منتخب: حضرت خدیجه 2
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
حضرتخدیجه (علیهاالسلام) در اختیار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که خدا او را صندوقچه حضرتزهرا (علیهاالسلام) قرار میدهد. مگر هر زنی میتواند صندوقچه زهرایعزیز (علیهاالسلام) بشود؟! قربان دامان خدیجه (علیهاالسلام)! قربان خاک کف پایش که آن را مثل تربت زهرا (علیهاالسلام) به چشمم میکِشم! حضرتزهرا (علیهاالسلام) از این دامن به دنیا آمد. این دامن نیست، خلقت است؛ مافوق خلقت را به دنیا آورد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یک نفر گفت: تو باید یک سال فقیر و یک سال دارا باشی. گفت: من بروم با زنم مشورت کنم. آخر، بعضی زنها خوب هستند، بعضی زنها مغزشان خوب کار میکند. مثلاً ببینید حضرتخدیجه مغزش چقدر قشنگ کار کردهاست! آسیه در خانه فرعون، مغزش چقدر قشنگ کار کردهاست! نمیشود بگویید که همه زنها عقل ندارند. این حرفها چیست که در بعضی کتابها راجع به زن میزنند که گفتهاست زن اینجوری است، زن مورد لعنت است! زن هم انسان است. خب، مثل حضرتخدیجه (علیهاالسلام) هم پیدا میشود. آنها به عصاره تمام خلقت یعنی حضرتزهرا (علیهاالسلام) اتصال هستند. اینها را باید احترام کنید! آن شخص به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: بروم به زنم بگویم. زنش عاقل بود، گفت: اول دارایی را بخواه! حالا تا به فقر مبتلا شویم، لااقل یک سال دارا باشیم. این شخص از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارایی خواست. یک مقدار انفاق کرد، به قوم و خویشهایش داد، صله رحم کرد. سر سال پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت و گفت: ما آمدیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: خدا میگوید که تو تا آخر عمرت دارا هستی؛ چون به مردم رحم کردی. تو هم اگر به مردم رحم کنی، تا آخر عمرت دارا هستی. من والله! نمیخواهم بگویم، به خدا میگویم: خدایا! اینهایی که انفاق میکنند، از مالشان کم نکن! از عمرشان کم نکن! عمرشان را زیاد کن! سایهشان را بالای سر فقرا مُستدام بدار! بنا میکنم دعا کردن. آخر، خدا دعای مرا مستجاب نمیکند؟ چرا. آخر به من که نمیدهد، وقتی داد، بیشترش را به مردم میدهم؛ اما من وظیفهام هست که این کار را بکنم.
اینکه به شما میگوید صدقه بده! اینکه میگوید انفاق کن! میدانید چرا اینقدر مهم است؟ چون سخاوت یقین میخواهد. آن کسیکه سخاوت میکند، میگوید: این را که از مالم برداشتم، مالم کم میشود؛ اما باید یقین داشتهباشد و بگوید که این مال را خدا داده، دوباره هم به جایش میدهد؛ اما به شما میگویم سخاوت را باید به جا و به امر بدهید! هستیتان را ندهید! بیخود دلسوز نشوید! امر را اطاعت کنید! اگر همه با امر کار کنید، درست است. امر، اعمال شما را قبول میکند، امر به شما جزا میدهد. [۲]
یا علی