منتخب: عید مبعث 3

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

حالا بنا کردند با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مخالفت‌کردن و خیلی او را زدند. یک‌دفعه‌ همه آن‌ها جمع شدند، این‌قدر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را زدند، پشت یک‌دیوار که آن‌جا بود، مثل خرابه‌ای، او را انداختند و گفتند: مُرد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یواش‌یواش به‌قول ما یک‌خُرده به حال آمد و بلند شد، درِ خانه حمزه، عمویش رفت. (دو نفر بودند که عرب‌ها خیلی رویشان حساب می‌کردند: یکی آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) بود و یکی هم حمزه.) به او گفت: عموجان! حمزه گفت: از من چه‌ می‌خواهی؟ گفت: ایمان بیاور! فوراً حمزه ایمان آورد. بلند شد و دست به شمشیر کرد، آمد و گفت: هر کسی با بچّه‌برادرم این‌کارها را بکند، با این شمشیر او را می‌زنم. خیلی از حمزه می‌ترسیدند، این‌ها یک‌قدری ظاهراً دست برداشتند؛ اما آیا منافق دست برمی‌دارد؟ از ترس شمشیر حمزه دست برداشتند، نه این‌که واقعاً بپذیرند.

حالا همین مردم می‌گویند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مجنون و دیوانه است. یک‌نفر از عاص‌بن‌وائل سراغ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را گرفت. گفت آن بی‌عقبه را می‌گویی؟ منافق نیش می‌زند. حالا تا این‌حرف ‌را به او گفت، خدا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را دلداری داد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هیچ‌کجا دلش نشکست، این‌جا دید دارد زخم‌زبان به او می‌زند. پسر که ندارد و در ظاهرِ نبوّتی‌اش خیلی ناراحت شد! فوراً جبرئیل نازل‌شد: ای محمّد! چرا ناراحت شدی؟! خدا می‌فرماید: ای محمّد! من زهرا (علیهاالسلام) به تو دادم. من کسی را به تو دادم که آن‌ها قدرش را نمی‌فهمند؛ فوراً خدا دلالتش داد.

حالا حرفم سر این‌است: چرا مخالفت می‌کردند؟ نمی‌توانستند ببینند؛ یعنی یک کسی‌که بچّه‌یتیم بوده، این‌قدر خدا عظمت به او داده؛ این‌‌را نمی‌توانند ببینند؛ چون آن‌ها خدا را نمی‌شناسند، آخر چه کسی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را برانگیخته کرده؟ خدا. این‌ها بنا کردند مخالفت‌کردن و این مخالفت‌‎ها ادامه داشت. این‌ها که تصفیه نشده‌بودند، همین‌طور ادامه داشت. ادامه‌اش کجا بروز کرد؟ بعد از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله). دیگر رودربایستی با رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تمام شد، آن‌ها می‌ترسیدند که اگر کاری کنند، وحی نازل می‌شود که فلانی منافق است و رسوا می‌شوند؛ اما بعد از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در ظاهر نجات پیدا کردند.

حالا چه‌کار کردند؟ بعد از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جلسه بنی‌ساعده درست‌کردند، طناب گردن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) انداختند، زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) را زدند و کشتند. ببین آن‌ها این بودند، ما هم قربان‌تان بروم، بیشترمان باید اسلام‌مان رودربایستی نباشد. آره! فلانی می‌گوید: ما اگر بخواهیم این‌کار را بکنیم، آن قوم و خویش‌مان می‌فهمد، آن همسایه می‌فهمد. تو مردم‌بین هستی نه خدابین؛ عزیز من! ما باید خدابین باشیم.

به تمام آیات قرآن! این اهل‌تسنّن محمّد محمّد کردند که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را کنار زدند و او را خانه‌نشین کردند. اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول دارند، باید امرش را اطاعت کنند. امر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. کجا قبول داشتند؟!

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌پرسند: چرا در خانه نشستی؟ می‌گوید: مردم مرا نمی‌خواستند. آخر خواستنِ مردم هم شرط است، حالا جانم! حرف من این‌است: چه کسی رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول داشت؟ فقط چهار نفر با ولایت ماندند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیست‌ودو سال زحمت کشید، با تبلیغ، با امر خدا، با وحی‌جبرئیل؛ اما این‌ها اسلام، اسلام کردند، هفتاد هزار نفر هم طرف آن‌ها رفتند و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را تنها در خانه گذاشتند.

حالا یک‌روز امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در عالم‌رؤیا دید، به او گفت: من دیگر دنیا برایم تاریک شده؛ زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) را زدند و کشتند و این‌کارها را کردند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: علی‌جان! به آن‌ها نفرین کن! مگر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) گفت: خدایا! این‌ها را بکُش؟ نه! گفت: خدایا! مرا از آن‌ها بگیر! مثل خودشان را به آن‌ها بده! خدا هم علی (علیه‌السلام) را از آن‌ها گرفت و معاویه را به آن‌ها داد. [۲]

بترسید از روزی که ما قدردانی از امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) نکنیم، خدا کسی را به ما بدهد که دشمن امام‌زمان باشد، ما باید تشکّر از امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) کنیم. تشکّر این‌است که امرش را اطاعت کنیم. «الحمد لله شکر ربّ‌العالمین» تمام شما دارید امر را اطاعت می‌کنید، فقط شکرانه‌تان کم است. [۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

  1. عید مبعث ۸۹ (۱۰ دقیقه)
  2. عید مبعث 89
  3. ثواب هزار ماه مزد ولایت است 83
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه