صفحهٔ اصلی

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: شب قدر 6

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

قنبر درِ خانه امّ‌السلمه آمده، می‌گوید: علی (علیه‌السلام) کجاست؟ می‌گوید: علی (علیه‌السلام) به آسمان رفت، قنبر می‌رود می‌بیند امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آن‌جاست. مگر یک‌ دانه علی (علیه‌السلام) است؟ علی (علیه‌السلام)، علی‌ها را خلق می‌کند، که تمام کُرات به او احتیاج دارند، تا امورشان اصلاح بشود. مگر علی (علیه‌السلام) یک علی است؟ صدها، هزاران علی است. اما همه این‌ها یک‌ دانه علی است، آن‌هم علی‌بن‌ابوطالب (علیه‌السلام) است، وصیّ رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، باید امرش را اطاعت کنید! اما علی (علیه‌السلام)، علی‌ها خلق می‌کند. مگر در جنگ صفّین نبود که معاویه تدارک دید؟ گفت: قالِ علی را باید بکَنید! حالا معاویه به عمروعاص گفت: آخر مردک! چرا همه فرار کردید؟ گفت قسم به خدا! هر کدام از ما، یک علی با ذوالفقار پشتِ سرمان بود، ما از ترس علی فرار می‌کردیم. حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمد، گفت: امّ‌السلمه! چرا به قنبر این را گفتی؟ قنبر کشش ندارد. غلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، کشش ندارد. کشش ولایت، ارتباط است. وقتی ارتباط داری، دستت به آن حبل‌المتین است، آن‌چه که کشش است، به تو می‌دهد. اما اصل ارتباط است، بیا عزیز من! ارتباطت را قطع نکن!

قرآن سفارش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. ما اصلاً چیزی نداریم در خلقت که سفارش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را نکند. تمام کوه و دشت و بیابان می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، ماهی‌های دریا می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، آهوان صحرا می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، تمام مُلک و ملکوت می‌گویند: «لا إله إلّا الله»، یعنی خدا یگانه است. خدا می‌گوید: علی ولیّ ‌الله: علی (علیه‌السلام) ولیّ من است، علی (علیه‌السلام) امر من است، علی (علیه‌السلام) هستی من است، علی (علیه‌السلام) مشکل‌گشاست. تمام خلقت به‌ واسطه علی (علیه‌السلام) است، تمام این‌ها سفارش علی (علیه‌السلام) است، کجا می‌روی؟ چرا می‌روی؟ عزیزم! چرا خودت را جدا می‌کنی؟

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، پیامبر رحمت است؛ اما ما نداریم وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را زهر دادند، گفته ‌باشد ارکان خدا شکست. هیچ ‌کجا نگفت ارکان خدا شکست؛ اما وقتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ضربت خورد، گفت: «قُتِل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)»، ارکان خدا شکست. یعنی تمام خلقت، ارکانش علی‌بن‌ابوطالب (علیه‌السلام) است. تمام بی‌ارکان هستند. حالا چه شد؟ حالا خدا این ندا را به همه رساند. مثل این‌که امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) وقتی‌که می‌آید، «جاء الحقّ، زهق الباطل»[۲] می‌گوید، ندایش به تمام دنیا، به تمام کون و مکان می‌رسد. تمام این‌ها می‌گویند لبّیک! ملائکه‌ها می‌گویند لبّیک! انس می‌گوید لبّیک! جنّ می‌گوید لبّیک! درخت می‌گوید لبّیک! زمین می‌گوید لبّیک! دیوار می‌گوید لبّیک! مگر امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) این‌جوری است؟ همه می‌گویند لبّیک! حالا که گفت «قُتِل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)» این ندا به جهنّم رسید. وقتی به جهنّم رسید، این‌ها رقّت کردند.

من به خدا گفتم: خدایا! اگر مرا در جهنّم ببری، با عدلت با من رفتار کردی، من جهنّمی‌ام؛ اما تو را به حقّ علی قسمت می‌دهم، با رحمت، با ما رفتار کن! حالا این جهنّمی‌ها هم همان‌است، خیلی رضایت دارند، می‌گویند که شما با عدلت با ما رفتار کردی، ما را در جهنّم آوردی؛ اما یک عدّه‌ای هستند پیش این‌ها هستند، می‌گویند: خدایا! این چیست پیش ما؟ این‌ را از کنار ما ببر! این بوی گندش از جهنّم برای ما بالاتر است.

حالا که این‌ها رقّت کردند، دیگر خدا نمی‌گذارد در جهنّم بسوزند؛ چون‌که رقّت برای چه‌ کسی کردند؟ برای مقصدش کردند، مقصدش را یک‌ قدری دوست داشتند. این‌که می‌گوید در ماه‌ رمضان هر شبی، چند میلیارد، میلیارد نفر از جهنّم خلاص می‌شوند، این‌جور آدم‌ها هستند که مُغرض نیستند.

وقتی تمام این‌ها نجات پیدا کردند، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌گوید: به پروردگار کعبه رستگار شدم.

امشب شب‌ قدر است، به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌گویند: از ادباء و وُکلاء و همه این‌ها سراغ گرفتیم، در هفته چه روزی خوب است؟ می‌گویند: شب‌ جمعه. می‌پرسیم: در ماه چه روزی؟ می‌گویند: اوّل ‌ماه. همین‌طور در سال؟ می‌گویند: شب ‌قدر. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: روزی که گناه نکنی.

امشب إن‌شاءالله، امید خدا، باید که قدری خلاصه بیدار باشید! امام‌ صادق (علیه‌السلام) هم دستور فرموده؛ یا این‌که خدمت شما عرض بشود، شما زیارت‌ عاشورا بخوان! اگر زیارت‌ عاشورا بخوانی، یک لکّه‌ اشک بریزی، خدا از سر گناهانت می‌گذرد، اگر گناه انس و جنّ کرده ‌باشی. امشب زیارت امام‌ حسین (علیه‌السلام) خیلی عظمت دارد، چرا؟ چون خدا می‌گوید: «یا ثار الله و ابن‌ثاره»: ای خون من! ای خون خدا! [۳]

خدایا! دعای اباذر را در مقابل پیشگاه مقدّس این رفقای من مستجاب کن! گفت «الّلهم انی أسئلک الأمن و الإیمان بکر و التّصدیق بنبیّک و العافیة من جمیع البلاء و الشّکر علی العافیة و الغناء عن شِرار النّاس».

خدایا! محتاج شرارشان نکن!

خدایا! در دنیا و آخرت محتاج‌شان نکن!

خدایا راه‌شان بده به ‌حقّ امیرالمؤمنین. علی‌جان! به زهرایت بگو این‌ها را راه بده! همان‌جور که سلمان را راه داد. مبادا ما مثل عباس باشیم راه به ما ندهد. این شب ‌قدر از امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه)، از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بخواهید که زهرا راه‌مان بدهد. زهرا چه ‌کسی را راه می‌دهد؟ کسی‌که امر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را، امر خدا را اطاعت کند. خدایا! ما از آن‌ها باشیم که امر را اطاعت کنیم. [۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 9

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۵]

حالا شما حسابش را بکن! تمام خلقت نجوا می‌کند. الآن به شما می‌گوید که مثلاً یک مؤمن را برو زیارتش؛ امام‌ صادق (علیه‌السلام) فرمود: اگر دیدن یک مؤمن رفتی، ثواب زیارت جمع ما را دارد. شخصی خدمت امام‌ صادق «صلوات ‌الله و سلامه علیه» آمد، عرض کرد: یابن رسول‌ الله! عربی هستم، از راه خیلی دوری آمدم، این‌قدر دلم می‌خواهد شما را ملاقات کنم. آخر، آن‌ها به کلّ ماوراء مطّلعند. دید عرب راست می‌گوید. گفت: عزیز من! در آن حول و حوش یک مؤمن را پیدا کن! برو زیارتش! انگار جمع ما را زیارت کردی. امام به او فرمود: می‌خواهی جمع ما را زیارت کنی؟ گفت: از این بهتر چیست؟ گفت: برو دیدن یک مؤمن.

باباجان! عزیز من! چرا؟ مگر مؤمن چه ارزشی دارد؟ من گفتم: والله، مؤمن نسبت به ولایت پوکه است. یک‌وقت خودتان را نگیرید! پوکه است؛ اصل آن است که در دل توست. این شخصی که می‌آید زیارت می‌کند، آن مؤمن، نور دوازده‌ امام، چهارده ‌معصوم (علیهم‌السلام) در دلش است، آن ‌را زیارت می‌کند. این مؤمن، نجوا با دوازده ‌امام، چهارده‌ معصوم (علیهم‌السلام) می‌کند. عزیزان من! این شخص آمده و نجوا می‌کند؛ چون‌که آن مؤمن، دوازده ‌امام، چهارده‌ معصوم (علیهم‌السلام) در دلش است، با آن نجوا می‌کند. [۶]

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به نخلستان می‌رفت که به فقرا کمک کند؛ اما زمانی را هم برای بیتوته با خدا گذاشته ‌بود. شخصی آمد و گفت: زهراجان! سرت سلامت، دیدم علی (علیه‌السلام) ایستاده ‌بود و نماز می‌خواند، روی زمین افتاد و از دنیا رفت. حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمود: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تا صبح چند بار این‌طوری می‌شود. شما ای پیروان امیرالمؤمنین! همیشه باید محکم کار کنید و یاد فقرا هم باشید. این امر است؛ اما باید در فکر باشید که فارغ شوید و از امر پیش صاحب‌ امر بروید.

مثالی بزنم: الآن آقای ‌مهندس به ‌من دستوری داده ‌است و من دارم در کارگاه کار می‌کنم؛ اما دلم می‌خواهد بروم و کمی پیش مهندس بنشینم. باید این‌طوری باشید! مهندس کلّ خلقت، امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. الآن که امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) را نمی‌بینید، گوشه‌ای بروید و با امام‌ زمان‌تان حرف بزنید! باید همیشه بخواهید که فرصتی پیدا کنید، گوشه‌ای بنشینید و بگویید یا امام‌ زمان! در آن فرصت آن‌ها به آدم القاء می‌کنند. فرصت؛ یعنی بروی کنار و بخواهی بفهمی. آن فرصت، هدایت است. [۷]

خدایا! تو را به‌ حقّ امام‌ زمان، ما را در حین قانع و راضی‌بودن، کفایت کن!

خدایا! تو را به ‌حقّ امام ‌زمان، القاء و افشاء به‌ من و رفقا بده تا حمایت از ولایت کنیم؛ حمایت از زهرا (علیهاالسلام) کنیم. خدایا! تا آخر عمرمان، این حمایت گرفته نشود؛ خودت حفظ‌ کن!

خدایا! حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) تا آخر عمرشان حمایت از ولایت کرد، ما هم جان‌مان را فدای ولایت کنیم؛ نه فدای حرف لهو و لعب. اگر ما این‌طور باشیم، امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌فرماید: پدر و مادرم به ‌قربان‌تان! مگر شهدای کربلا چه کردند که امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌فرماید: پدر و مادرم به ‌قربان‌تان؟! خدایا! ما از آن‌ها باشیم، خدایا! ما حمایت از امر امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) کنیم؛ نه امر خلق که جدایی بین ما و امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیفتد.

خدایا! ما را تهی‌دست نکن! مال دنیا بده! اما محبّتش را نده، که آن ‌را در راه تو و ولایت خرج کنیم.

خدایا! ما از آن‌ها باشیم که کار، به ‌جا در دست‌مان ایجاد بشود نه کارهای هوا و هوس.

خدایا! ارتباط ما را با امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) قطع نکن! چون امام‌ صادق (علیه‌السلام) فرمود: شما عضو مایید، اگر گناه کنید، جدا می‌شوید. خدایا! به‌ حقّ امام‌ صادق (عجل‌الله‌فرجه) ما عضو امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشیم.

خدایا! به ‌حقّ امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) ما را عاق ‌والدین نمیران! چون اگر آدم، عاق ‌والدین بمیرد، خدا می‌فرماید: هر کاری بکنی، می‌سوزانمت.

خدایا! پدر و مادر اوّل ‌ما، حضرت ‌علی (علیه‌السلام) و حضرت ‌زهراست، بعد پدر و مادر ظاهری. خدایا! محبّت آن‌ها را در دل ما بینداز و محبّت پدر و مادرمان را، تا عاق ‌والدین نشویم.

خدایا! ما تهی‌دست نباشیم که دست‌مان پیش پدر و مادر دراز باشد. می‌خواهیم احسان کنیم به پدر و مادر. احسان به پدر و مادر در این ‌است که دل آن‌ها را خوش کنیم.

خدایا! کسی‌که از تو نیست، از ما دور کن!

خدایا! جلسه ما، تا زمان امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) برسد.

خدایا! کار و کارکرد ما «لا إله إلّا الله»، «محمّد رسول‌ الله» و «علی ‌ولیّ ‌الله» باشد.

خدایا! این‌قدر دارا باشیم که به دیگران بدهیم. [۸]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: ماه رمضان 9

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌ الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۹]

به‌ وجدانم قسم! نمی‌خواهم این مطلب را بگویم که خودم را معرّفی کنم؛ می‌خواهم بگویم که می‌توان این‌طور شد. ما شب ماه‌ رمضان بود، یک‌ قدری نشستیم؛ به خدا گفتم: خدایا! خودت گفتی که ما مهمان تو هستیم.

مهمان توییم، ای‌خدا! جایمان بده!در خانه علی (علیه‌السلام) و فاطمه (علیهاالسلام) راه‌مان بده!

بعد گرفتیم خوابیدیم. یک‌ وقت دیدیم این‌جا، یک خانه‌ای است، گویا خانه اهل‌بیت بود. حالا هر کسی می‌خواهد برود، باید یک کارت داشته‌ باشد. ما وارد آن خانه شدیم، خیلی این‌ خانه اعیانی بود، حالا خانه که می‌گوییم، می‌خواهیم خودمان حالی‌مان بشود، یک عالَمی بود. یک‌ جوانی به‌ من گفت: کجا بودی؟ گفتم: من با این کارت آمدم، کارت علی (علیه‌السلام). گفت: برو بالا! تا نشانش دادم، گفت: برو بالا! ببین کارت از تو می‌خواهد. تو چه‌ کارتی آن‌جا می‌بری؟! کارت تلویزیون، کارت ویدیو، کارت هوا، کارت هوس، کارت دنیا، کارت خیانت، کارت دروغ، کارت قرآن را به اسم کسی دیگر حساب‌کردن، نمی‌دانم کارت جنایت؟! چقدر من کارت دارم! کارت علی (علیه‌السلام) از من می‌خواهد، می‌گوید: برو! همه این‌ها را دور بینداز! خدا می‌داند که این کارت علی (علیه‌السلام) چقدر قیمت دارد! از کجا ما کارت علی (علیه‌السلام) بگیریم و به ما بدهد؟ باید امرش را اطاعت کنی. مگر سلمان کارت علی (علیه‌السلام) نداشت؟ مگر اباذر کارت علی (علیه‌السلام) نداشت؟ مگر اویس کارت علی (علیه‌السلام) نداشت؟ اصلاً ما در این فکرها نیستیم. این‌ را من به شما بگویم. [۱۰]

کارت علی (علیه‌السلام) می‌دانید یعنی‌ چه؟ انشای ولایتم این‌ است که خدا و امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) ایمان شما را امضا کرده که در بین مردم سرافراز باشید. شما را در بین مردم افشا می‌کند که کارت علی (علیه‌السلام) کارساز است! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و زهرای‌ عزیز (علیهاالسلام) می‌خواهند شما به کارت علی (علیه‌السلام) افتخار کنید! اگر آن‌ را داشته‌ باشید، حیوانات و درنده‌ها، تا حتّی آتش جهنّم به امر شما می‌شود. [۱۱] مگر سلمان نیست که به او گفتند: اگر می‌خواهی ما ولایت را قبول کنیم، به این آهوها بگو بیایند! آن‌ها را بکُش! کباب کن و به ما بده بخوریم؛ بعد آن‌ها را زنده‌کن و بگو بروند! سلمان آمد سه تا آهو را صدا کرد، وقتی آمدند، سرهایشان را برید و در ظرفی ریخت، یک‌ مقدار قلوه‌سنگ هم زیرشان گذاشت. حالا از این قلوه‌سنگ‌ها به امرش آتش بیرون می‌آید. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمد برود، گفت: سلمان‌جان! دیگر این‌کارها را نکن! چون علی (علیه‌السلام) باطنش را می‌داند که سلمان ذوق دارد و می‌خواهد دیگران را دوست‌ علی (علیه‌السلام) کند؛ (مثل بعضی از رفقا که ذوق دارند و می‌خواهند بقیّه مردم را مثل خودشان دوست‌ علی (علیه‌السلام) کنند؛ تو باید دنبال ولایت بیایی! همین‌طور که باید دنبال امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، دوازده‌ امام، چهارده‌ معصوم (علیهم‌السلام) بروی، ولایت را هم باید دنبالش بروی، هر کسی باید دنبال ولایت بیاید، ذوقش را داشته‌ باشد، به او القاء شود، زنگ به او بخورد. مگر ما می‌توانیم هر کسی را ولایتی کنیم؟!) حالا وقتی سلمان این‌کار را کرد و آهوها با اجازه ولایت و اجازه خداوند بلند شدند، جفت، جفت زدند و رفتند؛ آن‌ها گفت: سلمان سِحر کرده‌ است. خب، بفرما! حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌داند که این‌ها این حرف را می‌گویند. سلمان با ذوق خودش می‌خواهد برای علی (علیه‌السلام) طرف‌دار درست کند. رفقای‌ عزیز! فدایتان بشوم، ما نمی‌توانیم برای امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) طرف‌دار درست کنیم. به شما عرض کنم: ولایت یک‌ چیزی است که ما نمی‌توانیم تزریق کسی کنیم. آرام بگیرید! [۱۲]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


اخلاق در خانواده 11

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۳]

جوانی پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد، قدری سر و وضعش ژولیده بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: زن داری؟ گفت: آری! گفت: دلت می‌خواهد که مثل تو ژولیده باشد؟ گفت: نه! گفت: او هم می‌خواهد که این‌جوری نکنی. تمام حرف‌ها را به ما دستور داده، باید پیراهنت را عوض کنی، خلاصه تمیز باشی. کاری نکنی که مردم از تو انتظار نداشته باشند، اگر دهانت بو می‌دهد، آن را بشوی عزیز من! دندان‌هایت اگر مصنوعی است، آن‌ها را بشوی، دهانت بو ندهد، گوش‌ات بو ندهد، پایت بو ندهد. اصلاً اسلام نظافت است. [۱۴]

جوان عزیز هم به قرآن نزدیک است، هم به توحید نزدیک است، هم به امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) نزدیک است، هم به وسوسه شیطان نزدیک است. توجّه کن! با تفکّر باش! زود رفیق نباش! زود گذر باش! با هر کسی راه نرو! با هر کسی خیلی دوست نشو! اخلاقش خوب باشد، توهم باید بکر باشی. [۱۵] مگر پسر نوح عرق خورد؟! شراب خورد؟! چه کرد؟! با رفیق بد قدم زد. [۱۶]

دوست‌تان را امتحان کنید! بی‌خود خودتان را در اختیارش نگذارید، ببین چه فکری برای شما دارد؟! چه خیالی برای شما دارد؟![۱۷] الآن خطری که برای جوانان پیدا شده، این است که چشمش را نمی‌پوشاند، چشمت را بپوشان! [۱۸] اگر خواهر یا دخترت بَزَک [آرایش] کرده، حقّ نداری به او نگاه کنی؛ چون‌که آن‌موقع به خواهرت یا بچّه‌ات نگاه می کردی، حالا به بَزَکش نگاه می‌کنی، به تو حرام است، نباید نگاه کنی. [۱۹]

کسی‌که شهوت دارد، باید جلوی چشمش را بگیرد؛ اگرنه مبتلا می‌شود، هر کسی می‌خواهد باشد، در هر لباسی می‌خواهد باشد؛ چون‌که آن جلوه شیطان است، آن هدف شیطان است، آن خواست شیطان را عملی می‌کند. [۲۰] به امام صادق (علیه‌السلام) گفتند: چرا یوسف مبتلا نشد؟ گفت: نگاه نکرد؛ یعنی خلوت دل نداشت. حرف زده؛ تا حتّی وقتی زلیخا روی بُتش چیزی انداخت، به او گفت چرا همچین کردی؟ گفت: می‌خواهم بُت‌ام نبیند. گفت: من چه چیزی روی بُت‌ام بیندازم؟! من که روی خدا نمی‌توانم چیزی بیندازم! [۱۷]

یک نگاهت به زن نامحرم افتاد، نگاه به آسمان کنی، تمام ملائکه طلب مغفرت برایت می‌کنند، نگاه به زمین بکنی، تمام ملائکه برایت طلب مغفرت می‌کنند، طلب مغفرت ملائکه آمرزیده‌ای. [۲۱] زنی آمد یک مسئله از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بپرسد، پسر عباس خودش را شبیه کرده بود، به او نگاه کرد. جایی‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غضب کرده، این‌جاست! پیامبری که خُلقش عظیم است، به او گفت: ای پسر عباس! چرا نگاه کردی؟! فردای قیامت خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! کجا نگاه می‌کنید شما مسلمان‌های مصنوعی، ولایتی‌های مصنوعی؟! [۲۲]

در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.

موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌ است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟

حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌ سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! [۲۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


نگاه 25

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۲۴]

حالا من می‌خواهم بگویم که ما یک‌ نظر داریم و یک‌ مقصد. مثلاً ببین، نستجیر بالله، اگر به ‌زن مردم یک‌ نظری کردی، شهوتت به حرکت می‌آید. تا نظر نکردی، شهوتت به حرکت نمی‌آید. یک‌ وقت با نظر، شهوت جنسی به حرکت می‌آید، یک‌وقت نه، شهوت پولی به حرکت می‌آید. وقتی به این دنیا نظر کردی، چه می‌شوی؟ اهل‌ دنیا می‌شوی. عزیز من! قربانت بروم، فدایت بشوم، بیا فکر داشته‌ باش! بیا تفکّر داشته‌ باش! بیا اندیشه داشته‌ باش! از این‌جا می‌گوید که اگر نستجیر بالله، به یک ‌کسی نظر کنی، گناه علی‌کشی به تو می‌دهد؛ این نظر، نظرِ شیطان است؛ اما می‌گوید به صورت یک‌ مؤمن نظر کنی، به کعبه نظر کنی، به قرآن نظر کنی، خدا چه چیزی به تو می‌دهد؟ ثواب دوازده ‌امام، چهارده ‌معصوم (علیهم‌السلام) را به تو می‌دهد. این نظر، نظرِ الله است. [۲۵]

چرا حضرت می‌فرماید به مکّه نگاه کن؟ مبنایش این‌ است که به زایشگاه علی (علیه‌السلام) نگاه کن! همین‌طور می‌گوید به صورت پدر و مادرت نگاه کن که ثواب دارد، همین‌طور به قرآن نگاه کن، ثواب دارد. این‌قدر خدا پدر و مادر را بالا برده که آن‌ها را مطابق مکّه و قرآن آورده ‌است، این‌قدر خدا پدر و مادر را می‌خواهد! [۲۶] عزیز من! تو آبروی پدر و مادرت هستی، چرا می‌گوید به آن‌ها نگاه کن؟ یعنی این آبروی تو را می‌خواهد بخرد، مواظب توست، دوست توست. حالا پدر را روبروی مکّه آورد، روبروی قرآن قرار داد. چرا؟ قرآن می‌خواهد تو را هدایت کند، این پدر و مادر هم می‌خواهد تو را هدایت کند. [۲۷]

اگر بخواهی که مکّه‌ات درست باشد، باید به جای بد نگاه نکرده ‌باشی، شهوت‌رانی نکرده ‌باشی. [۲۸]

وقتی امام ‌سجاد (علیه‌السلام) به ظاهر از دنیا رفت، شتر حضرت، سر قبرش رفت و گریه می‌کرد؛ امام ‌باقر (علیه‌السلام) فرمود: او را بیاورید! بعد از آن دوباره فرار کرد و رفت. حضرت گفت: رهایش کنید! آن‌قدر سرش را روی قبر امام زد تا جان داد. آیا تو عاشورا گریه می‌کنی یا می‌روی پای تلویزیون؟! تو با عاشورا ارتباط نداری، حیا نداری و حیات نداری. تو داری پشت به ائمه (علیهم‌السلام) می‌کنی و امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نمی‌کنی. آیا تو انسانی یا حیوان؟! والله، آن انسان است و ما حیوان! این مردم حیا نمی‌کنند، حیا باعث نجات شما می‌شود. والله، اگر حیا نداشته‌ باشیم، حیات نداریم. بی‌حیایی این‌ است که امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نکنید و پشت به این‌ها کنید، از هر بی‌حیایی، بی‌حیاتری! [۲۹]

ببین خدا ولایت را برای حیوانات هم کم نگذاشته‌ است. کجاییم ما؟! آن حیوان مثل سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم امر را اطاعت می‌کند؛ اما شهوت به تو غلبه کرده، تو اطاعت نمی‌کنی. توی دانشگاه چهار تا بچّه صورت صاف می‌بینی، نمی‌دانم خانم این‌جوری می‌بینی، گول می‌خوری و از ولایت جدا می‌شوی. از ولایت جدا نشو! برو تفکّر داشته‌ باش! از امام صادق (علیه‌السلام) می‌پرسند: جدا می‌شوند؟ می‌فرماید: آری! وقتی جدا می‌شوند اگر در آن حال بمیرند به دین محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نَمُرده‌اند. عزیز من! در کامپیوتر جهانی نگاه می‌کنی، از ولایت جدا نشو! اگر نگاه بد کردی، از ولایت جدا شدی؛ خدا نکند ما در آن حال بمیریم. [۳۰]

به دینم قسم، من می‌گویم: خدا! اگر الاغ را در محشر بیاوری، من در مقابل آن رفوزه هستم؛ این الاغ اطاعت کرده ‌است. شما یک ‌‌الاغ می‌بینید که ساز تلویزیون بزند؟! یک ‌الاغ می‌بینید که ساز ویدیو بزند؟! یک‌ الاغ می‌بینید که از این نمی‌دانم تخته‌نرد‌ها که حالا در آمده، اسمش چیست؟ یادم رفت، شطرنج بزند؟! یک ‌الاغ دیدی که شطرنج‌بازی کند؟! به الاغ گفته راه برو! رفته. زبان‌بسته، به او هم بگویی بایست! می‌ایستد، به او هم می‌گویی برو! می‌رود، بار هم می‌کشد. بابا! بیایید فکر کنیم، تفکّر داشته ‌باشیم، اگر بخواهیم انسان شویم، باید تفکّر داشته‌ باشیم، آدم با تفکّر، انسان می‌شود. [۳۱]

حضرت‌عباسی! بیایید فکر کنیم، حیف نیست که دست از علی (علیه‌السلام) برداریم؟ حیف نیست که دست از امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) برداریم و دنبال این کثافت‌کاریها و آشغال‌ها برویم؟ حیف از چشم تو نیست که نگاه می‌کنی؟! [۳۲] اگر نگاهِ غیر امر به کامپیوتر کنی تا کیف کنی و شهوتت به حرکت درآید، والله، با همان هم محشور می‌شوی و با همان هم می‌میری. [۱۸] جاذبه شهوت و لذّت و تماشا را هم در دل تو می‌آورد. [۳۳] شهوتت را برانگیخته می‌کنی؛ آن‌وقت گناه می‌کنی. [۳۴] تو که نگاه به دختر و بچّه مردم می‌کنی؛ خاک بر سرت کنند! تو مَست هستی. [۳۵]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. ارتباط با ولایت رمضان ۸۵ (دقیقه ۱۵) و إنّا أنزلناه فی لیلة القدر (آخر سخنرانی)
  2. (سوره الإسراء، آیه ۸۱)
  3. ارتباط با ولایت، رمضان 85
  4. تفکّر در اشیاء (إنّا أنزلناه فی لیلة القدر) 84
  5. شناخت نجوا (دقیقه 7)
  6. شناخت نجوا 77
  7. کتاب افشای احکام
  8. کتاب نجوا با ولایت
  9. آخرالزمان 77 (دقیقه 51) و در مسیر ولایت؛ وداع ولایت 76 (دقیقه 29)
  10. فرمان ولایت و فرمان دل 77
  11. کتاب جامع ولایت
  12. در مسیر ولایت؛ وداع ولایت 76
  13. آخرالزّمان ۸۰ (دقیقه ۵۷) و آفات ولایت (دقیقه ۵۷) و جامعه، غدیر ۹۱ (دقیقه ۱۷)
  14. آخرالزّمان 80
  15. محور خلقت ولایت است 79
  16. ارتباط 87
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ آفات ولایت 81
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ اربعین 87
  19. تسبیحات حضرت زهرا 75
  20. نیمه شعبان 84
  21. شناخت ولایت 85
  22. جامعه – غدیر 91
  23. فُزت بربّ الکعبه 85
  24. تجسس ۷۸ (دقیقه ۵۵) و کامپیوتر جهانی، جلسه اوّل (دقیقه ۲۰)
  25. فرمان ‌‌ولایت، فرمان ‌دل 77
  26. عناد 76
  27. تجسّس 78
  28. افشای ولایت
  29. افشای احکام
  30. کامپیوتر جهانی 80، قسمت اول
  31. قوم لوط و حرام‌زادگی 76
  32. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  33. صفات الله، مشهد 82
  34. ترجمه احکام
  35. عید فطر 92
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه