صفحهٔ اصلی
فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 3
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
دوستی به نام حاج مظلوم داشتم، باغی داشت که تمام انارهایش را به مردم میداد، البتّه اشخاص را هم میشناخت. مریض شد، برایش متوسّل شدم. وقتی به باغش رفتم، حاج مظلوم گفت: حاج حسین! یک نفر است که بعضی وقتها اینجا میآید، آنچه صفات خوب در عالم هست، به او جمع است. من میدانستم به غیر از امام زمان (عجلاللهفرجه) کسی نیست که تمام صفات خوب را داشته باشد.
وقتی به آخر باغش رفتم، دیدم آقا آنجاست. تا به من رسید، سلام کرد و فرمود: حسین! گفتم: بله! فرمود: خوشی تمام شد. گفتم: آقاجان! فرمایش شما درستاست، جدّتان هم بالای سر آقا علیاکبر (علیهالسلام) همین را گفت، خوشی در عالم نیست؛ اما به نظر من دو خوشی هست: یکی بیتوته شب، یکی هم دستم را بالا بردم و گفتم آدم خدمت امام زمانش باشد. آقا یک لبخند زد و مرا تأیید کرد، من هنوز عاشق دندانهای سفیدش هستم. [۲]
یک مورد دیگر اینکه در فکر رفتم که بالأخره سواد پیدا کنم. چند وقت به مسجد جمکران رفتم و نشد، بالأخره قهر کردم. گفتم: خب، تو بابایت رعیت است، اینجوری بوده، خودت اینجوری هستی، میخواهی آقا را ببینی؟ این چه خیالی است؟ قهرِ قهر کردم. یک اتاقی داشتم که در آن بیتوته میکردم، یک دفعه دیدم آقا با یک نفر دیگر تشریف آوردند. گفت که ایشان آقا امام زمان (عجلاللهفرجه) است. از او چه میخواهی؟ گفتم: من دو تا خواهش دارم و یک حرف هم میخواهم بپرسم، اجازه میخواهم. گفتم: آقا! خواهش من این است که دلم میخواهد یاور شما باشم. اگر شما الآن امر کنید، سلطنت سلیمان را به من بدهند، قدری هم بالاتر، سلطنت سلیمان حدّی داشت، از من حدّی هم نداشته باشد؛ یعنی حکومت عالَمی داشته باشم، دلم خوش نیست؛ تا احقاق حقّ از جدّت حسین (علیهالسلام) و مادرت زهرا (علیهاالسلام) نکنم. تا گفتم مادرش زهرا (علیهاالسلام)، ایشان تکان خورد. به خودم گفتم: خاک بر سرت! چطور میخواهی یاورش باشی؟ کاش نگفته بودم. بعد من به ایشان گفتم: آقا! چه کنم یاور شما باشم؟ ایشان فرمود: صلوات بفرست! حالا من یک صلواتی هر روز دارم. ببین من چه میگویم؟ میگویم اگر این عالم را در اختیار من بگذارید، من دلم خوش نیست؛ این یعنی چه؟ معنی این را میفهمید یعنی چه؟ یعنی باید ما همهاش در فکر یاوری امام زمان (عجلاللهفرجه) باشیم. همهاش بیتوته داشته باشیم. [۳]
هر کسی، حال بیتوته ندارد. بیتوته را باید امام زمان (عجلاللهفرجه) اجازه بدهد تا موفّق شوی که نجوا کنی. بیتوته وصل به خداست، وصل به امام زمان (عجلاللهفرجه) است، که به یک عالم میارزد. چونکه عالم خلق است؛ خلق که به تو عظمت و لذّت نمیدهد؛ امام عزّت، شرافت و دین است. آنچه خوبی در خلقت هست، امام است، اگر امام را اینطور شناختی، آنوقت عبادتت لذّتبخش است. اگر بخواهی اینطوری باشی، باید منتظر الهام باشی، کسیکه منتظر الهام است، اینطرف و آنطرف نمیرود، توی حرفهای دنیا نیست. خدا به شما سرمایه داده، سرمایه حقیقی شما ولایت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است، با ولایت از اهلدنیا کنار برو! [۴]
اصلاً نجوا چیست؟ «حبل المتین» کیست؟ شخصی خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد. گفت: آقاجان! ما این آیه را متوجّه نشدیم، «حبل المتین» کیست؟ ما را آگاه کن! پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، دست آن شخص را در دست مبارکش گرفت و روی دوش علیبنابیطالب (علیهالسلام) گذاشت. [۵]
من دائم با خدا و امام زمان (عجلاللهفرجه) حرف میزنم:
خدایا! شکر که خودت را به ما دادی. خدایا! شکر که ولایت به ما دادی. خدایا! شکر که طرفدار ظالم نیستیم. خدایا! به عدد جانداری که از اوّل خلقت آمده، تو را شکر، به عدد آنچه که نفَس کشیدند تو را شکر، به عدد برگهایی که به درختان روییده و ریخته تو را شکر، به عدد بارانها و شبنمهایی که از اوّل چکیده تو را شکر، به عدد تمام ریگهای بیابان تو را شکر، به عدد تمام ستارههای آسمان تو را شکر، بعد میگویم تمام اینها عدد است، بیعدد تو را شکر! آیا شکر تو را کردم؟ نه والله! شکر رفقایم را هم نکردم. ما باید دائم الشکر باشیم؛ دائم الفکر، دائم الشکر است.
خدایا! عاقبتمان را بهخیر کن! عاقبت به خیری این است که ما را با ولای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از این دنیا ببری که ما در محشر سرافراز باشیم تا ائمه (علیهمالسلام) بگویند این دوست مادرمان زهراست و ما را بپذیرند.
خدایا! ما را با خودت آشنا کن!
خدایا! شناخت خودت، ولایت و متقی را به ما عنایت کن!
خدایا! هر محبّتی در دل ما هست پاکسازی کن! محبّت خودت و چهارده معصوم (علیهمالسلام) و کسانیکه پیرو اینها هستند را جایگزینش کن!
خدایا! ما را از خودت جدا نکن! از ولایت هم جدا نشویم، ولایت را تا به آخر برسانیم!
خدایا! ما پشت و پناهی به غیر از تو نداریم، ما را نگهدار!
خدایا، تو را به حقّ امیرالمؤمنین، ما را در دنیا و آخرت از امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و زهرای عزیز (علیهاالسلام) جدا نکن!
خدایا! آنهایی که از تو دورند از ما دور کن! آنهایی که به تو نزدیکند به ما نزدیک کن!
خدایا! به حقّ زهرای عزیز، ما طرف هیچکسی نرویم، فقط طرف تو و امام زمان (عجلاللهفرجه) باشیم.
خدایا! مثل اسامه نشویم که تمام عمر خودش را تلف کرد و طرف عمر و ابابکر رفت.
خدایا! ما زورمان به شیطان نمیرسد، تو شیطان را از ما دور کن!
خدایا، دین ما طعمه شیطان نشود.
خدایا! به حقّ محمّد و آلمحمّد، ما را در این دنیا و آن دنیا سرافراز کن! سرافرازی ما ایناست که محبّت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشته باشیم.
خدایا! ما را تسلیم اهلبیت قرار بده! ما بنده باشیم، بندگی کنیم. بنده، امر مولایش را اطاعت میکند. ما هم امر تو و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را اطاعت کنیم.
خدایا! ما قانع و راضی باشیم که محتاج خلق نشویم؛ فقط محتاج تو و امرت باشیم.
خدایا! تو را به حقّ امام زمان، ما خریدار دنیا نشویم، خریدار امر تو باشیم. امر تو علیبنابیطالب (علیهالسلام) است، امر تو امام زمان (عجلاللهفرجه) است. ما امر آنها را اطاعت کنیم. آنها هم ما را دوست داشتهباشند.
خدایا، ما کاری نکنیم که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) ما را دوست نداشته باشد.
خدایا! عمر ما را با برکت قرار بده؛ یعنی عمرمان با ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باشد.
خدایا، ما عوض نشویم. به مجلس ولایت تبصره نزنیم. تا میتوانیم بیاییم و به آن عمل کنیم؛ چونکه امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: دور هم جمع میشوید حرف ما را بزنید؟ ما غبطه به آن مجلس میخوریم. مثل کسانی نباشیم که مجلس میگیرند و کسی دیگر را تأیید میکنند.
خدایا! ما را در قیامت رسوا نکن!
خدایا! ما را طرفدار بدعتگذار قرار نده!
خدایا! خجالت ولایت را قسمت ما نکن! ما اگر ولایت نداشته باشیم، خجلزدهایم؛ ما عضو ائمه (علیهمالسلام) باشیم.
یا علی
ارجاعات
فرمایش منتخب: ماه رمضان 3
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۶]
عزیزان من! الآن ماه مبارک رمضان است، خیلی توجّه کنید! این آقایی که نمیتواند روزه بگیرد، اگر روزه بگیرد، روزهاش نه پسندیده ولایت است، نه خدا، دلش خواستهاست. اگر شما روزه بگیری و بدانی که بعد از ماه رمضان مریض میشوی، روزهات صحیح نیست؛ پس اگر بخواهی روزه بگیری، باید بدانی که برایت ضرر نداشته باشد.
حالا اگر شما میخواهی یک جایی افطاری بروی و بدانی که اینشخص حسابسال ندارد و مجبور هم هستی و چارهای نداری که بروی؛ بیرون افطارت را بکن و برو! چون اگر بروی با آن مال خمس نداده افطار کنی، شصت تا روزه گردنت میآید. البتّه تجسّس حرام است؛ تجسّس نکنید! تا میتوانید در مورد قوم و خویشتان تجسّس نکنید؛ چون خودتان را گرفتار میکنید؛ این باز به غیر از ماه رمضان است. مثلاً اگر یکی از قوم و خویشهایت حسابسال ندارد یا غِش در معامله میکند و شما کارهایش را دیدی که مثلاً مالش حلال نیست، تا میتوانی به خانهاش نرو؛ اما اگر مجبوری و میبینی که به زندگی و ولایتت لطمه میخورد، باید بروی.
آدم باید یک جاهایی برود. شما حسابش را بکن! شما که از سلمان عزیزتر نیستی، از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بهتر نیستی، به سلمان گفت: برو! چون یک جاهایی میخواست حفظ شود؛ نه اینکه رضایت داشت. شما هم باید حفظ شوی، یک جاهایی مقدّسی نکن و برو! توجّه فرمودید؟! من عقیدهام این است که اگر ویدیو و تلویزیون دارد برو! چون خودت را میخواهی حفظ کنی، ولایتت را میخواهی حفظ کنی، شما که از او خوشت نمیآید. حالا اگر رفتی، مثلاً بهقدر پنج یک (یعنی خمسِ) آنچه که خوردی، خمس و سهم امام بده؛ اگرنه مال حرام خوردی؛ اما روزه اینطوری نیست، غیر از این است. اگر با مال حرام روزهات را باز کنی، شصت تا روزه گردنت میآید.
قربانتان بروم! این ماه مبارک رمضان، برای همه مبارک نیست. شما الآن مالت حرام است، هر دفعه شصت تا روزه به گردن خودت میآید، زنت و بچّهات هم هستند؛ هر کسی چهار، پنج تا بچّه دارد، آنها هم روزه میگیرند، تو مال حرام به آنها دادی و خوردند؛ روزههایشان هم به گردن توست. چرا ما توجّه نداریم؟! عزیزان من! اگر شما در امر باشید، امر اشتباه نمیکند. [۷]
یا علی
ارجاعات
اخلاق در خانواده 9
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۸]
اگر شما قانع و راضی شدید، کسری ندارید. [۹] اگر قانع و راضی شدید، خدا از شما راضی است. روایتش را به شما بگویم: حضرت موسی به خدا گفت: خدایا! من چطور بفهمم از من راضی هستی؟ گفت: اگر تو از من راضی هستی، من هم راضیام. [۱۰]
روایت است: موسی آمد به کوه طور برود، دید یک نفر به او میگوید: به خدا بگو قدری مال مرا کم کن! من اصلاً راحتی ندارم، از بس که مالم زیاد شده و میخواهم حسابش را بکنم، چه کار کنم؟ قدری آنطرفتر رفت، دید کسی است که با خاکستر خودش را پوشانده، گفت به خدا بگو که به قول ما یک زیرجامه یا شلوار به ما بده! موسی به کوه طور رفت و گفت: خدایا! خودت میدانی که این دو نفر چه میگویند؟ خدا به موسی گفت: به نفر اوّل بگو اگر حرف بزنی، زیادتر به تو میدهم. به نفر دوم هم بگو اگر حرف بزنی، میگویم باد بیاید و خاکسترها را ببرد.
موسی گفت: خدایا! سرّش چیست؟ گفت: آن کسیکه با خاکستر خودش را پوشانده بود، پدرش خیلی متموّل و پولدار بود، وقتی میخواست از دنیا برود، بچّههایش به او گفتند: بابا! ما را به چه کسی میسپاری؟ گفت: هفت پشتتان از این پولها بخورید، دارید؛ اما آن که از زیادی مال خسته شده بود، وقتی پدرش میخواست از دنیا برود، به او گفتند: بابا! ما را به چه کسی میسپاری؟ گفت: به خدا، شما را به خدا میسپارم که تمام غنیها ریزهخور او هستند و به او احتیاج دارند. گفت : آن بچّه من هستم، بیایید بچّه خدا شوید تا خدا شما را یاری کند! چرا اینقدر اینطرف و آنطرف میزنید و پول نزول میکنید؟! عزیزان من! آرام باشید! یقین داشته باشید! آرامش داشته باشید و به این حرفها یقین کنید! [۱۱]
اگر شما مال حرام به خانوادهات دادی، نمازشان درست نیست و گردن توست. روایت داریم، خدا حاجشیخعباس را رحمت کند، میگفت: فردای قیامت زنت میآید و میگوید: چرا این مال حرام را آوردی و به من دادی، من نمازم درست نیست، روزهام درست نیست، احکامم درست نیست؟! خدایا! میان من و شوهرم حکم کن! عزیز من! یکدرهم نزول مثل ایناست که هفتاد دفعه با مَحرم خودت زنا کردی. [۱۲]
اگر بخواهید حقوقتان بابرکت باشد، همینطور که دارد آخر ماه میشود، وقتی آن را گرفتید، قدری از آن را سخاوت کنید! من نمیگویم همهاش را بدهید، حساب سال داشته باشید، خمس مالتان را بدهید، همینطور برای خودتان درست نکنید! اینکه برای خودتان درست میکنید، خدا هم برایتان درست میکند. [۱۳] عزیز من! مالتان که زیاد میشود، خدا فقط توقّع شکرانه دارد، شما باید از ماوراء اطّلاع داشته باشید! از ماورای خودتان هم باید اطّلاع داشته باشید! شما قبلاً چه داشتید؟! چهجوری شدید؟! چه کسی به شما داده؟! آیا با قدرت خودتان پیدا شده؟! خیلیها از شما قدرتمندتر هستند، چرا ندارند؟! الآن این مالی که در اختیار شماست، بیتالمال است، شما توجّه به بیتالمال کنید! از پنجقسمتش، یکقسمتش را بدهید! دیگر اینقدر دست به دست نکنید! خدا برکت به شما میدهد، حتّیالإمکان شکرانه کنید! من کارم ایناست. وقتی شما کاملاً از خدا راضی شدید، خدا به شما سکونت میدهد. یک «یا الله» را به سلطنت سلیمان نمیدهید. اگر قانع و راضی باشید، محو جمال خدا میشوید، محو جمال امام زمان (عجلاللهفرجه) میشوید. [۳]
تو دیوث هستی که زنت را توی ادارهها میفرستی، تُف بر تو! پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: هر کسیکه حاضر بشود نامحرم به ناموسش نگاه کند، (ناموس یکوقت زنت است، یکوقت خواهرت است.) دیوث امّت من است. [۱۴] رئیس بانک میگفت: یک نفر آمده و میگوید زن من بیاید اینجا بهعنوان حسابدار کار کند، درس حسابداری خوانده. گفتم: آقا! ما نزدیک دویست نفر مرد هستیم! گفت: چهکار کنم؟ میخواهم کمکخرجیام بشود! آیا این آقا «لا إله إلّا الله» گفته؟! [۱۵]
آقا رفته عمل اُمّداوود بهجا بیاورد، زنجوانش بلند شده، رفته درِ نانوایی یک نان بخرد! آقا! کجا عمل اُمّداوود بهجا میآوری؟! بیا عمل خدا بهجا بیاور! بیا عمل پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را بهجا بیاور! میفرماید: اگر حاضر باشی به زنت نگاه کنند، دیوث هستی! [۱۶] همینطور خودتان را اینطرف و آنطرف میکشید و خیالبافی میکنید! تو حالا آنجا رفتی، خانمت هم توی اداره رفت، خب چقدر پول گرفت! معاون یکی از رؤسای مهمّ این شهر پیش من آمده و میگوید: فلانی! زن من سرطان گرفته. خب همه پولها را باید خرج سرطان کند. حالا آمده و التماس میکند که این خانمم چقدر گریه میکند، وصیت نوشته، چه کار کرده؟ خلاصه ما دو سه شب بلند شدیم و گفتیم: خدایا! خودت این زن را شفا بده! «الحمد لله شکر ربّ العالمین» شفا گرفت. [۱۷]
یا علی
نگاه 23
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱۸]
خدای تبارک و تعالی خوشیها را آن دنیا برای شما قرار داده است. اینجا، خدا از داخل زندان شما را نجات میدهد. حضرت فرمود: دنیا، زندان است، خدا از داخل زندان تو را نجات میدهد، چه کسی را نجات میدهد؟ کسیکه اینجا برایش زندان است. کسیکه لهو و لعب و این کارها را میکند که توی زندان نیست. او با همین کارها خوش است؛ فقط متقی و مؤمن در زندان هستند؛ چون مردم را میبینند و ناراحت میشوند، کارهایشان را میبینند و ناراحت میشوند. میفهمند اینها همیشه دارند برای جهنّمشان کار میکنند، برای بهشتشان کار نمیکنند. اینها را دارند میبینند و ناراحت هستند. [۱۹]
اگر حوصله لهو و لهب داشتی، دیگر سعادت نداری و حوصله مطالعه حرفهای ولایت را نداری. کسانی هستند که این کتاب را یک یا دو ورقش را میخوانند و دیگر نمیخوانند؛ چون اگر بخواهی شیعه باشی، نباید نَفَس تو لهو و لعب باشد. اصلاً شیعه نَفَس عمیق نمیکشد. آنها که نَفَس لهو و لعب میکشند، شیعه نیستند. شیعه، دائم منتظر ندای حجّةبنالحسن است که بگوید: «جاء الحقّ و زَهق الباطل إنّ الباطل کان زَهوقاً»[۲۰] [۲۱]
رفقای عزیز! «مَن» را کنار بگذارید. او میگوید کتابِ مَن؛ پس «مَن» دارد. این «مَن»ها را که پرچم شیطان است، دور بیندازید! مبادا در خانوادهتان پیاده کنید! اگر خانم عزیزتان یک حرفی به شما زد، به او بگو: خانم عزیز! این کاری که شما میکنی، این حرفی که شما میزنی، ببین، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) راضی نیست، خدا راضی نیست، قرآن راضی نیست، راضیاش کن! نگو من میگویم! آخر، چقدر «مَن» میگویی؟ به او بگو: خانم! این لباسی که تو میخواهی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تکذیب کرده، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: در آخرالزّمان، زنها هم پوشیدهاند و هم برهنه هستند، تو مورد لعنت قرار میگیری. [۲۲]
والله! بالله! اگر ولایت ما کامل باشد، اصلاً ما خواب نیستیم. هیچکس نمیتواند ما را گول بزند. تو خواب هستی که میروی این لهو و لعب را میخری. اگر بیدار باشی که این کار را نمیکنی، ببین، آخر، تولید این لهو و لعب چیست؟ عزیز من! قربانت بروم، فدایت بشوم، چرا توجّه نداری؟! این فرد بیدار نیست که دزدان آمدند، زدند و خانهاش را بردند. [۲۳]
بیا انسان شو! چرا حیوان میشوی؟! گناهکردن، حیوانیّت است. آخر، چرا تو اعتقاد به ماوراء نداری؟! حیاء کن! خجالت بکش که میروی این لهو و لعبها را میخری! توی خانهات میبری! حیا کن! تو بلبل باغ ملکوتی، نه از عالم خاک. تو که مرگ بر آمریکا میگویی، تو دلّال آمریکا هستی، مرگ بر آمریکا هم میگویی؟ من نمیگویم که مرگ بر آمریکا نگویید! مرگ بر آن کسیکه آمریکا را میخواهد. لعنت به آن کسیکه آمریکاییها و یهودیها را میخواهد؛ اما ببین من چه میگویم؟ تو داری این حرف را میگویی؛ اما کارکردت این است که داری با تلویزیون کیف میکنی. خب نخر! [۲۴]
آقا! باید فکرت بالا برود. عالم را باید ببینی، نه دنیا را؛ دنیا را میبینی که دنبال لهو و لعب میروی، فکرت کوتاه است. عالم را باید ببینی. هجدههزار کُرات را به ما گفته است و تازه میگوید: اینجا کُرات خشخاشی است. خدایا! لهو و لعب ما را بازی ندهد. [۲۵] اگر تو ارتباط با ولایت داشته باشی، ارتباط با لهو و لعب نداری؛ ارتباط، با غیر امر نداری. تو ارتباطت یا ناقص است یا کم است یا نداری. مگر امام سجّاد (علیهالسلام) نمیگوید هر کسی را که دوست داری با او محشور میشوی؟! آیا امامت را قبول نداری؟! تو که این لهو و لعب را دوست داری، با او محشور میشوی. حالا که با او محشور شدی، میگوید: اگر با دین رفتی، ملائکه تعجّب میکند. تو هنوز عشقی هستی، تو هنوز ادیانی هستی. ادیانی، یعنی اطفاری، یعنی هر موقع رنگ دیگری میزند. من فریاد میزنم که در کشتی ولایت بیا! در کشتی خلق نرو! در کشتی دنیا نرو! در کشتی لهو و لعب نرو! [۲۶]
یا علی
- ↑ آدم ۸۱ (دقیقه ۸ و ۱۰) و معرفت ولایت ۷۸ (دقیقه ۷)
- ↑ کتاب امام زمان با متقی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ آدم 81
- ↑ کتاب نجوا
- ↑ معرفت ولایت 78
- ↑ نوار ضایعات 80 (دقیقه 37)
- ↑ ضایعات 80
- ↑ یتیم آلمحمّد ۷۸ (دقیقه ۵۶) و آدم ۸۱ (دقیقه ۵۱)
- ↑ تولّد امام حسین 82
- ↑ بیولایتی گناه کبیره است 78
- ↑ یتیم آلمحمّد 78
- ↑ توفیق ، بکاء، نجوی 79
- ↑ گریه 84
- ↑ جامعه، غدیر 91
- ↑ حرکت امام رضا از مدینه به طوس 93
- ↑ شناخت ولایت 84
- ↑ نیمهشعبان 75
- ↑ مشهد ۹۴ (دقیقه ۲۷) و منیّت پرچم شیطان (دقیقه ۲۶) و ارتباط (دقیقه ۱۵)
- ↑ مشهد 94، شب اوّل
- ↑ (سوره الإسراء، آیه 81)
- ↑ رجعت را بهتر بشناسیم
- ↑ منیّت پرچم شیطان است. 78
- ↑ تبرّی و تنظیم در خلقت 79
- ↑ ارتباط خلقت با امام حسین 85
- ↑ شناخت الست 87
- ↑ ارتباط 87