منتخب: لیلة‌المبیت

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
(تغییرمسیر از منتخب: لیلة المبیت)
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

عزیزان من! مشرکین می‌خواهند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بکشند، وحشت دارند. شیطان به شکل پیرمردی مقدّس درآمده، به آن‌ها می‌گوید چه‌کار می‌خواهید بکنید؟ می‌گویند: می‌خواهیم محمّد را بکشیم؛ اما قبیله‌اش بنی‌هاشم هستند، حمزه هم هست، طرف‌دار دارد. هر کسی محمّد را بکشد، بنی‌هاشم او را می‌کشند. مشرکین از کشته‌شدن خودشان می‌ترسیدند، حیا و شرم ندارند. شیطان گفت: من آدمی هستم، غیر از شما؛ اما خلاصه حرفی به شما می‌زنم؛ اگر خوب بود، به آن عمل کنید! گفت: از هر قبیله‌ای یک‌نفر انتخاب شود و همه یک‌دفعه به محمّد حمله کنید و او را بکشید! آن‌وقت اطرافیان محمّد نمی‌توانند با صد نفر یا پنجاه‌قبیله طرف بشوند. گفتند: عجب حرفی زدی! چقدر خوب شد که با این پیرمرد مشورت کردیم و او خیلی درست گفت. خلاصه آمدند و همین‌کار را کردند.

وقتی این‌ها می‌خواستند این‌کار را بکنند، فوراً جبرئیل نازل‌شد و گفت: یا محمّد! مشرکین می‌خواهند تو را بکشند؛ من نگذاشتم. گفتند: یک‌مقدار روشنایی بشود تا این‌کار را بکنیم؛ یا محمّد! علی را به‌جای خودت بگذار و بیرون برو! الآن جانت در خطر است، علی به‌جای تو بخوابد. مگر خدا نمی‌توانست خودش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را حفظ کند؟! الآن ما بعد از هزار و سی‌صد سال داریم آن‌را افشا می‌کنیم. خدا می‌خواهد افشا بشود که می‌گوید علی را به‌جای خودت بگذار؛ وگرنه خدا می‌توانست خودش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را حفظ کند. حالا ببین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) چقدر خوب است! وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او این مطلب را گفت، فرمود: یا رسول‌الله! اگر من به جایت بخوابم، آیا جان تو سالم می‌ماند؟ فرمود: آری! پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم همین‌کار را می‌کند. حالا منظورم این‌است که خدا فقط حافظ خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیست، شما هم اگر بخواهید دین‌تان را حفظ کنید و امر را اطاعت کنید، شما را هم حفظ می‌کند. یک‌روایت داریم: مقداد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در یکی از این چادرها گذاشت و او را کول گرفت و بیرون آمد. مشرکین گفتند: این چیست؟ گفت: این پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. گفتند: برو! کسی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در لُنگی [چادر] می‌گذارد؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم به او فرمود: این‌چه بود که به این‌ها گفتی؟ گفت: مگر خودت نفرمودی راست بگو؟ من راست گفتم.

حالا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در راه به ابابکر برخورد، دید که الآن فتنه می‌کند. به او گفت: بیا در غار [ثور] برویم. اهل‌تسنّن که می‌گویند ابابکر صاحب غار و همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در غار است؛ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌خواست فتنه نکند که او را همراه خودش در غار برد؛ وگرنه ابابکر جزء لشکری بود که می‌خواستند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بکشند. اصلاً این‌ها لشکر ابابکر بودند و به دستور او به خانه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حمله بردند. حالا عنکبوت آمد و درِ دهانه غار، تار کشید و با آب دهانش آن‌جا را مسدود کرد. جبرئیل نازل‌شد و گفت: تو کجا بودی؟ چه‌کار می‌کنی؟ عنکبوت گفت: آمده‌ام که اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کاری داشت، او را حفظ کنم؛ حفظش با من است. گفت: با چه‌چیزی؟ گفت: با تارهایم. خدا حاج‌شیخ‌عباس را رحمت کند! گفت جبرئیل که هشت‌شهر قوم‌لوط را زیر و رو می‌کرد، هر کاری کرد، نتوانست تارها را پاره کند.

ببین عزیز من! خالقیّت این‌است، خداشناسی این‌است. خدا قدرت جبرئیل را به تار داد که نتوانست آن‌را پاره کند. آیا توجّه می‌کنید یا نه؟ بعضی‌ها جیب‌شان عین تار عنکبوت است، جبرئیل نمی‌تواند آن‌را پاره کند. نمی‌تواند دستش در جیبش برود و چیزی در راه خدا بدهد. آن، یک تار بود، اما تارهایی در دنیاست که دست‌شان در جیب‌شان نمی‌رود. إن‌شاءالله شما فکری برای آخرت‌تان بکنید و بتوانید سخاوت کنید! «إنّما الدُّنیا فَناء و الآخرة بَقاء» حالا مشرکین داخل خانه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ریختند، دیدند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن‌جا نیست. گفتند: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کجاست؟ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گفت: او را که به‌دست من ندادید، چرا از من سؤال می‌کنید؟ آن‌ها دنبال پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمدند، دیدند غاری است و این‌همه تار در دهانه آن‌است. گفتند: محمّد داخل غار که نرفته، به زمین یا به آسمان رفته‌است.

رفقا! خدا نکند گیر آدم جدلی بیفتید! ببین چه می‌گوید؟! می‌گوید امیرالمؤمنین می‌دانست که کُشته نمی‌شود؛ به‌خاطر همین به‌جای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خوابید. در جواب به او گفتم: آیا ممکن بود که بِداء [تغییر در تقدیر] حاصل شود یا نه؟ این حرف چیست که می‌زنی؟! خدا بِداء دارد. درست‌است که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) این‌را می‌دانست؛ اما ممکن بود بِداء حاصل شود و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) کشته شود. امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) دارد جانش را فدای رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌کند. چگونه؟ مقصد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است، حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌خواهد نبیّ به مقصدش برسد؛ یعنی بماند و علی (علیه‌السلام) را معرّفی کند. آن‌موقعی که مشرکین رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را می‌خواستند بکشند، هنوز غدیر خُم اتفاق نیفتاده‌بود، هنوز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) «مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌ مَولاه اَللهمَ والِ مَن والاه وَ عادِ مَن عاداه....» را نگفته‌بود.

حالا یک‌دفعه خدای تبارک و تعالی به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) نازله می‌دهد: یا علی! نَفَسی که کشیدی، افضل از عبادت ثقلین [جنّ و اِنس] است؛ چون‌که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در ظاهر دارد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را حفظ می‌کند؛ اما امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خودش حفظ است. دلم می‌خواهد قدری به این حرف‌ها توجّه کنید! عزیزان من! الآن شما هم که در این جلسه دارید از ولایت حمایت می‌کنید، والله! هر نَفَس‌تان افضل از عبادت ثقلین است. اگر حمایت از ولایت کنید، خدا به شما جزا می‌دهد. من عنکبوت را دیده‌ام. از هزار متر بیفتد، با آب دهانش بیرون می‌آید. همان‌طور که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در ظاهر حفظ کرده، خدا حفظش می‌کند. این حرف‌ها گره‌چینی دارد. بیایید امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را قبول کنید! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول کنید! تا خدا قبول‌تان کند. بیایید حرف گوش کنید! [۲]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه