منتخب: اخلاق در خانواده 5

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

خانم‌عزیز! بیا شطیطه بشو تا امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و به تو نماز بخواند. خانمی که می‌گویی امام زمان! آخر کجا می‌روی؟! چه کار می‌کنی؟! چرا از ولایت خارج می‌شوی؟! [۲] بیا گُل بهشت بشو! بیا حضرت‌مریم، بنت عمران تو را استقبال کند، خودت را بپوشان! از ولایت ساقط نشو! بیا امر را اطاعت کن. [۳]

وقتی آقا امام‌حسن عسکری (علیه‌السلام) در ظاهر از دنیا رفت، نمایندگان اهل‌نیشابور از طرف مردم نیشابور، پول و هدایای فراوانی برای آقا امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) آوردند. آن‌ها دیدند جعفر کذّاب نشسته و ادّعای امامت می‌کند. نمایندگان گفتند: وقتی ما خدمت امام‌حسن عسکری (علیه‌السلام) می‌آمدیم، ایشان جواب نامه‌ها را ندیده به ما می‌داد و می‌فرمود: چقدر پول درون کیسه‌ها هست! جعفر گفت: این حرف‌ها چیست که می‌زنید؟ از من اعجاز می‌خواهید؟! اگر پول آورده‌اید، به‌من بدهید! آن‌ها فهمیدند که جعفر دروغ می‌گوید؛ به‌خاطر همین برگشتند.

وقتی نمایندگان دمِ دروازه رسیدند، امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) یکی از اصحاب را دنبال آن‌ها فرستاد. او هم آن‌ها را پیش امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) برد. امام هم اسم خودشان و هم اسم پدرشان و این‌که چقدر پول درون کیسه‌ها هست را به آن‌ها گفت و جواب نامه‌ها را هم داد، امام فرمود: من پول‌های اهل‌نیشابور را قبول نمی‌کنم؛ چون آن‌ها حنفیّ شده‌اند، شطیطه چه داده‌است؟ راوی می‌گوید: من اصلاً نمی‌خواستم به امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بگویم که شطیطه چه داده‌است! خجالت می‌کشیدم؛ چون شطیطه دو گز کرباس و چیز خیلی کمی داده‌بود!

امام آن‌را از او گرفت و پولی به او داد و فرمود: سلام مرا به شطیطه برسان و به او بگو چند ماه دیگر زنده‌ای، این پول‌ها را خرج کن، تا آخر عمر برایت کافی است. (خانمی که می‌گویی من بروم در اداره‌ها کار کنم، حقوق بگیرم تا کمک‌خرجی برای شوهرم باشم. خدا می‌داند من چقدر ناراحتم! ما دست از امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) برداشته‌ایم! خانم! تو در اداره، کنار پنجاه تا، صد تا مرد اجنبی می‌روی تا دو سه شاهی کمک به شوهرت کنی؟! خجالت بکش که می‌گویی من امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) را قبول دارم! امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) رزّاق رزق ماست؛ روزی این زن را داد.) به راوی هم فرمود: من می‌آیم و به شطیطه نماز می‌خوانم، مرا دیدی حرفی نزن!

راوی می‌گوید: یک‌وقت دیدم از خانه شطیطه صدای گریه بلند است، فهمیدم شطیطه از دنیا رفته، جنازه‌اش را به مصلّی بردند، دیدم امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) تشریف آورد و به او نماز خواند. عزیزان من! شطیطه تقوا داشت که امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) اعمالش را قبول کرد و به او نماز خواند. خدا نزدش زن و مرد ندارد، هر کسی‌که تقوایش بیشتر باشد، او را می‌خواهد. بیایید شطیطه بشوید! تا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) اعمال‌تان را قبول کند و به شما نماز بخواند. اگر اعمال‌تان غیر از خدا باشد، غیر از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) باشد، امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) آن‌را قبول نمی‌کند. [۴]

خانم! چرا تجدّدی شدی که با تجدّد محشور بشوی؟! بیا زهرا (علیهاالسلام) را دوست داشته‌باش که با زهرا (علیهاالسلام) محشور بشوی. چرا تجدّدی می‌شوی؟! چرا رویت را نمی‌گیری؟! چرا لباس‌های کفّار، لباس دشمن زهرا را می‌پوشی و خودت را عروسک می‌کنی؟! چرا خودت را شبیه زنان خارجی می‌کنی که با آن‌ها محشور بشوی؟! وای بر تو! ای جوان عزیز! تو از آن لباس‌ها کیف کنی، به حضرت‌عباس! فردای‌قیامت گیر هستی! چون‌که آن لباس‌ها بیشترش لباس شهوت است.

خانم‌های عزیز! گول نخورید! این لباس‌هایی که خارجی‌ها درست کردند، اگر بپوشید و خدای‌نخواسته نستجیر بالله یک جوانی به تو نگاه کند، اهل‌آتش هستی. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود در آخرالزّمان زن‌ها پوشیده، اما برهنه‌اند! آن‌ها وضع‌شان درست نیست، توجّه کنید! نمی‌گویم ببین زهرا (علیهاالسلام) چه‌جور بوده؟ ببین مادرت چه جور بوده است؟ [۵] چادر، لباس ولایت است! چون حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) تا وقتی حرکت نمی‌کرد، متوجّه نمی‌شدند که رویش کدام طرف است؛ یعنی چادرش مثل خیمه بود. حالا زمانی شده که می‌گوید اگر رویت را باز کنی، اشکال ندارد. خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امام (علیه‌السلام) تأکید می‌کنند که رویت را بگیر! اما یک‌نفر که می‌گوید عیب ندارد، همه حرف او را قبول می‌کنند.


وقتی حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) می‌خواست از دنیا برود، گریه می‌کرد. گفتند: زهراجان! مگر نگفتی دیشب پدرم را دیدم که بشارت داد تمام ملائکه صفّ کشیده‌اند و فردا نزد ما می‌آیی؟ پس چرا گریه می‌کنی؟ حضرت فرمود: ناراحتم که در موقع تشییع، حجم بدنم پیداست. فضّه گفت: ما در ایران تابوت درست می‌کنیم که در آن جنازه پیدا نیست. حضرت خوشحال شد و تبسّم کرد؛ پس حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) نمی‌خواهد حجم بدنش را کسی ببیند؛ اما حالا تو ناموست را در اختیار مردم می‌گذاری، فکری به حال خودت بکن! بدان این حرف‌ها درست است و فردای‌قیامت از شما بازخواست می‌شود، «إنّما الدّنیا فناء و الآخرِةُ بقَاء» خدا رحمت کند علمایی را که حرف‌شان قال الصّادق و قال الباقر بود، حاج میرزا ابوالفضل زاهد در درس تفسیرش می‌گفت: تا حتّی فوتی که به آتش می‌کنید، از شما سؤال می‌شود! [۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

  1. نیمه‌شعبان ۷۵ (دقیقه ۱۱) و إنّا أنزلناه فی لیلة‌القدر (دقیقه ۳۲)
  2. نیمه‌شعبان 75
  3. میلاد صاحب‎الزّمان 83
  4. کتاب امام زمان با متقی و نیمه‌شعبان 75
  5. إنا أنزلناه فی لیلة القدر 84
  6. کتاب گنجینه
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه