ حضرت‌زینب (علیهاالسلام) قدری فرسوده شده‌بود، گفت: عبدالله! من در شام اسیر بودم، نمی‌خواهم آن‌جا را ببینم؛ اما به رقیّه قول دادم که پیش او بروم. در بیابان‌های اطراف شام یک آبادی بود، حضرت‌زینب (علیهاالسلام) چندین‌سال آن‌جا کنار حضرت‌رقیّه (علیهاالسلام) زندگی کرد، تا از دنیا رفت. این‌ها دارند با هم عشق‌بازی می‌کنند. حضرت‌رقیّه (علیهاالسلام) باید در آن باراندازِ شام دفن شود، تا صدها میلیارد مردم بیایند و آمرزیده‌شوند. قبر این‌ها رحمةٌ لِلعالمین است؛ این‌ها که قبر ندارند، محلّی است، شما می‌روید زیارت می‌کنید؛ اما باید با ولایت بروید. دل وقتی ولایتی شد، ولایت به شما می‌چسبد؛ نه غیر ولایت. اگر صدها میلیارد به شما بدهند و بگویند عُمَر خوب است، می‌گویید عُمَر بد است و به دل‌تان نمی‌چسبد؛ اسم امام‌حسین (علیه‌السلام) می‌آورید و اشک می‌ریزید؛ آن‌وقت به دل‌تان می‌چسبد.

هیچ‌چیزی قدرتش مطابق گریه بر امام‌حسین (علیه‌السلام) نیست. جهنّم عذاب است، گریه امام‌حسین (علیه‌السلام) رحمت است؛ می‌چکد در جهنّم، خاموش می‌شود؛ اما گریه شما، گریه رحمت باشد، نه عقده؛ ما باید گریه کنیم که چرا توهین به امام‌حسین (علیه‌السلام) شد؟! توهین به حضرت‌زینب (علیهاالسلام) شد؟! اگر امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) برای حضرت‌زینب (علیهاالسلام) گریه می‌کند و می‌فرماید: صبح و شام گریه می‌کنم، اگر اشک چشمم تمام شود؛ خون گریه می‌کنم؛ والله! کلّ خلقت گریه می‌کند. زینب (علیهاالسلام) ارزشش این‌است!

گریه یک جنبه ولایتی دارد، ما باید بیچارگی خودمان را ببینیم و بگوییم: حسین‌جان! ما بیچاره‌ایم! عاشورا نبودیم که جان‌مان را فدایت کنیم، زینب‌جان! نبودیم که از تو حمایت کنیم؛ حالا کاری که نمی‌توانیم بکنیم، بیچاره بیچاره‌ایم! گریه می‌کنیم تا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و احقاق حق از دشمنان مادرت زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) کند؛ این گریه، اتّصال به ولایت است. [۲]

دیگر ببینید

حضرت‌زینب 2

حضرت‌زینب 3

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

فرمایش منتخب: سیزده رجب 4

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۳]

رفقای‌عزیز! می‌خواهم به شما عیدی بدهم، ببینم شما چه عیدی به من می‌دهید؟ عیدی‌دادنِ شما به من، من که چیزی از شما نمی‌خواهم، فقط وجود شما را می‌خواهم؛ یعنی به این حرف‌ها یقین کنید؛ این عیدی شما به من است؛ اما عیدی من به شما: ببینید چه می‌‌گویم؟ خیلی توجّه بفرمایید! گفتیم که راجع به پیامبر اکرم «صلوات‌الله و سلام علیه» می‌فرماید «رحمة‌ٌ لِلعالمین»، این درست است، وجود مبارک پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خیلی رحمت است؛ امّا رحمتی که تمام عالَم را می‌گیرد، امرش است. تمام عالَم، همه باید از چه چیزی استفاده کنند؟ از امرش. حالا که از امر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) استفاده کردند، این برای‌شان رحمت می‌شود. از این‌جا هم اگر بخواهید خوب متوجّه بشوید، این دو سه نفر که از امر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) استفاده نکردند، اهل‌آتش شدند؛ پس وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خیلی ارزنده است،

عیدی که می‌خواهم به شما بدهم، این‌است: مگر امر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، امر خدا نیست؟ گفتیم «رحمةٌ لِلعالمین» است. حالا تو باید چه‌کار کنی؟ باید امر را اطاعت کنی. حالا که امر را داری اطاعت می‌کنی، چه هستی؟ تو شامل رحمت هستی، تو پرچم رحمت دستت است، تو پیش امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) هستی، پیش امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هستی، پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستی؛ تا وقتی‌که امر را اطاعت می‌کنی. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم پیش توست؛ یعنی تا زمانی‌که امر پیش توست، پیش آن‌ها هستی، اتّصال به امر هستی. از امام‌ صادق (علیه‌السلام) سؤال می‌کنند که آیا مؤمن گناه می‌کند؟ فرمود: بله! از ما قطع می‌شود و گناه می‌کند؛ این روایت یعنی‌چه؟ مؤمن از چه چیزی قطع می‌شود؟ از رحمت قطع می‌شود، از ولایت قطع می‌شود و گناه می‌کند. آیا این مطلب، عیدی هست یا نه؟

عزیز من! قربانت بروم! مگر امام‌ صادق (علیه‌السلام) به آن شخصی که تقاضای بهشت کرد، نفرمود تو الآن توی بهشت هستی؟ فرمود: پیش ما هستی. قبلاً گفتیم که بهشت یک مهمان‌خانه است، حالا که این‌جوری بودی، آن‌جا مهمانت می‌کند، الآن هم داریم می‌گوییم: وقتی امر را اطاعت می‌کنی، تو پیش آن‌ها هستی. تو که این‌همه انتظار امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) را داری؛ امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) امرش است، حالا که امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) امرش است، این امر هم دست توست؛ تو پیشش هستی. آن‌ها که چندین‌سال به ظاهر پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام) بودند، اهل‌جهنّم شدند؛ چون‌که امر دست‌شان نبود. من هم همین‌جور هستم. ما شعار ولایت می‌دهیم، با همان شعار هم محشور می‌شویم.

عزیزان من! شما باید پرچم امر دست‌تان باشد! یک ذرّه تزلزل داشته‌باشید، کم‌تان می‌گذارند؛ نباید هیچ‌تزلزلی درباره‌ی ولایت داشته‌باشید. ما باید تمام این خلقت را تصدیق کنیم. خدا می‌گوید: علی! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید: علی! زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) می‌گوید: علی! حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: علی! حسن (علیه‌السلام) می‌گوید: علی! امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌گوید: علی! دوازده‌امام، چهارده‌معصوم (علیهم‌السلام) می‌گویند: علی! آسمان می‌گوید: علی! زمین می‌گوید: علی! اشیاء می‌گوید: علی! شجره‌ها می‌گوید: علی! تمام درخت‌ها می‌گوید: علی! ستاره‌های‌آسمان می‌گوید: علی! کُرات می‌گوید: علی! زنگ درِ بهشت علی (علیه‌السلام) است، ای نامسلمان! چرا تو چیز دیگر می‌گویی؟! چرا حرف دیگر می‌زنی؟! والله! این زبانی که علی (علیه‌السلام) می‌گوید، چیز دیگر نباید بگویی؛ آن‌وقت تو ولایت داری؛ ولایت یعنی این.

چرا باور نمی‌کنید؟! روایت و حدیث را که باید قبول کنید! مگر ریگ ذکر نمی‌گوید؟ مگر درخت ذکر نمی‌گوید؟ مگر آسمان ذکر نمی‌گوید؟ مگر بهشت ذکر نمی‌گوید؟ مگر ستاره‌ها ذکر نمی‌گویند؟ مگر تمام اشیاء ذکر نمی‌گویند؟ [۵] گفتم که تمام خلقت می‌گوید «سبحان‌الله» حالا امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌گوید: «أنا ذکرالله» ذکر خدا من هستم! تمام خلقت در مقابل علی (علیه‌السلام) فروریزان می‌شوند. خاضع و خاشع هستند، ولایت یعنی این! حالا تو برو حرف دنیا و غیر ولایت بزن و دنبال خلق برو!

عزیز‌ من! ولایت به تو داده، باید به آن یقین بکنی! آن ولایت در قلبت رشد می‌کند، این‌قدر رشد می‌کند که دیگر جای دیگری نیست. چرا می‌گوید که ما درخت‌طوبی را از ولایت خلق کردیم، بهشت را از آن خلق کردیم؟ باباجان من! درخت‌طوبی توی دل توست، باید رشد کند؛ شاخه‌هایش توی دل کسی دیگر بیاید. تو تزلزل داری، این درخت توی دل منِ بدبخت رشد نکرده. باید این درختی که خدا توی دلِ تو گذاشته، ولایت رشد کند؛ مانند درخت‌طوبی که هر شاخه‌اش توی قصر یک مؤمن است، تو هم باید این شاخه‌های دلت، کلامت، نَفَست، عقیده‌‌ات، احسانت به مؤمن باشد نه به غیر مؤمن! آیا متوجّه شدیم که ولایت یعنی‌چه؟ همین‌طور بگو علی!

عزیز من! اگر گفتم که شما باید یتیم آل‌محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشوی، معنی‌اش یعنی این؛ یعنی ای خلقت! ما هم مثل شما هستیم، همین‌‌جور که شما مطیع علی (علیه‌السلام) هستید، ما هم هستیم. «أنا ذکرالله» باید این‌جور بشویم! حالا ما زیادترش را توقّع نداریم. فردای‌قیامت که ما را می‌آورند، می‌بینیم درخت گفته علی! کوه گفته علی! دریا گفته علی! ستاره گفته علی! ریگ گفته علی! تمام این خلقت گفته علی! اما ما نگفته‌ایم، ما چیز دیگر گفته‌ایم! آن‌وقت چه بر سر ما می‌آید؟! آیا عقیده به ماوراء دارید؟ آیا عقیده به آخرت دارید؟ آیا عقیده به میزان دارید؟! آیا عقیده به محاکمه خدا دارید؟!

خدایا! عاقبت‌تان را به‌خیر کن!

خدایا! یقین ما را زیاد کن!

امیرالمؤمنین! قربانت بروم. رسول‌الله! تو خیلی علی (علیه‌السلام) را می‌خواهی، به ما عیدی بده! رسول‌الله! خود علی (علیه‌السلام) را به ما بده! اگر تو علی (علیه‌السلام) را به ما دادی، همه خلقت را به ما دادی. بیا تو را به‌حقّ علی، به‌حقّ دخترت زهرا، کمِ ما جمعیّت نگذار!

خدایا! آفتاب محشر به‌سر این‌ها نتابد! خدایا! آفتاب محشر بر سر این‌ها خنک بشود!

خدایا! این‌ها را به علی (علیه‌السلام) اتّصال کن!

خدایا! علی (علیه‌السلام) را به ما بده!

خدایا! اگر علی (علیه‌السلام) را به ما دادی، همه خلقت‌ها را به ما دادی.

خدایا! دوباره می‌گویم علی (علیه‌السلام) را به ما بده!

خدایا! بیا دعای ما را مستجاب کن! [۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: ماه‌رجب

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۷]

رفقای‌عزیز! این ماه، ماه‌رجب است. رجب یعنی متعلّق به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است. ماه‌شعبان را می‌گویند متعلّق به رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و ماه‌رمضان متعلّق به خداست. [۸] خدا در قیامت می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» کجا هستند کسانی‌که در ماه‌رجب عبادت کردند؟ بیایند من به آن‌ها بهشت بدهم. ای کسانی‌که پیرو علی (علیه‌السلام) هستید! ای کسانی‌که پیرو زهرا (علیهاالسلام) هستید! ای کسانی‌که پیرو امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هستید! ای کسانی‌که پیرو این دوازده‌امام، چهارده‌معصوم (علیهم‌السلام) هستید! هر چه به شما بدهم، حقّ شما را ادا نکردم؛ مگر فردوس. تازه فردوس که چیزی نیست، یک باغی است؛ اما این حرف‌ها یقین می‌خواهد. این حرف‌ها زدنش درست‌است، یقین می‌خواهد. یقین آن‌هم عمل است. [۹]

چرا خدا می‌فرماید: «أین‌الرّجبیّون؟» رجبیّون بیایند! مگر ماه‌شعبان، ماه‌پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیست؟ چرا نمی‌گوید «أین‌الشّعبانیّون؟»: شعبانیّون بیایند؟ مگر ماه‌مبارک رمضان، ماه‌خودش نیست؟ چرا نمی‌گوید «أین‌الرّمضانیّون؟»: رمضانیّون بیایند! چرا می‌گوید «أین‌الرّجبیّون؟» صدایت می‌زند. اوّل، ماه‌رجب است. والله! ما مبنایش را نفهمیدیم. او را دارد صدا می‌زند، دارد می‌گوید: کجایند آن‌هایی که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را اطاعت می‌کردند؟ کجایند آن‌هایی که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۱۰] را قبول کردند؟ خدا امتیاز می‌دهد، می‌گوید: کسی‌که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داخل رفته، بیاید تا من مزدش را بدهم.

هیچ‌قدرتی توان ندارد مزدی که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داخل بشوی را به تو بدهد. هیچ‌قدرتی به غیر از خدا توان ندارد که مزد ولایت را بدهد. چه کسی می‌تواند بدهد؟ تمام خلقت، تا حتّی انبیاء، کُمیت‌شان راجع به‌ولایت لنگ است. چرا ترک‌اولی دارند؟ پس خدا می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» ای کسانی‌که از درِ علی (علیه‌السلام) آمدید! ای کسانی‌که محبّت علی (علیه‌السلام) را داشتید! ای کسانی‌که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۱۰] را قبول داشتید و عمل می‌کنید؛ این‌طرف و آن‌طرف نرفتید، بیایید تا من مزدتان را به شما بدهم! [۱۱]

حالا ببینید من چه می‌گویم؟ همین‌طور که خدا گفت: «أین‌الرّجبیّون؟» پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌فرماید: «أنا مدینة‌العلم و علیٌ بابُها». ماه‌رجب هم همین‌ است، با تمام گلبول‌های خونم این حرف را می‌زنم: این ماه‌رجب عین «أنا مدینة‌العلم و علیٌ بابها» است. باید از این در؛ یعنی درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بیایید؛ از درِ رجب هم باید وارد بشوی؛ نه این‌که این‌کار را بکنی، ثواب است؛ آن‌کار را بکنی، ثواب است. «أین‌الرّجبیّون؟» ‌کیست که در ماه‌رجب، از درِ علی (علیه‌السلام) وارد شده‌است؟ بیاید! من هر چه بخواهد، به او می‌دهم. اگر از این در آمدید؛ آن‌وقت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول دارید، خدا را هم قبول دارید. اگر از این در نیامدید، آن‌ها را مصنوعی و رودربایستی و ساختگی قبول دارید، شناسنامه‌ای و اسماً قبول دارید. ما چه‌کار کنیم؟ چه بگوییم؟ [۱۲]

خدای تبارک و تعالی، فقیرخواه است. از آن‌جا می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون»، از این‌جا هم می‌گوید «أین‌الفقراء؟» به تمام آیات قرآن! خدای تبارک و تعالی از هیچ‌کس تشکّر نکرده‌است؛ از انبیاء، اولیاء و اوصیاء تشکّر نکرده، از علمای ربّانیّ و فقهاء تشکّر نکرده؛ البتّه فقهای واقعی نه قلّابی، فقط از فقراء تشکّر کرده‌است. در قیامت به آن‌ها می‌فرماید: ای فقرا! ببخشید! هر چیزی می‌خواهید، به شما می‌دهم. خدا به چه‌کسی گفته که هر چه می‌خواهید، به شما می‌دهم؟ فقط به فقرا گفته‌است. به چه‌کسی گفته؟ به‌من بگویید! شما که باسوادید، دبیر هستید، معلّم هستید، مهندس هستید، دانشمند هستید، به‌من بگویید! اگر نیست، جلوی دهانم را بگیرید! اما نمی‌توانید بگیرید! قدرت ندارید؛ چون‌که نیست.

حالا می‌گوید هر چه می‌خواهید، به شما می‌دهم. عذرخواهی هم می‌کند و می‌فرماید: من شما را فقیر کردم. (ببین چقدر خدا شما اغنیاء را می‌خواهد! خدا فروگذار نمی‌کند؛ هم فقراء را تأیید می‌کند و هم شما اغنیاء را، می‌گوید:) من می‌خواستم که اغنیاء به شما کمک کنند و سالم باشند. چقدر خدا شما را می‌خواهد! عزیز من! قربانت بروم، کجایی؟ [۱۳]

خدا روز قیامت به فقرای صابر ندا می‌دهد: «أین‌الفقراء؟» از آن‌طرف می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» کیست که در ماه‌رجب، کمک به مستضعفین کرده؟ کیست که صبر کرده و دستش را جلوی نامرد دراز نکرده است؟ به تمام آیات قرآن! از اوّل عمرم دستم را پیش هیچ‌کس، تا حتّی پدرم دراز نکردم. آن دستی که جلوی کسی دراز نشود، زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) با او مصافحه می‌کند. به‌دینم! راست می‌گویم، اما به‌دینم! شما هم باور نمی‌کنید. آن دست، دست خداست. مگر نمی‌گوید یک‌چیزی به یکی دادی، دستت را ببوس؟ چون خدا می‌گوید: آن‌را به‌من دادی. کجا این‌کارها را می‌کنید؟! ماه‌رجب گذشت و یک شاهی به مردم نداده است! همین‌جور، زُل‌زُل نگاه می‌کند. آخر این مالت ‌را می‌خواهی چه کار ‌کنی؟! [۱۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


اخلاق در خانواده 12

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۵]

جوان عزیز! هر چیزی باید برسد، شما ببین الآن سنجد اگر نرسد تلخ است. دست‌پاچه نشو! همه جوان‌ها زن می‌گیرند، در فکر خودت کار نکن! خدا به فکرت است. روایت داریم: اگر کسی قسمتش باشد مغرب عالم، مشرق عالم به هم می‌رسند، با هم می‌شوند. دست‌پاچگی نکن! باید به امر پدر، مادرت این کار را بکنی. چرا می‌روی بی‌امری می‌کنی؟! چهار روز خاطرخواه هستی، آن خاطرخواهی تمام می‌شود. الآن یک بنده خدا در کوچه ما بوده، همین‌طور بوده، این دختر را خواسته، او هم خواسته، چند وقت که با هم بودند، حالا می‌گوید من او را نمی‌خواهم! [۱۶]

جوانان عزیز! تا می‌توانید گناه نکنید! خانواده‌ای به اصفهان منزل قوم و خویش‌شان رفتند. زنش کار به آب داشت، صبح شد، به صاحب‌خانه گفت: حمّام کجاست؟ گفت انتهای کوچه حمّام منجاب است، این زن رفت سؤال کرد؛ یک ‌جوانی خانه خودش را نشان او داد، رفت داخل خانه و در را بست. آن‌ مرد به آن ‌زن گفت باید با من دوستی کنی، زن دید گیر افتاده، گفت حرفی ندارم. من غریب این شهر هستم، گرسنه‌ام؛ برو یک‌ چیزی بخر بیاور، این مرد هم رفت تا یک‌ چیزی بخرد و بیاورد، زن متوسّل به آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) شد. چون آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) خیلی نجات‌دهنده است. گفت ابوالفضل‌جان! من غریبم، این‌جا آمده‌ام، این مرد می‌خواهد به ‌من خیانت کند. خلاصه دری باز شد، این زن نجات پیدا کرد و رفت. آن‌ مرد وقتی برگشت، دید آن ‌زن رفته ‌است، این در دلش نقش بست. بعد از بیست ‌سال که می‌خواست بمیرد، گفت: خانم! حمّام منجاب این‌جاست و مُرد. «خَسِر الدّنیا و الآخرة» شد. با عشق و محبّت همچین چیزی مُرد. نقش آن‌ زن در دلش بود که گفت: خانم! حمّام منجاب این‌جاست. شیطان در قالب آن نقش آمد و او هم نقش را پذیرفت و از دنیا رفت. مواظب باشید نقش بد در دل‌تان ایجاد نشود. [۱۷]

از گناه گذشتن خیلی خوب است! عابدی بود، سال‌های سال در کوه عبادت می‌کرد، شاید نود سال و خُرده‌ای، بیشتر سِنّش بود، رزقش هم می‌رسید. یک وقت قدری تشنه شد، از بالای کوه آمد سرِ یک دریاچه‌ای بود، آمد که آب بردارد، دید جوانی کنار آن دریاچه است، گرما به این‌ها خیلی فشار آورد. آن عابد گفت: ای جوان! یک دعایی بکن که این دعا مستجاب شود و ابر بالای سرمان بیاید، این مسافتی که می‌خواهیم برویم از گرما سیاه می‌شویم، هوا خیلی گرم شده بود! گفت: باشد، من دعا کردم. ابر بالای سرش آمد.

آن‌جا که این جوان بود، قدری جلوتر رفت و آن عابد عقب‌تر، وقتی‌که از هم جدا شدند، عابد دید ابر روی سرِ آن جوان است. عابد خیال کرد به خاطر خودش ابر بالای سرشان آمد؛ چون‌که مقدّس بود! مقدّس‌ها از این خیال‌ها می‌کنند؛ نتوانست هضم کند. گفت: ای جوان! بیا! قسمش داد، گفت: تو چه کار کردی؟! گفت: وقتی من آمدم کنار دریا، زنی آمده بود که آب ببرد، من به طرفش رفتم، به من گفت: ای جوان! دامن مرا کثیف نکن! خدا ابر بالای سرت بیندازد! این است که عبادت خیلی فایده ندارد، نود سال عبادت کرده، پیرمرد هم شده، رزقش هم می‌آید؛ اما خدا این جوان که گناه نکرده را بهتر می‌خواهد! بیایید ای جوانان عزیز! از گناه بگذرید تا ابر بالای سرتان بیاید. [۱۸]

ببین ابن‌سیرین از آن امتحان در آمد، در صورتی‌که عیسوی مذهب است، گویا شیعه نیست؛ اما امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) صفات به او داد، پاکیزه شد و از آن گناه گذشت، یک عطری به او زدند که تا آخر عمرش بوی عطر می‌داد. [۱۹]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


نگاه 26

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۲۰]

اگر به جایی که خدا گفته نگاه نکن! نگاه کنی، گناه با خون شما مخلوط می‌شود و در رگ‌های شما جریان پیدا می‌کند و شما به بی‌امری اتّصال می‌شوید. [۲۱] اگر به جایی که نباید نگاه کنی، نگاه کنی و به آن اصرار کنی، جاذبه‌اش در شما می‌آید و راه ولایت را سدّ می‌کند. [۲۲] اگر به زرد و سرخ دنیا نگاه کنید؛ محبّت آن در دل شما راه پیدا می‌کند و گرفتار می‌شوید. محبّت دنیا از هر گناهی بالاتر است. [۲۳] اگر چشمت به همه‌جا رفت، والله، دیگر چشم شما دید ولایت ندارد. عزیز من! خدا می‌داند فردای قیامت چقدر پشیمان می‌شوی که چرا گناه کردی؟ چرا روی چشم ولایت‌مان پرده کشیدیم؟! [۲۴]

اگر نگاه بد کنی و گناه کنی؛ بدان گناه، آدم را خراب می‌کند. [۲۵] اگر نگاه به زن مردم کردی، نظم عالَم را به هم زدی. [۲۶] شیطان تو را مبتلا می‌کند‌. [۲۷] رهبرت شیطان است. تو باید رهبرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) باشد، الآن باید رهبرت، وجود مبارک امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشد. به امر او نگاه کن! [۲۸]

چشمت را از امر جدا کردی. اگر عمر و ابابکر مردم را از ولایت جدا کردند، تو خودت را از امر جدا می‌کنی. عزیز من! تو مشابه آن‌هایی. آن بهره‌ای که به آن دو نفر داده، به تو هم می‌دهد؛ تو هم جداکُن هستی. [۲۷] بدان که خدا تو را کنار زده ‌است. مؤمن نیستی و سقوط کرده‌ای، از زیارت امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) محروم هستی. [۲۱] بهشت و فردوس و جنّات را با یک‌ نگاه از دست می‌دهی. [۱۶] اگر چشم ناپاک داشته ‌باشی؛ طرف اصحاب شمال هستی. [۲۹] به زن و بچّه مردم نگاه کنی؛ کور به محشر می‌آیی. [۳۰]

صورت‌های کثیف به اصطلاح درخشیده، همیشه خودش کثیف است، تو را هم کثیف می‌کند، به لجن می‌کشد. نگاه نکن! حالا یک‌ جلوه‌هایی دارد، آن جلوه، جلوه شیطان است. آن جلوه‌اش، جلوه تاریکی است. تو را هم تاریک می‌کند. [۳۱] این بدچشمی عطای شیطان است. [۳۲] تو داری خواست شیطان را به جا می‌آوری، چشم تو دارد نجوا می‌کند. امر شیطان را اطاعت می‌کنی. نجوای چه می‌کنی؟ نجوای گناه می‌کنی‌. [۳۳] دیگر نمی‌توانی ادّعای دوستی با امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) کنی. [۳۴]

عزیز من! وابسته نباش! جلوی چشمت را بگیر! مبتلا می‌شوی. امر خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امر پدرت را اطاعت کن! عزیز من! وابسته نشو. تو بلبل باغ ملکوتی، نه از عالم خاک. تو باید به جوّ آسمان بِپَری. تو باید عضو امام ‌زمانت بشوی. تو عضو چه هستی؟ تو عضو تلویزیون و ویدیو و ماهواره و رفیق‌های عشقی و شب‌نشینی‌های عشقی هستی. والله، باید قدر این جلسه را بدانید! اگر قدر ندانید، شما هم سُر می‌خورید. شکر کنید که الحمد لله همه شما متدیّن هستید. شکر کنید که خدا به شما ولایت داده‌ است. شکر کنید که محبّت این جلسه را دارید. شکر کنید که در این جلسه، از اوّل گفتنیم ما داریم تمرین می‌کنیم. [۳۵]

چه کار کنیم که خدشه به ولایت‌مان نخورد؟ گناه نکن! معصیت نکن! با ولایت بازی نکن! مقدّس‌گری درنیاور! امر ولایت را اطاعت کن! اگر تو امر ولایت را اطاعت کنی، امر الله می‌شوی. خانم‌های عزیز! به شما هم می‌گویم: گول نخورید! این لباس‌هایی که خارجی‌ها درست کردند، اگر بروید بپوشید، خدای نخواسته، نستجیر بالله یک‌ جوانی به تو نگاه کند، اهل ‌آتش هستی. چرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود در آخرالزّمان زن‌ها پوشیده؛ اما برهنه‌اند؟! آن‌ها وضع‌شان درست نیست، توجّه کن! نمی‌گویم ببین زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) چه‌جور بوده؟ ببین مادرت چه‌جور بوده است؟ [۳۶] بیا دست بردار! به این حرف‌ها یقین کن! زهرای عزیز (علیهاالسلام) عصاره تمام خلقت است، اگر خودت را پوشاندی، امر زهرا (علیهاالسلام) را اطاعت کردی، واقع زهرای عزیز (علیهاالسلام) را خواستی، از حضرت زهرا (علیهاالسلام) رُو برنگرداندی. با فاطمه زهرا (علیهاالسلام) که محشور می‌شوی، با تمام خلقت محشور می‌شوی. [۳۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. سخنرانی درباره حضرت‌زینب 75 (دقیقه 30)
  2. کتاب افشای احکام و سخنرانی اربعین 86؛ تذکر درباره عبادت و درباره حضرت‌زینب 75 و شرط احسن‌الخالقین شدن؛ اطاعت ولایت و بیزاری از دنیا 73 و نیمه شعبان 75 و ولایت؛ حقیقت توحید 73 و اربعین 78 و اربعین 81 و اربعین 80 و اربعین 87 و اربعین 83
  3. ۱۳ رجب ۷۸ (دقیقه ۳۰)
  4. (سوره الإسراء، آیه 44)
  5. «تُسبّح لَه السَّماواتُ السَبعُ و الأرضُ و مَن فیهنّ و إن مِن شَیءٍ إلّا یُسبّحُ بِحمدهِ و لکن لاتَفقَهون تَسبیحَهُم: آسمان‌های هفت‌گانه و زمین و کسانی‌که در آن‌ها هستند، همه تسبیح او می‌گویند و هر موجودی تسبیح و حمد او را می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آن‌ها را نمی‌فهمید.»[۴]
  6. سیزده‌رجب 85
  7. یتیم آل‌محمّد (دقیقه ۲۲ و ۶) و أین‌الرّجبیّون (دقیقه ۱۲) و عنایت پنج‌تن به شیعه ۹۰ (دقیقه ۱۷)
  8. تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 76
  9. یتیم آل‌محمّد 78
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ (سوره المائدة، آیه 3)
  11. شناخت ولایت، أین‌الرّجبیّون 76 و خلق‌پرستی و فامیل‌پرستی 86
  12. یتیم آل‌محمّد 78 و تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 79
  13. عنایت پنج‌‍تن به شیعه 90
  14. سیزده‌رجب 93
  15. اربعین ۸۷ (دقیقه ۲۱) و سیر ماورائی (دقیقه ۲۲)
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ اربعین 87
  17. فُزت بربّ الکعبه 85 و سیر ماورائی 81 و کتاب افشای ولایت
  18. فتنه آخرالزّمان 81
  19. گریه 84
  20. وابستگی ۸۶ (دقیقه ۲۴) و إنا أنزلناه فی لیلة‌القدر (دقیقه ۳۲)
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ افشای ولایت
  22. جاذبه و تبلیغ 78
  23. احکام ولایت
  24. عالم الست، دنیا، برزخ و قیامت 76
  25. شناخت امام‌ زمان 85
  26. ولایت، شرط قبولی سنّت و عبادت؛ تولید 84
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ هدایت با خداست نه با خلق 81
  28. کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
  29. صفات اصحاب ‌یمین (2) 77
  30. شهادت امام ‌حسن و امام‌ رضا 85
  31. حاکمیّت شیعه (کامپیوتر جهانی 80، جلسه چهارم)
  32. امیرالمؤمنین را بهتر بشناسیم
  33. شناخت نجوا، نجوا با ولایت 77
  34. امام ‌زمان و ذکر الله 79
  35. وابستگی 86
  36. إنا أنزلناه فی لیلة‌القدر 84
  37. افشای شیعه 84
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه