منتخب: هفتم محرم
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کفواً أحد است، حضرت زهرا (علیها السلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
از هفتم محرّم نگذاشتند کسی در کربلا بیاید و برود، دور تا دور را محاصره کردند. ابنزیاد هم دستور داد که آب را به روی حسین و اصحابش ببندید؛ تا سُست شوند و از تشنگی از بین بروند و هزار سوار دور شریعه قرار داد. ببین چقدر بیانصاف است! عبیدالله بن زیاد حرامزاده در حرامزاده در حرامزاده بود؛ چونکه مادرش [مرجانه] بدکاره بود، همه میگفتند که ابن زیاد پسر من است؛ بهخاطر همین به او ابن زیاد میگفتند؛ یعنی کسیکه چندین پدر دارد؛ نه اینکه اسم پدرش زیاد باشد و از طرف دیگر کسیکه امیرالمومنین علی (علیه السلام) را قبول نداشته باشد، حرامزاده و از ولایت قطع است و توبه هم ندارد.
آخَر تو با امام حسین (علیه السلام) جنگ داری، بیانصاف! با این بچهها، با طفل شیرخوار چه کار داری؟! حالا به قول تو حسین کافر شده، آیا علیاکبر و علیاصغر، زینب و اُمّکلثوم هم کافر شدهاند؟ با بچهها و اهل خیمه چه کار داری؟! رَحم و انصاف نداری! وقتی علی (علیه السلام) نداری، رحم و انصاف هم نداری. چنان امر یزیدبنمعاویه به اینها تزریق شده که هیچ چیز دیگری را نمیبینند مگر امر یزید را! خدا نکند شما هم اینجوری شوید که امر خلق را اطاعت کنید؛ شما هم مشابه آنها میشوید. [۱]
اگر امام حسین (علیه السلام) میفرماید: «کلُّ یومٍ عاشورا»؛ یعنی همیشه عاشورا بوده؛ اما در آن روز افشا شد. وقتی آدم ابوالبشر مبتلا به ترک اولی شد و چهل سال گریه کرد، گفت: خدایا! توبه مرا قبول کن! خدا گفت: به آسمان نگاه کن! مرا به این پنج نور پاک قسم بده! اینها محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) و فاطمه (علیها السلام) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) هستند. آدم گفت: وقتی اسم حسین (علیه السلام) آمد، دلم شکست! آنوقت خدا روضه خواند؛ اول روضهخوانِ امام حسین (علیه السلام) خودِ خداست. گفت: یا آدم! این حسین است که او را در صحرای کربلا میکُشند و بدنش از تشنگی تَرَک تَرَک میشود.
عقیده ولایتیام ایناست که امام حسین (علیه السلام) شب عاشورا آب خورد، پشت خیمه چاهی زد، تمام اصحاب غسل کردند، این جگرِ امام حسین (علیه السلام) است که تَرَک تَرَک میشود که چرا مردم بیدین شدهاند و او را میکُشند؟! چرا امامشان را نمیشناسند تا بهشت بروند؟! امام حسین (علیه السلام) میداند تمام این مردم جهنمی شدهاند.
اگر میخواهید متوجه این مطلب شوید، هیچکجا امام حسین (علیه السلام) گریه نکرده، فقط وقتی رو به اهل کوفه کرد و فرمود: برای چه مرا میکُشید؟! گفتند: «بُغضاً لِأبیک»: [بهخاطر بُغضی که با پدرت، علی داریم]؛ آنوقت امام حسین (علیه السلام) شروع کرد به گریه کردن و دست به شمشیر کرد؛ چون دید همه آنها کافر و جهنمی شدهاند. ببین عبادتکُنِ مقدس، حواسش پیش عبادتش است؛ نه پیش ولایت! اهل کوفه بیولایتیشان که همان بغض امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود، در صحرای کربلا افشا شد. بترسید از اینکه بغض علی (علیه السلام) داشته باشید؛ کجا حُبّ دارید؟ وقتی که امر را اطاعت کنید. حُبّ علی (علیه السلام) ایمان است و بغضش کفر است. [۲] اما در روز عاشورا امام حسین (علیه السلام) آب نخورد؛ چرا؟ دید خدا میخواهد با لب تشنه از دنیا برود، او هم امر خدا را اطاعت کرد؛ وگرنه آب در اختیارش است؛ همانطور که شب عاشورا آب خورد. نه تنها امام حسین (علیه السلام) که علیاصغر هم آب در اختیارش است؛ اصلاً یک عالم در اختیارشان است. مگر امام حسین (علیه السلام) به زعفر نگفت نَفَسهای لشکر ابنزیاد در قبضه قدرت من است؟! نه نَفَسِ اینها که نَفَس تمام خلقت در اختیار امام است. [۳]
یا علی