منتخب: عید نوروز
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
رفقایعزیز! روز دیگر سال تحویل میشود، خدا حاجشیخعباس را رحمت کند! یکی از علماء به او برخورده بود و گفته بود: شما امروز که عید است، درباره آن چه میگویید؟ گفت: من نمیگویم، امام جعفر صادق (علیهالسلام) این عید را تأیید کرده؛ تا حتی تبریک گفتهاست. امام تبریک به چه چیزی گفتهاست؟ آن عالم به حاجشیخعباس گفت: جمشید این عید را درست کردهاست، میگویند: جمشید گبر بوده؛ گفت: درست است که جمشید آن را درست کرده، امامصادق (علیهالسلام) جمشید را قبول ندارد؛ اما این انفاقهایی که میشود، به مردم لباس دادهمیشود، کفش دادهمیشود، خانهها را تمیز میکنند، نظافت میکنند، مردم که با یکدیگر قهرند، صلح میکنند، آمد و رفت میکنند، سر به قوم و خویششان میزنند؛ امامصادق (علیهالسلام) اینها را تأیید کرده؛ چون خیر به مردم میرسد. امامصادق (علیهالسلام) این خیر را تأیید کردهاست، این صفات الله جمشید است که به آن پاسخ میدهد؛ تمام اینها روایت خداست. یکوقت میبینی در این یک هفته، مردم به قدر یک سال رضایت خدا را به جا میآورند. این چه عیبی دارد؟ ببین چقدر امام قشنگ گفت که این صفات الله جمشید است؛ پس عزیزان من! وقتیکه سال تحویل میشود، توجه کنید! [۲]
من وقتی میخواهم این مطلب را بگویم خجالت میکشم؛ چون من که پرونده شما را نمیبینم، از روی پرونده خودم روی شما حساب میکنم و میگویم؛ جسارتاً به رفقای عزیز گفتم که وقتی سال تحویل میشود، از خدا بخواهید: خدایا! هر چه که در این سالی که گذشت، اگر ما گناه کردیم، معصیت کردیم، تو را به حق پنج نور پاک، ما را ببخش! وارد این سال نو میشویم، ما را جزء معصومین قرار بده؛ یعنی ما را پاک و پاکیزه قرار بده! از سر گناهانمان بگذر! پاداش این، ولایت ما را کامل کن و سالهای سال، ولایتمان کامل باشد. خدایا! ولایت ما را محافظت کن که مبادا شیطان از دست ما بگیرد. اگر شیطان ولایت را از ما بگیرد، چند جا شرمندهایم: اول خدا! پیش تو شرمندهایم، بعد پیش خود ولایت شرمندهایم. بعد روز محشر ما جلوی صدّیقین و ائمهطاهرین (علیهمالسلام) شرمندهایم. خدایا! تو را به حق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، به حق امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، به حق فاطمهزهرا (علیهاالسلام)، به حق امامحسن و امامحسین (علیهماالسلام)، به حق اینهایی که تمام خلقت را به واسطهشان خلق کردی، ما را شرمنده وارد محشر نکن! ما را با پرچم ولایت وارد کن!
خدایا! تو را به حق این پنج تن، امامزمان (عجلاللهفرجه) را از ما راضی بگردان! امامزمان (عجلاللهفرجه) را از ما خشنود بگردان! خدایا! ما را یاورش قرار بده! خدایا! ما را سرباز امامزمان (عجلاللهفرجه) قرار بده! خدایا! به حق امامزمان (عجلاللهفرجه)، به ما یقین بده! خدایا! به حق امامزمان (عجلاللهفرجه)، ما جزء آنهایی نباشیم که پیرو زمان باشیم. اگر در این سال ما پیرو زمان بودیم، به حق امامزمان (عجلاللهفرجه)، ما را پیرو آقا امامزمان (عجلاللهفرجه) قرار بده! خدایا! ما میدانیم و یقین داریم که حجةبنالحسن هست و خواهد آمد، عیدی ما ایناست که تو به ما عیدی بدهی و دعای ما را مستجاب کنی؛ عیدی ما ولایت باشد. خدایا! همه چیز به رفقایم دادی، امورشان خیلی به آبرومندی میگذرد؛ خدایا! اول عمرشان را زیاد کن! سالهای سال زیر سایه امامزمان (عجلاللهفرجه) باشند. خدایا! اینقدر یقین به اینها بده که اصلاً هیچ مؤثری را مؤثر ندانند. [۳]
عزیزان من! هر چند سال تحویل میشود؛ اما روضهای برای شما میخوانم: سابق که آقا امامحسن (علیهالسلام) و امامحسین (علیهالسلام) در ظاهر بودند، روز عید اهلبیت به دیدنشان میرفتند، مردم هم میآمدند. حالا حضرتزینب (علیهاالسلام) بهامّکلثوم گفت: خواهر! بنیامیه که برای ما عیدی نگذاشتند، ما که عید نداریم؛ اما بیا به خانه امّالبنین برویم. وقتی رفتند و در را زدند. امّالبنین گفت: کیست که در میزند؟ من که دیگر پسر ندارم، چهار پسرم را کشتند؛ از زمانیکه عباس و عبدالله و فرزندانم شهید شدند، دیگر درِ این خانه را کسی نزدهاست! کیست که در میزند؟ وقتی امّالبنین در را باز کرد، دید که زینب (علیهاالسلام) و امّکلثوم هستند. آقا ابوالفضل (علیهالسلام) یک بچه کوچکی داشت، امّالبنین مشک کوچکی درست کردهبود و گردن او انداخته بود و با آقا ابوالفضل (علیهالسلام) نجوا میکرد. یادش میآمد و میگفت: عزیز من! پدرت رفت آب بیاورد که دستانش را قطع کردند! من باور نمیکردم که فرق پدرت را بشکافند! اما یقین کردم که عباس (علیهالسلام) دست نداشت تا حمایت کند؛ وگرنه چه کسی میتوانست به فرق پسرم عمود آهنین بزند؟ آنجا عزاخانه شد، زینب و امّکلثوم و امّالبنین گریه میکردند و مرتب میگفتند ابوالفضل! برادر! شما رفقا! باید همیشه با اینها نجوا کنید و امروز که روز عید است، از نمک امامحسین (علیهالسلام) هم بچشید! همیشه در ظاهر در فرح نباشید و حق امامحسین (علیهالسلام) و آقا ابوالفضل (علیهالسلام) را یک ذره عملی کرده باشید؛ بگویید: حسینجان! ابوالفضلجان! هر چند امروز عید است؛ اما تو را فراموش نکردیم! [۴]
یا علی