منتخب: زعفر در کربلا

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی [۱]

امام‌حسین (علیه‌السلام) غریب نیست، هر کسی این حرف را زده، نفهمیده‌است. امام‌حسین (علیه‌السلام) قوی است، غریب تویی که ولایتت سُست است! آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) در دنیا ظاهر شده که مردم را به تکامل برساند و قرآن را پیاده کند. [۲] خدا به امام‌حسین (علیه‌السلام) ندا داد: حسین‌جان! مَلک باد و مَلک آب در اختیار توست، تمام کون و مکان در اختیار توست. [۳]

امام‌حسین (علیه‌السلام) تمام توجّهش به امر است، وقتی مَلک باد و مَلک آب پیش امام آمدند و گفتند: حسین‌جان! ما در اختیار توییم! چند بار هم تکرار کردند، ممکن بود که امام امر کند، خدا هم گفت: حسین‌جان! همه این‌ها در امر تو هستند، بالاتر این‌که نَفَس‌های آن‌ها در قبضه قدرت توست، اگر بخواهی نَفَس می‌کِشند؛ وگرنه از نَفَس می‌افتند. اگر امام‌حسین (علیه‌السلام) این‌کار را می‌کرد، خودش را نجات می‌داد، عالَمی را نجات نمی‌داد؛ اما امام در دنیا ظاهر نشده که خودش را نجات دهد.

خدا حساب کرد که مردم در جوّ عالم گناه می‌کنند، به امام‌حسین (علیه‌السلام) گفت: حسین‌جان! تو را شهید می‌کنند، اهل‌بیتت را هم اسیر می‌کنند، آیا حاضر هستی؟ فرمود: به دیده‌منّت! امام‌حسین (علیه‌السلام) بوده، خدا او را در این عالم ظاهر کرد تا خلقت آمرزیده‌شوند نه دنیا. [۳] جوّ خلقت باید به‌واسطه امام‌حسین (علیه‌السلام) آمرزیده‌شوند؛ این‌است که آسمان و زمین، سنگ و ریگ، همه برای او گریه کرده‌اند، از بس این مصیبت عظیم است! به خدا می‌گویم اگر مطابق همه جمعیّت دنیا بودم و آمرزشم به‌واسطه کشته‌شدن امام‌حسین (علیه‌السلام) بود، حاضر بودم که در جهنّم بروم و بسوزم؛ اما امام‌حسین (علیه‌السلام) باشد و به او توهین نشود. [۴]

حالا در شب‌عاشورا زعفر پیش امام‌حسین (علیه‌السلام) آمد، مادرش به او گفته‌بود: برو حسین (علیه‌السلام) را یاری کن؛ وگرنه شیرم را حرامت می‌کنم. زعفر به امام گفت: مادرم به‌من امر کرده، باید امرش را اطاعت کنم؛ همه این‌ها [لشکر ابن‌زیاد] را از اسب‌هایشان پایین می‌کشم. امام فرمود: نه زعفر! دوباره تکرار کرد، فرمود: نَفَس‌هایی که این‌ها می‌کشند در اختیار من و در قبضه قدرت من است. نه در اختیار امام، که در اختیار خواهرش، زینب‌کبری هم هست. [۵] امام نگفت در قبضه قدرت خداست، فرمود در قبضه قدرت من است؛ اگر بخواهم نَفَس نکشند، این‌کار را می‌کنم؛ اما جدّم رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده حسین‌جان! باید به کربلا بروی و کشته‌شوی؛ چون جدّش می‌داند که تمام خلقت باید به‌واسطه امام‌حسین (علیه‌السلام) نجات پیدا کنند. وقتی امام این حرف را گفت، زعفر از کربلا رفت.

چرا امام‌حسین (علیه‌السلام) به زعفر اجازه نداد که این‌کار را بکند؟ چون‌که امام‌حسین (علیه‌السلام) حجّت آخرالزّمان نیست؛ درست‌است که حجّت خداست؛ اما حجّت آخرالزّمان نیست. امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) به‌غیر از امام‌حسین (علیه‌السلام) است، وقتی حجّة‌بن‌الحسن ظهور می‌کند، می‌فرماید: منم آدم، منم نوح، منم همه انبیاء. آقا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) در ظاهر بناست که این عالم را مُسخّر کند؛ اما آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) می‌خواهد عالم را نجات بدهد. [۶]

زعفر که از کربلا برگشت، مادرش به او گفت: زعفر! شیرم را حرامت می‌کنم، حالا امام‌حسین (علیه‌السلام) این‌را گفت، چرا او را یاری نکردی؟! وقتی زعفر به کربلا برگشت، دید امام‌حسین (علیه‌السلام) شهید شده، پیش حضرت‌سجّاد (علیه‌السلام) آمد و گفت: آقاجان! باید امر مادرم را اطاعت کنم، چه‌کار کنم؟! امام فرمود: دنبال ما بیا! این‌است که در راه، هر جا این‌ها برای استراحت می‌نشستند، یک‌دفعه می‌دیدند که دستی روی دیوار می‌نوشت: «خدا لعنت کند قاتلین امام‌حسین را!» وقتی می‌رفتند آن دست را بگیرند، چیزی نبود، این دستِ زعفر بود که تا شام دنبال امام‌سجّاد (علیه‌السلام) و اهل‌بیت آمد. [۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه