منتخب: سیزده رجب
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
ما باید امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را از مصداقهای ظاهری که در دنیا افشاء شده، قدری ظاهرش را بشناسیم، حقیقت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به غیر از خداوند به خدا قسم! هیچکس نمیشناسد. از اینجا میخواهم شروع کنم که حرف من ایناست: خدای تبارک و تعالی «لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً أحد» است؛ اما علی (علیهالسلام) «أحد» است. هیچکس مانند امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نیست، تمام خلقت در مقابل او فلج است؛ اما تمامشان باید بگویند علی! تمام این خلقت در مقابل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باید قبولی داشتهباشند، تمام کسری دارند؛ اما فقط خودِ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مقابل خدا کسری دارد. ما نمیگوییم که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) خداست؛ اما از خدا هم جدا نیست؛ چونکه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) مقصد خداست. کیست که خدا دربارهاش بگوید اگر او را قبول نداشتهباشی، عبادت انس و جنّ را بکنی، قبولت ندارم؟ خدا خوب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را معرفی کرده است!
حالا میخواهیم قضایای ظاهر شدن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را نقل کنیم. عزیز من! شما حسابش را بکن، خدا به مریم گفت: «اُخرُج»: برو بیرون! حالا مریم از خانه خدا بیرون رفته، قبلاً در محل عبادتش غذا و مائده آسمانی برایش میآمد؛ حالا گفت: خدایا! این بچهای که به من دادی؛ یعنی عیسی آیات است، خودت گفتی؛ حالا من بروم بیرون؟ گفت: برو پایین آن درخت، تکانش بده! درختی بود، خشک بود و خرما داد، تکان داد، خرما ریخت و آن را خورد. گفت: ای مریم! قبلاً دربست حواست پیش من بود؛ اما الآن حواست پیش بچهات رفت! کجا حواستان پیش بچههایتان میرود؟! آنوقت «اُخرُج» میشوید! بچهات را بخواه! من نمیگویم او را نخواه! اما بچهات خدا را بخواهد، امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را بخواهد؛ آنوقت او را بخواه! اهلیت داشتهباشد.
روایتی داریم که فاطمه بنتاسد در مقابل خانه خدا گفت: خدایا! درد را بر من آسان کن! نه اینکه درد زایمان باشد، میگوید: درد را بر من آسان کن؛ یعنی گفت: خدایا، مشکل مرا حل کن! من الآن در خانه تو هستم. فوراً دیوار کعبه شکافته شد. فاطمه وارد خانه خدا شد، دیوار کعبه اتوماتیکوار بسته شد. اصلاً در تمام خلقت بابی به غیر از باب علی (علیهالسلام) نیست. چرا فاطمه بنتاسد از درِ کعبه وارد خانه نشد؟ چرا دیوار شکافته شد؟ چون آن در، درِ مردمی است؛ یعنی دری است که تمام مردم و مشرکان از آن در وارد میشوند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از درِ مردمی وارد نشد؛ چونکه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خودش باب است. «أنا مدینة العلم و علیٌ بابها» در تمام فضای مکّه پیچید که فاطمه بنتاسد داخل خانه خدا شدهاست. حالا خانه خدا زایشگاه علی (علیهالسلام) شد، نه اینکه علی (علیهالسلام) نبوده، علی (علیهالسلام) نور خداست، در خانه خدا ظاهر گشت. مردم همه جمع شدند و یکدفعه دیوار کعبه شکافته شد. مردم دیدند که فاطمه بنتاسد با فرزندی روی دستش، از خانه خدا بیرون آمد. فاطمه فرزندش را به ابوطالب داد و گفت: نامی برای این فرزند بگذار. ابوطالب گفت: اسمش را باید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بگذارد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم فرمود: من در نامگذاری او بر خداوند پیشی نمیگیرم. اسم این فرزند را باید خدا بگذارد؛ چون مافوقِ امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) خداست. همه متحیّر بودند که ناگهان دیدند لوحی میان زمین و آسمان ظاهر شد. در آن لوح نوشته بود: خدا گفته که من «علی أعلی» هستم، اسم این فرزند را «علی» بگذار! کیست که اسمش را اینطوری بگذارند؟! وای به حال شما مردم آخرالزمان که اسمهای تجددی روی بچههایتان میگذارید! خدا اسم خودش را روی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) گذاشت. این مختص امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است؛ یعنی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اسم، با خدا مشترک است. «اسمُ الله» علی (علیهالسلام) است. این لوح، نقش علی (علیهالسلام) را دارد. از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ یعنی خدا میگوید من علی (علیهالسلام) دارم؛ چون هر کسی علیِ مرا نخواهد، عبادت جنّ و انس کند، او را با صورت در جهنم میاندازم. [۲]
حالا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را روی دست هر کسی میگذاشتند، چشم باز نمیکند. فاطمه بنتاسد (علیهاالسلام) دارد غصه میخورد؛ غصه ولایت را میخورد، نه غصه بچهاش را، او آگاه است. چرا بچهام نمیبیند؟ تا اینکه او را روی دست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گذاشتند، چشمش را باز کرد و فرمود: «السلام علیک یا رسولالله» حضرت علی (علیهالسلام) چشمش را روی ولیّ خدا باز میکند، نه خلق. امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نباید چشمش را به دنیا باز کند؛ تا حتی به مکّه، چونکه مکّه مصنوعی است. مصنوعی یعنیچه؟ یعنی این خانه درست شده؛ [چون خلق است،] مکّه در مقابل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کسری دارد. ولایت باید به روی ولایت چشمش را باز کند. حالا امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) شروع کرد به خواندن تورات، زبور، انجیل و صُحُف؛ با اینکه علیالظاهر هنوز قرآن بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل نشدهاست. امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میفرماید: «أنا قرآن الناطق». ببین، مؤمن چقدر شرافت دارد! حضرت شروع کرد به خواندن سوره مؤمنون تا آیه هجده. اول آیهای که میخوانَد، راجع به مؤمنین است. «قد أفلح المؤمنون»: محققاً مؤمنان رستگارند؛ یعنی ترک اولی ندارند و نقش ولایتشان ثابت است؛ برای اینکه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) دارند. چرا آیه مؤمنون را میخوانَد؟ چون مؤمن، پیرو امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است؛ دارد میفرماید: من آنهایی را قبول دارم که مرا قبول دارند، مابقی فاسدند؛ با ظاهر شدنش در دنیا، سفارش اصحابش را میکند که اینها رستگارند. کسیکه رستگار است بدی ندارد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دارد به کل خلقت میگوید: من علی هستم، من ولیّ هستم، من ایمان هستم، من دین هستم. من یک بچه عادی نیستم؛ قرآنی که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل نشده را دارم میخوانم، توراتی که آن زمان به موسی، انجیلی که به عیسی و زبوری که به داوود نازل شده را میخوانم، این کتب آسمانی چه زمانی به داوود و عیسی و موسی نازل شده؟ من الآن دارم آنها را میخوانم، من بودم که این کتب را به آن انبیاء تلقین کردم. ما داریم چه میگوییم؟ اگر علی (علیهالسلام) الآن دارد آنها را میخوانَد، تعجب نکن! مگر نمیگوید من با هر پیامبری در خفا آمدم و با پیامبر آخرالزمان (صلی الله علیه و آله و سلم) آشکار آمدم؟! این هم روایتش که این حرف را از من قبول کنید؛ پس امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بوده؛ در خانه خدا ظاهر شدهاست. [۳]
یا علی