منتخب: عرفه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله، السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کفواً أحد است، حضرت زهرا (علیها السلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید، بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
رفقایعزیز، سه مطلب است که میخواهم به شما بگویم: یکی راجع به عید است و دیگر اینکه عرفه و عرفات یعنی چه؟ بعضیها این دو را قاطی میکنند. خیال میکنند که اینها یکی است، نه! عرفات اسم آن سرزمین است. در روایت میگوید کسیکه شب قدر آمرزیده نشده، به عرفات برود که جای مقدسی است؛ تا آمرزیده شود.
ببین، امام علی النقی، امام هادی (علیه السلام) مریض شده، یک حاجب میگیرد و به او میگوید: برو زیر قُبّه جدّم امام حسین (علیه السلام) به من دعا کن. میگوید: یابن رسول الله! حجت خدا شمایید! امام میگوید: چه کار کنم؟! جدّم گفته که آنجا برو! حالا آن حاجب رفت و دعا کرد و حضرت خوب شد.
رفقایعزیز، من همیشه میگویم در این حرفها تفکر و اندیشه داشته باشید. ببین امام است، تمام ممکنات به امرش است، اِشراف به کل خلقت دارد، به تعبیر عوامانه من، امام از کل خلقت بزرگتر است؛ چون که خودِ خدا حدّ این خلقت را میداند که چقدر است؛ اما خدا و ولایت حد ندارد. مگر نیست که هر کسی که میمیرد یا میخواهد به دنیا بیاید، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بالای سرش میآید، پس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از خلقت بزرگتر است!
حالا ببین امام چه میگوید؟! میگوید برو زیر قُبّه امام حسین (علیه السلام) به من دعا کن. امام دارد امر رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را اطاعت میکند؛ دارد میگوید که من هم جدّم را اطاعت میکنم؛ چون که جدّش گفته زیر قُبّه امام حسین (علیه السلام) دعا مستجاب است. حالا در عرفات هم دعا مستجاب میشود؛ چونکه چندین هزار پیغمبر آنجا دفن شدهاند.
حالا عرفه یعنیچه؟! وقتی حاجی در خانه خدا مُحرم شد و لبیک گفت، حج به جا آورد، سعی صفا و مروه نمود، طواف و طواف نساء کرد، تمام این اعمال را انجام داد، حالا خدا به او میگوید: برو دو، سه روز در آن بیابان بمان تا حالی به حالی شوی. آنجا برو و «ربّ إرجعونی» بگو! حاج آقا! کجایی؟! آیا آنجا هم در خانه خدا میگویی که وقتی از مُحرم بودن فارغ شدم، بروم دو تا تلویزیون بخرم، یکی برای خودم و یکی هم برای دامادم؟!
آیا تو اینجا که آمدی، «ربّ إرجعونی» گفتی؟! آیا فهمیدی که در چه مقامی آمدهای؟! کجا آمدهای؟! بیخود نیست که حیوان هستی! آیینه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تو را حیوان میبیند. تو مقصدت هم حیوانی است. کجاییم ما؟! تو اینجا در عرفات آمدهای که مزد حَجَت را بگیری. عرفه یعنی این. یعنی ما تمام این کارها را که انجام دادیم، حالا در عرفاتی که خدا گفته دعا مستجاب میشود، آمدهایم تا دعا کنیم که اگر خدا ما را شب قدر نیامرزیده، اینجا بیامرزد؛ پس عرفه همان قبولی اعمال است.
حالا از عرفات به سرزمین مِنا میروی و در آنجا گوسفند میکُشی و عید میگیری، برای چه عید میگیری؟! برای اینکه اعمالت قبول شده است. چرا آخر ماه رمضان عید فطر میگیریم؟! برای این که یک ماه اطاعت خدا را کردیم. حالا مزد میخواهیم، پاداش میخواهیم، خدا میگوید: من میزبانت هستم و به تو پاداش میدهم؛ اما خدا میزبان کیست؟! میزبان ولایت است.
خواهش میکنم توجه بفرمایید! ببینید من چه میگویم؟ تو را به دینتان! مرا نبینید حرف را ببینید! ما عید قربان و عید فطر را قبول داریم؛ اما عظمت این دو عید به واسطه ولایت است. مگر میلیاردها عید نمیگیرند؟! چرا اهل آتش هستند؟! روح عید فطر و عید قربان، عید غدیر است! اگر غدیر را قبول نداشته باشید، اعمالتان فایدهای ندارد، این دو عید هم باید به عید غدیر اتصال باشد، وگرنه عیدی نیست.
مگر قرآن نمیگوید اعمال از متقی قبول میشود؟! «إنّما یتقبّل الله من المتقین.» کجا اهل تسنن متقی هستند؟! امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میفرماید: «أنا امام المتقین!» خدا هم میگوید: من میزبان روزهدار هستم و اجرش را میدهم. هیچ قدرتی به غیر از خدا نمیتواند اجر ولایت را بدهد؛ پس قبولی هر چیزی به واسطه ولایت است.
اگر امام حسین (علیه السلام) دعای عرفه را در سرزمین عرفات میخوانَد، دارد با خانه خدا وداع میکند. کنار «جَبَل الرحمة» ایستاده و اشک میریزد. حضرت زینب (علیها السلام) و امّ کلثوم هم اشک میریزند، اصحاب هم اشک میریزند. رفقا! این دعای عرفه را بخوانید و در آن خُرد شوید! امام حسین (علیه السلام) دارد شکرانه حق را به جا میآورد و میگوید: خدایا، من دارم رُو به امر تو میروم، رُو به کربلا میروم. جدّم گفته: حسین! برو به سمت عراق! «اُخرُج الی العراق.» خدایا، دارم امرت را اطاعت میکنم.
حالا حرفم ایناست که ای حاجیان! وقتی صاحبخانه از خانه بیرون آمد، چرا شما در خانه ماندید؟! به عقیده ولایتی من، آن خانه برای شما غصب بود! اگر تمام شما دنبال امام حسین (علیه السلام) آمده بودید، یزید سگِ چه کسی بود که حسین ما را بکشد؟! عقیدهام این است: نه این که امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا غریب بوده، همین جا در مکه هم غریب است؛ چونکه هیچ کس دنبالش نیامد! همه دنبال عبادت رفتند! شما باید به مقصد خدا لبیک بگویید. اگر آن حاجیان دنبال امام حسین (علیه السلام) آمده بودند که شریح قاضی حکم قتل امام را صادر نمیکرد. امام حسین (علیه السلام) را تنها دید که این فتوی را داد.
رفقای عزیز! شما امروز باید مواظب ولایتتان باشید که خدشه به آن نخورد. امروز باید بگوییم خدایا، ما عهد و پیمان میکنیم که امرت را اطاعت کنیم. امام حسین (علیه السلام) خودش امر است؛ اما دارد رُو به امر میرود. موقعیکه امام حسین (علیه السلام) دعای عرفه را خواند و «هلمنناصر» گفت؛ حَجَر الأسود، مِنا، حِجر اسماعیل، کوهها و تمام مکه لبیک گفتند. امام حسین (علیه السلام) دلش میخواست تمام آن حاجیان هم لبیک بگویند تا به ولایت اتصال باشند، نه به عبادت.
امام که احتیاج ندارد، اگر «هلمنناصر» میگوید، میخواهد شما را نجات بدهد. امام میخواهد شما را مثل خودش بکند؛ اما شما به امام میگویید بیا مثل ما بشو! این بدبختیِ ماست. الآن هم امام زمان (عجل الله فرجه) دارد «هل من ناصر» میگوید؛ اما ما به گناه و معصیت، به چیزهایی که به هیچ دردی نمیخورد، پیچیده شدهایم. همه اینها را رها کنید و به امام زمان (عجل الله فرجه) لبیک بگویید. مثل امام حسین (علیه السلام) که دعای عرفه را خواند و با خانه خدا وداع کرد، ما هم باید با گناه، معصیت و نافرمانی خدا و با این حرف-های موهوم وداع کنیم و رو به امر خدا برویم. معنای دعای عرفه ایناست.
عرفه این است که باید در حق امامت عارف باشی. اگر عارف نباشی فقط دعا خواندهای. یکوقت میبینی دعای عرفه میخوانی؛ اما درباره امام حسین (علیه السلام) عارف که نیستی، ظالم هم هستی! عارف به امام حسین (علیه السلام) باید امرش را اطاعت کند. امر امام حسین (علیه السلام) پدرش امیرالمؤمنین (علیه السلام) و مادرش زهرای عزیز (علیها السلام) است. امام حسین (علیه السلام) علی اکبر و علی اصغرش را شهید کردند، قاسم، عون و جعفرش را شهید کردند، اما حرفی نزد. همهاش میگفت: «رضاً برضائک، تسلیماً بأمرک، یا معبود سماء» تمام توجهش به خدا بود.
حالا شما دعای عرفه میخوانید و این همه زن و مرد قاطی میشوند! خدا میگوید جایی که زن و مرد قاطی هستند، عذاب خدا نازل میشود. شما باید عرفه را با امر بگیرید، بروید یک گوشهای و یک دعایی بخوانید، نجوایی با خدا و ولایت کنید؛ پس عرفه باید در حق امام حسین (علیه السلام) عارف باشید و امرش را اطاعت کنید. مگر حضرت معصومه (علیها السلام) نمیگوید زیارت میکنند قبر ما را؛ اما اطاعت نمیکنند امر ما را. امام رضا (علیه السلام) هم میفرماید: زیارت خواهرم معصومه (علیها السلام) مطابق زیارت من است؛ اما عارف باشی.
خدایا، امام حسین (علیه السلام) رُو به امر تو رفت. ما هم جوری باشیم که امر را اطاعت کنیم. خدایا، جوری باشیم که امر امام زمان خود را اطاعت کنیم.
خدایا، این عرفه به ما معرفت بده. عرفه یعنی معرفت.
خدایا، ما دلمان را به عبادت خوش نکنیم، به ولایت خوش کنیم.
خدایا، ما را به خودمان واگذار نکن.
خدایا، دین و ولایت ما را حفظ کن. امام زمان (عجل الله فرجه) را از ما راضی و خشنود بگردان و تتمه عمر ما را در راه خودت قرار بده.
رفقا، امروز روز عرفه برکات خدا نازل میشود. بیایید به بچههای یتیم، به دوستان امیرالمؤمنین انفاقی بکنید تا امام حسین (علیه السلام) شما را بپذیرد. [۱]
یا علی
- ↑ برگرفته از نوار شناخت عید 9/11/76 و نوار زیارت عرفه معرفت و شناخت ولایت است. 26/12/78