منتخب: عصاره روایت حسین منی و انا من حسین

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «حسینُ مِنّی و أنا مِن حسین»: حسین از من است و من از حسینم. عصاره این حرف چیست؟ امام‌حسین (علیه‌السلام) که در ظاهر از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، پسرش است؛ اما چرا می‌گوید من از حسین (علیه‌السلام) هستم؟ والله! نظر ولایتی من این‌است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارد سفارش حسین (علیه‌السلام) را می‌کند و می‌فرماید: ای اهل‌تسنن! ای کسانی‌که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را قبول ندارید! بدانید که من از حسین (علیه‌السلام) هستم، مبادا حسینِ مرا اذیّت کنید! مبادا با حسینِ من بدرفتاری کنید! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌خواهد بگوید که مقصد من این‌است که تمام مردم را اصلاح کنم، حسین (علیه‌السلام) هم مقصدش همین‌است، ما یک مقصد و یک هدف داریم، یکی هستیم. [۲]

این‌ها هدف‌شان دین خدا و ولایت است، هر چیزی پایبند به دینش است؛ ارزش هر بشری به‌واسطه دینش است. [۳] حالا پیامبر می‌فرماید: حسین (علیه‌السلام) دین مرا رهبری می‌کند؛ یعنی اگر او نبود، تمام زحمت‌هایم را از بین می‌بردند، عمر و ابابکر می‌خواستند از بین ببرند. [۴] هر چند ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام) نور خدا هستند؛ اما خدا می‌خواهد که آن‌ها در دنیا یک برتری خلقی هم داشته‌باشند؛ تا ما دنبال کس دیگری نرویم، فقط دنبال آن‌ها برویم. مثلاً امام‌حسین (علیه‌السلام) از انگشت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شیر خورد. چطور برادرش آقا امام‌حسن (علیه‌السلام) نخورد؟ خدا به‌هیچ پیامبری مگر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بلّغ نگفت؛ این‌که امام‌حسین (علیه‌السلام) از انگشت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شیر خورد، می‌خواهد بگوید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرورش ولایت می‌دهد و رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌گوید که حسین (علیه‌السلام) خودِ من است؛ چون هیچ‌کس مثل امام‌حسین (علیه‌السلام) نیست. امتیازی که خدا به او داده، به هیچ‌کدام از ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام) نداده؛ امتیازش این‌است که می‌گوید: «یا ثار الله و ابن‌ثاره» چون امام‌حسین (علیه‌السلام) خودش را فدای خون خدا، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کرد. خدا که خون ندارد، این‌که می‌گوید حسین (علیه‌السلام) خون من است؛ یعنی می‌گوید حیات من ولایت است، مقصد من علی (علیه‌السلام) است. امام‌حسین (علیه‌السلام) خودش ولایت است؛ اما فدایِ حقیقت ولایت، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) شد.

کاری که امام‌حسین (علیه‌السلام) کرد، هیچ‌کدام از ائمه نکردند. «لَا إکراه فِی الدِّین» خدا به تمام آن‌ها ابلاغ کرد: می‌خواهم واقعه عاشورا انجام‌شود، وقتی به اسیری ناموس می‌رسید، همه می‌گفتند: خدایا! اگر امر کنی، انجام می‌دهیم؛ اما می‌ترسیم از امتحان در نیاییم. فقط امام‌حسین (علیه‌السلام) گفت: من این‌کار را می‌کنم، ای‌خدا! تمام فدای تو! ناموسم فدای تو! زینب (علیهاالسلام) فدای تو! دخترم فدای تو! پسرم فدای تو! علی‌اکبرم فدای تو! علی‌اصغرم فدای تو! این‌کاری که امام‌حسین (علیه‌السلام) کرد، نجات‌دهنده تمام خلقت است. حالا که همه عزیزانش را داده و در قتل‌گاه افتاده، می‌گوید «رضاً برضائک، تسلیماً لِأمرک» ای معبود سماء! ای‌خدا! امرت را اطاعت کردم.

چرا امام‌حسین (علیه‌السلام) این‌همه درجه دارد؟ چون سفینه نجات است. همه ائمه (علیهم‌السلام) یک نور هستند، تمام‌شان کِشتی‌اند؛ اما سفینه، امام‌حسین (علیه‌السلام) است. تربتش هم شفادهنده کلّ خلقت است. چرا این‌قدر امام‌حسین (علیه‌السلام) عزیز است؟ چون به‌فکر نجات و هدایت است. برادرش، جوانانش، همه را داده؛ تمام آن مصیبت‌ها به‌جای خود؛ اما «هَل مِن ناصر» می‌گوید. [۵] اگر این مطلب را می‌خواهید بفهمید که تمام خلقت به امر امام است، امام‌حسین (علیه‌السلام) روز عاشورا به شمشیرها امر کرد که اگر دین جدّم رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باقی می‌ماند، به‌من بخورید؛ یعنی من فدای دین جدّم و دین پدرم، امر خدا، علی‌بن‌ابی‌طالب می‌شوم. [۶]

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) هم حسینش را خیلی دوست دارد، چون‌که خودش را فدای ولایت کرد. [۷] وقتی امام رُو به اهل‌کوفه کرد و فرمود: تقصیر مرا بگویید که چیست؟ آیا حلالی را حرام کردم یا حرامی را حلال؟ چرا مرا می‌کُشید؟ گفتند: «بُغضاً لِأبیک»: به‌خاطر بغضی که با پدرت علی داریم، تو را می‌کُشیم؛ آن‌وقت امام‌حسین (علیه‌السلام) دست به شمشیر کرد و تمام آن‌ها را تا دوازده‌فرسخ روی‌هم ریخت؛ چون دید تمام‌شان کافر شده‌اند. [۸]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه