صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
</div>
 
</div>
 
-->
 
-->
{{فرمایش منتخب|ابراهیم پسر پیامبر}}
+
{{فرمایش منتخب|فتح خیبر}}
 +
 
 +
 
 +
{{فرمایش منتخب|عید مبعث}}
  
  

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۳

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: فتح خیبر

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

در فتح‌خیبر، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: من فردا پرچم را به‌دست کسی می‌دهم که فتح‌کننده خیبر است، خدا و رسول و جبرئیل و میکائیل و آنچه که هست از او راضی است. همه جلو آمدند؛ از جمله عمر و ابابکر، همه را پس زد، پرچم را دست امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داد. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هفت‌قلعه خیبر که به‌هم اتصال بودند را روی‌هم ریخت! فتح‌خیبر کرد. وقتی دختر خیبری آمد، دیدند سرش شکسته‌است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: چه‌کسی به شما آسیب رساند؟ گفت: من در قلعه هفتم بودم، خدا پدران ما را لعنت کند که نیامدند امر تو را اطاعت کنند و تسلیم تو بشوند! من قلعه هفتم بود، وقتی پسر عمویت، علی (علیه‌السلام) درب قلعه خیبر را این‌طور گرفت، من در قلعه هفتم بودم، از روی تخت به زمین خوردم، سرم این‌طور شکست. ببین این قدرت چه‌کار کرده‌است؟! [۲]

خدا حول و قوه را به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داد. به داوود گفت: علی (علیه‌السلام) بگو، آهن در دستت نرم می‌شود. نگفت خدا بگو، گفت: علی (علیه‌السلام) بگو! عیسی به حول و قوه ولایت، مُرده را زنده می‌کرد. [۳]

خدایا! شاهد باش که نمی‌خواهم به سلمان جسارت کنم، می‌خواهم شما را آگاه کنم که آن‌قدر ولایت سطحش بالاست، کسی‌که درباره‌اش می‌گوید «سلمانُ مِنّا أهل‌البیت» کشش واقعیت ولایت را ندارد! وقتی طناب گردن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) انداختند، سلمان یک‌دفعه نگاه کرد که این‌است که خورشید را برگردانده! مگر خورشید همین‌است که تو می‌بینی؟! صدها هزاران کُرات است! خورشیدِ تمامِ کُرات را برگردانده! عَمرو بن عَبدود که مطابق هزار سوار بود، در مقابل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بیچاره شد! هفت‌قلعه خیبر که به‌هم اتصال بودند را روی‌هم ریخت! سلمان یک‌ذره رفت حرفی بزند، گردنش تا آخر عمرش زخم شد. یک‌ذره تزلزل داشت که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که تمام خلقت به‌وجود اوست، چرا این‌طوری طناب گردنش انداخته‌اند و او را می‌کِشند؟!

آن طنابی که گردن علی (علیه‌السلام) است، امر خداست. سلمان شجاعت علی (علیه‌السلام) را دید، نه اطاعتش را! اطاعت امام را دیدن خیلی مشکل است؛ مگر این‌که خودش در قلب شما جلوه کند! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) همین‌طور که طناب گردنش است، می‌گوید: «رِضاً برضائک، تسلیماً بأمرک» امام‌حسین (علیه‌السلام) هم همین‌طور است: وقتی در قتلگاه افتاده، شخصی گفت بروم ببینم، مبادا حسین نفرین کند و دنیا به‌هم بخورد! تا آمد، دید دارد می‌گوید: «رِضاً برضائک، تسلیماً بأمرک» خدایا! امرت را اطاعت کردم.

مسلمانی که چندین‌سال پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود کافر شد، کافر مسلمان شد؛ چون‌که یکی از این یهودی‌ها که از سرانِ خیبر بود، آمد و گفت: لا إله إلّا الله، محمّد رسول‌الله، امیرالمؤمنین امرِ خداست، این علی ولیّ خداست، این علی بر حقّ است. من دیدم که هفت‌قلعه خیبر را روی‌هم ریخت؛ اما حالا دارند با او این‌کارها را می‌کنند. آن قدرت نبود، این قدرت است که الآن یک‌مُشت نادان، طناب گردنش انداخته‌اند و او را می‌کِشند؛ اما حرفی نمی‌زند؛ پس باید به او ایمان بیاورم. چنین کسی خوب می‌فهمد. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یک جلوه در قلبش کرد که فهمید. امیدوارم وجود مبارک امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) از این جلوه‌ها در قلب شما هم بکند. [۴]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: عید مبعث

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۵]

امروز روزی است که تمام خلقت، دنیا که هیچ، خیلی باید بنازند؛ یعنی شکرانه کنند. به همه‌شما از کوچک و بزرگ‌تان می‌گویم که این‌کار را بکنید: إن‌شاءالله وضو بگیرید و دو رکعت نماز بخوانید! بعد سجده شکر کنید که خدای تبارک و تعالی رحمت را به شما نازل کرده‌است، آن‌هم پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نه این‌که حالا در غار حراء رفت، صدها بار در غار حراء بود. این غار مُشرِف به مکّه بود، همین‌طور نگاه به خانه‌خدا می‌کرد، اشک می‌ریخت و می‌گفت: خدایا! آیا یک‌وقت می‌شود که این‌خانه از بُت‌کده‌بودن درآید؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) منتظر بود، تو هم باید منتظر باشی! او دارد غصّه می‌خورد. این‌که می‌گوید شیعه مثل سنگ‌نمک دلش آب می‌شود، تو هم باید غصّه بخوری تا امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و تمام بُت‌های این عالم و دنیا را بشکند و دنیا گلستان شود. جدّاً از خدا بخواهید همان‌طور که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خواستش رسید، وجود امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) بیاید و تمام بُت‌ها را بشکند.

روایت داریم: چند نفر بودند که در غار حراء خوابیده بودند، جبرئیل تاجی آورد و گفت: کدام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؟ گفت: ایشان است، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بلند کرد و آن‌را روی سرش گذاشت، به عقیده ولایت من، آن تاج، امر ولایت بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یک سنگینی و خستگی احساس کرد، عرق‌ریزه گرفت و لرزش در بدنش پیدا شد! در صورتی‌که خدا گفت: یا محمّد! تو را متقی کردم، قرآن به تو نازل کردم؛ اما الآن چیست؟ هنوز که قرآن نازل نشده، تبلیغ ولایت خیلی سنگین‌تر است! چیزی می‌خواهم به شما بگویم که یک‌قدری ناجور است؛ وقتی‌که آدم بخواهد یک‌وحی و نویدی به او داده‌شود، آن آدم سنگین است. من مزه‌اش را چشیده‌ام، حالا نروید بگویید که ایشان هم می‌گوید به‌من نازل می‌شود، چه‌کار کنم؟! من مثل استخوانی که در گلویم گیر کرده، خاری که در چشمم باشد، از بعضی‌ها می‌ترسم! وقتی خدا بخواهد چیزی حالی آدم بکند، آدم یک سنگینی به او ایجاد می‌شود؛ اما باید بشر اهل‌دنیا نباشد. حالا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت خوابید و چیزی روی خودش انداخت، یک‌دفعه وحی رسید: «یا أیّها المُدَثِّر»[۶]: بلند شو! ای گلیم به خود پیچیده! بلند شو! الگو:روایت«بَلِّغ!» تبلیغ‌ کن! تبیلغِ چه؟ تبلیغ ولایت؛ یعنی مردم را به‌سوی علی (علیه‌السلام) دعوت کن! به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید تبلیغ ولایت کن؛ اما آیا به علی (علیه‌السلام) می‌گوید تبلیغ‌ کن؟! نه! اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بعضی‌وقت‌ها حرف‌هایی می‌زد، به او امر می‌شد که یک‌اندازه‌ای خودت را معرّفی کن! یک‌قدری عظمتت و معجزاتت را به مردم بگو! چیزی از ولایت بالاتر نیست که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تبلیغ آن‌را بکند. تمام انبیاء آمدند که تبلیغ مقصد خدا را بکنند. علی (علیه‌السلام) که تبلیغ نمی‌کند، علی (علیه‌السلام) مقصد خداست، تمام خلقت باید تبلیغ مقصد کنند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فقط در برابر خدا کُرنش می‌کند.

حالا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بلند شد و از خستگی درآمد. وقتی از کوه پایین آمد، درخت و ریگ و سنگ به او سلام می‌کنند، روایت داریم که دیوار خم شد؛ چندین‌سال همین‌طور خم بود. منافقین رفتند مثل همان بیت‌الأحزان که آن‌را خراب کردند، این دیوار را هم خراب کردند. می‌خواهم بگویم که چرا تا حالا به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سلام نمی‌کردند؟! چرا حالا دیوار خم شد؟! چون تبلیغ ولایت به او نازل‌شده، آن تبلیغ ولایت است که تمام ریگ و سنگ و درخت و دیوار به آن تعظیم می‌کنند.

عزیز من! خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر را در این کارگاه دنیا برانگیخته کرد؛ اما والله! مقصدش انبیاء نبودند، این‌ها آمدند که مردم را هدایت کنند. خدای تبارک و تعالی، در هر زمانی هدایت‌کننده برای ما گذاشته‌است، ما دورش نمی‌رویم. مگر آن نوح نبود که می‌گفتند برو کشتی را ببین و یک پنبه در گوشَت بگذار تا حرف‌هایش را نشنوی؟! حالا ما هم حرف‌ها را می‌شنویم، عمل نمی‌کنیم؛ ما هم مثل همان قوم‌ نوح می‌مانیم. خدای تبارک و تعالی این خلقت را که خلق کرده، به‌خصوص این عالم دنیا را که خلق کرده، تنظیم است. تنظیم یعنی روی هر چیزی حکم گذاشته، امر گذاشته؛ ما تنظیم را مراعات نمی‌کنیم. تنظیم مثل معدن می‌ماند، هر چه در آن معدن کار کنی، یک‌چیزی از آن درمی‌آید. اگر بخواهید روح بشوید، باید تنظیم را مراعات کنید! حالا می‌خواهم بگویم که به‌هم‌زدنِ تنظیم بود که این‌همه فجایع به‌وجود آورد. اوّل کسانی‌که تنظیم را به‌هم زدند، عمر و ابابکر بودند؛ هم خودشان و هم مردم را گمراه کردند.

حالا این مطلب را هم بگویم که وقتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مثل به‌اصطلاح امروز، مبعوث شد و خدا به او گفت: «بَلِّغ!» یکی از چیزهایی که از خدا خواست، این‌بود که امّتم حیوان نشوند! (یکی از عذاب‌هایی که برای اُمم‌سابقه بود، این‌بود که خوک و سگ و اَنتر می‌شدند.) خدا هم قبول کرد؛ اما در قیامت دچار این عذاب می‌شوند. اگر شهوت‌ران باشی، خوک هستی! اگر درنده باشی، سگ و گرگ هستی! به راهی که حاج‌شیخ‌عباس رفته! می‌گفت: قیامت بعضی‌ها را می‌آورند، هفت‌رنگ هستند. بترسیم از آن روزی که ما را در محشر می‌آورند و حیوان باشیم! عزیزان من! توجّه کنید که تنظیم را به‌هم نزنید! گناه تنظیم را به‌هم می‌زند. همیشه باید در امر باشید و امر را اطاعت کنید. «إنّ الله و ملائکته یصلّون علی النّبیّ، یا أیّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما»[۷]. چرا خدا می‌گوید تسلیم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشوید؟ چرا نگفت تسلیم صد و بیست و چهار هزار پیامبر بشوید؟ تمام این‌ها برای این‌است که خدا دارد زمینه‌چینیِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را می‌کند که به همه گفت بیایید تسلیم نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشوید! حالا نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌گوید تسلیم علی (علیه‌السلام) بشوید! اصلاً این‌که می‌گوید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) «رحمةٌ للعالمین» است، رحمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این‌بود که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را افشاء کرد؛ یعنی ولایت به تمام عالم نازل‌شد. عزیز من! تو خیال نکن این ولایت که آمده این‌جا نازل‌شده یا این نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این‌جا بوده؛ این نبیّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ولیّ (علیه‌السلام) بوده‌اند. مگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نمی‌گوید وقتی آدم در گِلش بود، من نبیّ بودم؟! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم می‌فرماید: با تمام انبیاء در خفاء و با پیامبر آخرالزّمان آشکارا آمدم. مگر خدا ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام) را در دنیا آورد که مردم این‌ها را بکشند؟! این‌ها را آورد که حجّت به ما تمام شود، امرشان را اطاعت کنیم و به بهشت برویم. رفقای‌عزیز! آنچه که انبیاست، آنچه که اولیاست را باید تبلیغ‌کُنِ ولایت بدانید! تمام برای مقصد و خواست خدا کار می‌کنند. ولایت رحمت خداست که به شما نازل شده‌است، قدردانی کنید! [۸]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


فرمایش منتخب: ماه‌رجب

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۹]

رفقای‌عزیز! این ماه، ماه‌رجب است. رجب یعنی متعلّق به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است. ماه‌شعبان را می‌گویند متعلّق به رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و ماه‌رمضان متعلّق به خداست. [۱۰] خدا در قیامت می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» کجا هستند کسانی‌که در ماه‌رجب عبادت کردند؟ بیایند من به آن‌ها بهشت بدهم. ای کسانی‌که پیرو علی (علیه‌السلام) هستید! ای کسانی‌که پیرو زهرا (علیهاالسلام) هستید! ای کسانی‌که پیرو امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) هستید! ای کسانی‌که پیرو این دوازده‌امام، چهارده‌معصوم (علیهم‌السلام) هستید! هر چه به شما بدهم، حقّ شما را ادا نکردم؛ مگر فردوس. تازه فردوس که چیزی نیست، یک باغی است؛ اما این حرف‌ها یقین می‌خواهد. این حرف‌ها زدنش درست‌است، یقین می‌خواهد. یقین آن‌هم عمل است. [۱۱]

چرا خدا می‌فرماید: «أین‌الرّجبیّون؟» رجبیّون بیایند! مگر ماه‌شعبان، ماه‌پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیست؟ چرا نمی‌گوید «أین‌الشّعبانیّون؟»: شعبانیّون بیایند؟ مگر ماه‌مبارک رمضان، ماه‌خودش نیست؟ چرا نمی‌گوید «أین‌الرّمضانیّون؟»: رمضانیّون بیایند! چرا می‌گوید «أین‌الرّجبیّون؟» صدایت می‌زند. اوّل، ماه‌رجب است. والله! ما مبنایش را نفهمیدیم. او را دارد صدا می‌زند، دارد می‌گوید: کجایند آن‌هایی که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را اطاعت می‌کردند؟ کجایند آن‌هایی که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۱۲] را قبول کردند؟ خدا امتیاز می‌دهد، می‌گوید: کسی‌که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داخل رفته، بیاید تا من مزدش را بدهم.

هیچ‌قدرتی توان ندارد مزدی که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) داخل بشوی را به تو بدهد. هیچ‌قدرتی به غیر از خدا توان ندارد که مزد ولایت را بدهد. چه کسی می‌تواند بدهد؟ تمام خلقت، تا حتّی انبیاء، کُمیت‌شان راجع به‌ولایت لنگ است. چرا ترک‌اولی دارند؟ پس خدا می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» ای کسانی‌که از درِ علی (علیه‌السلام) آمدید! ای کسانی‌که محبّت علی (علیه‌السلام) را داشتید! ای کسانی‌که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۱۲] را قبول داشتید و عمل می‌کنید؛ این‌طرف و آن‌طرف نرفتید، بیایید تا من مزدتان را به شما بدهم! [۱۳]

حالا ببینید من چه می‌گویم؟ همین‌طور که خدا گفت: «أین‌الرّجبیّون؟» پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌فرماید: «أنا مدینة‌العلم و علیٌ بابُها». ماه‌رجب هم همین‌ است، با تمام گلبول‌های خونم این حرف را می‌زنم: این ماه‌رجب عین «أنا مدینة‌العلم و علیٌ بابها» است. باید از این در؛ یعنی درِ امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بیایید؛ از درِ رجب هم باید وارد بشوی؛ نه این‌که این‌کار را بکنی، ثواب است؛ آن‌کار را بکنی، ثواب است. «أین‌الرّجبیّون؟» ‌کیست که در ماه‌رجب، از درِ علی (علیه‌السلام) وارد شده‌است؟ بیاید! من هر چه بخواهد، به او می‌دهم. اگر از این در آمدید؛ آن‌وقت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول دارید، خدا را هم قبول دارید. اگر از این در نیامدید، آن‌ها را مصنوعی و رودربایستی و ساختگی قبول دارید، شناسنامه‌ای و اسماً قبول دارید. ما چه‌کار کنیم؟ چه بگوییم؟ [۱۴]

خدای تبارک و تعالی، فقیرخواه است. از آن‌جا می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون»، از این‌جا هم می‌گوید «أین‌الفقراء؟» به تمام آیات قرآن! خدای تبارک و تعالی از هیچ‌کس تشکّر نکرده‌است؛ از انبیاء، اولیاء و اوصیاء تشکّر نکرده، از علمای ربّانیّ و فقهاء تشکّر نکرده؛ البتّه فقهای واقعی نه قلّابی، فقط از فقراء تشکّر کرده‌است. در قیامت به آن‌ها می‌فرماید: ای فقرا! ببخشید! هر چیزی می‌خواهید، به شما می‌دهم. خدا به چه‌کسی گفته که هر چه می‌خواهید، به شما می‌دهم؟ فقط به فقرا گفته‌است. به چه‌کسی گفته؟ به‌من بگویید! شما که باسوادید، دبیر هستید، معلّم هستید، مهندس هستید، دانشمند هستید، به‌من بگویید! اگر نیست، جلوی دهانم را بگیرید! اما نمی‌توانید بگیرید! قدرت ندارید؛ چون‌که نیست.

حالا می‌گوید هر چه می‌خواهید، به شما می‌دهم. عذرخواهی هم می‌کند و می‌فرماید: من شما را فقیر کردم. (ببین چقدر خدا شما اغنیاء را می‌خواهد! خدا فروگذار نمی‌کند؛ هم فقراء را تأیید می‌کند و هم شما اغنیاء را، می‌گوید:) من می‌خواستم که اغنیاء به شما کمک کنند و سالم باشند. چقدر خدا شما را می‌خواهد! عزیز من! قربانت بروم، کجایی؟ [۱۵]

خدا روز قیامت به فقرای صابر ندا می‌دهد: «أین‌الفقراء؟» از آن‌طرف می‌گوید: «أین‌الرّجبیّون؟» کیست که در ماه‌رجب، کمک به مستضعفین کرده؟ کیست که صبر کرده و دستش را جلوی نامرد دراز نکرده است؟ به تمام آیات قرآن! از اوّل عمرم دستم را پیش هیچ‌کس، تا حتّی پدرم دراز نکردم. آن دستی که جلوی کسی دراز نشود، زهرای‌عزیز (علیهاالسلام) با او مصافحه می‌کند. به‌دینم! راست می‌گویم، اما به‌دینم! شما هم باور نمی‌کنید. آن دست، دست خداست. مگر نمی‌گوید یک‌چیزی به یکی دادی، دستت را ببوس؟ چون خدا می‌گوید: آن‌را به‌من دادی. کجا این‌کارها را می‌کنید؟! ماه‌رجب گذشت و یک شاهی به مردم نداده است! همین‌جور، زُل‌زُل نگاه می‌کند. آخر این مالت ‌را می‌خواهی چه کار ‌کنی؟! [۱۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


اخلاق در خانواده 11

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۷]

جوانی پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد، قدری سر و وضعش ژولیده بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: زن داری؟ گفت: آری! گفت: دلت می‌خواهد که مثل تو ژولیده باشد؟ گفت: نه! گفت: او هم می‌خواهد که این‌جوری نکنی. تمام حرف‌ها را به ما دستور داده، باید پیراهنت را عوض کنی، خلاصه تمیز باشی. کاری نکنی که مردم از تو انتظار نداشته باشند، اگر دهانت بو می‌دهد، آن را بشوی عزیز من! دندان‌هایت اگر مصنوعی است، آن‌ها را بشوی، دهانت بو ندهد، گوش‌ات بو ندهد، پایت بو ندهد. اصلاً اسلام نظافت است. [۱۸]

جوان عزیز هم به قرآن نزدیک است، هم به توحید نزدیک است، هم به امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) نزدیک است، هم به وسوسه شیطان نزدیک است. توجّه کن! با تفکّر باش! زود رفیق نباش! زود گذر باش! با هر کسی راه نرو! با هر کسی خیلی دوست نشو! اخلاقش خوب باشد، توهم باید بکر باشی. [۱۹] مگر پسر نوح عرق خورد؟! شراب خورد؟! چه کرد؟! با رفیق بد قدم زد. [۲۰]

دوست‌تان را امتحان کنید! بی‌خود خودتان را در اختیارش نگذارید، ببین چه فکری برای شما دارد؟! چه خیالی برای شما دارد؟![۲۱] الآن خطری که برای جوانان پیدا شده، این است که چشمش را نمی‌پوشاند، چشمت را بپوشان! [۲۲] اگر خواهر یا دخترت بَزَک [آرایش] کرده، حقّ نداری به او نگاه کنی؛ چون‌که آن‌موقع به خواهرت یا بچّه‌ات نگاه می کردی، حالا به بَزَکش نگاه می‌کنی، به تو حرام است، نباید نگاه کنی. [۲۳]

کسی‌که شهوت دارد، باید جلوی چشمش را بگیرد؛ اگرنه مبتلا می‌شود، هر کسی می‌خواهد باشد، در هر لباسی می‌خواهد باشد؛ چون‌که آن جلوه شیطان است، آن هدف شیطان است، آن خواست شیطان را عملی می‌کند. [۲۴] به امام صادق (علیه‌السلام) گفتند: چرا یوسف مبتلا نشد؟ گفت: نگاه نکرد؛ یعنی خلوت دل نداشت. حرف زده؛ تا حتّی وقتی زلیخا روی بُتش چیزی انداخت، به او گفت چرا همچین کردی؟ گفت: می‌خواهم بُت‌ام نبیند. گفت: من چه چیزی روی بُت‌ام بیندازم؟! من که روی خدا نمی‌توانم چیزی بیندازم! [۲۱]

یک نگاهت به زن نامحرم افتاد، نگاه به آسمان کنی، تمام ملائکه طلب مغفرت برایت می‌کنند، نگاه به زمین بکنی، تمام ملائکه برایت طلب مغفرت می‌کنند، طلب مغفرت ملائکه آمرزیده‌ای. [۲۵] زنی آمد یک مسئله از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بپرسد، پسر عباس خودش را شبیه کرده بود، به او نگاه کرد. جایی‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غضب کرده، این‌جاست! پیامبری که خُلقش عظیم است، به او گفت: ای پسر عباس! چرا نگاه کردی؟! فردای قیامت خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! کجا نگاه می‌کنید شما مسلمان‌های مصنوعی، ولایتی‌های مصنوعی؟! [۲۶]

در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.

موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌ است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟

حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌ سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! [۲۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


نگاه 25

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۲۸]

حالا من می‌خواهم بگویم که ما یک‌ نظر داریم و یک‌ مقصد. مثلاً ببین، نستجیر بالله، اگر به ‌زن مردم یک‌ نظری کردی، شهوتت به حرکت می‌آید. تا نظر نکردی، شهوتت به حرکت نمی‌آید. یک‌ وقت با نظر، شهوت جنسی به حرکت می‌آید، یک‌وقت نه، شهوت پولی به حرکت می‌آید. وقتی به این دنیا نظر کردی، چه می‌شوی؟ اهل‌ دنیا می‌شوی. عزیز من! قربانت بروم، فدایت بشوم، بیا فکر داشته‌ باش! بیا تفکّر داشته‌ باش! بیا اندیشه داشته‌ باش! از این‌جا می‌گوید که اگر نستجیر بالله، به یک ‌کسی نظر کنی، گناه علی‌کشی به تو می‌دهد؛ این نظر، نظرِ شیطان است؛ اما می‌گوید به صورت یک‌ مؤمن نظر کنی، به کعبه نظر کنی، به قرآن نظر کنی، خدا چه چیزی به تو می‌دهد؟ ثواب دوازده ‌امام، چهارده ‌معصوم (علیهم‌السلام) را به تو می‌دهد. این نظر، نظرِ الله است. [۲۹]

چرا حضرت می‌فرماید به مکّه نگاه کن؟ مبنایش این‌ است که به زایشگاه علی (علیه‌السلام) نگاه کن! همین‌طور می‌گوید به صورت پدر و مادرت نگاه کن که ثواب دارد، همین‌طور به قرآن نگاه کن، ثواب دارد. این‌قدر خدا پدر و مادر را بالا برده که آن‌ها را مطابق مکّه و قرآن آورده ‌است، این‌قدر خدا پدر و مادر را می‌خواهد! [۳۰] عزیز من! تو آبروی پدر و مادرت هستی، چرا می‌گوید به آن‌ها نگاه کن؟ یعنی این آبروی تو را می‌خواهد بخرد، مواظب توست، دوست توست. حالا پدر را روبروی مکّه آورد، روبروی قرآن قرار داد. چرا؟ قرآن می‌خواهد تو را هدایت کند، این پدر و مادر هم می‌خواهد تو را هدایت کند. [۳۱]

اگر بخواهی که مکّه‌ات درست باشد، باید به جای بد نگاه نکرده ‌باشی، شهوت‌رانی نکرده ‌باشی. [۳۲]

وقتی امام ‌سجاد (علیه‌السلام) به ظاهر از دنیا رفت، شتر حضرت، سر قبرش رفت و گریه می‌کرد؛ امام ‌باقر (علیه‌السلام) فرمود: او را بیاورید! بعد از آن دوباره فرار کرد و رفت. حضرت گفت: رهایش کنید! آن‌قدر سرش را روی قبر امام زد تا جان داد. آیا تو عاشورا گریه می‌کنی یا می‌روی پای تلویزیون؟! تو با عاشورا ارتباط نداری، حیا نداری و حیات نداری. تو داری پشت به ائمه (علیهم‌السلام) می‌کنی و امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نمی‌کنی. آیا تو انسانی یا حیوان؟! والله، آن انسان است و ما حیوان! این مردم حیا نمی‌کنند، حیا باعث نجات شما می‌شود. والله، اگر حیا نداشته‌ باشیم، حیات نداریم. بی‌حیایی این‌ است که امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نکنید و پشت به این‌ها کنید، از هر بی‌حیایی، بی‌حیاتری! [۳۳]

ببین خدا ولایت را برای حیوانات هم کم نگذاشته‌ است. کجاییم ما؟! آن حیوان مثل سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم امر را اطاعت می‌کند؛ اما شهوت به تو غلبه کرده، تو اطاعت نمی‌کنی. توی دانشگاه چهار تا بچّه صورت صاف می‌بینی، نمی‌دانم خانم این‌جوری می‌بینی، گول می‌خوری و از ولایت جدا می‌شوی. از ولایت جدا نشو! برو تفکّر داشته‌ باش! از امام صادق (علیه‌السلام) می‌پرسند: جدا می‌شوند؟ می‌فرماید: آری! وقتی جدا می‌شوند اگر در آن حال بمیرند به دین محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نَمُرده‌اند. عزیز من! در کامپیوتر جهانی نگاه می‌کنی، از ولایت جدا نشو! اگر نگاه بد کردی، از ولایت جدا شدی؛ خدا نکند ما در آن حال بمیریم. [۳۴]

به دینم قسم، من می‌گویم: خدا! اگر الاغ را در محشر بیاوری، من در مقابل آن رفوزه هستم؛ این الاغ اطاعت کرده ‌است. شما یک ‌‌الاغ می‌بینید که ساز تلویزیون بزند؟! یک ‌الاغ می‌بینید که ساز ویدیو بزند؟! یک‌ الاغ می‌بینید که از این نمی‌دانم تخته‌نرد‌ها که حالا در آمده، اسمش چیست؟ یادم رفت، شطرنج بزند؟! یک ‌الاغ دیدی که شطرنج‌بازی کند؟! به الاغ گفته راه برو! رفته. زبان‌بسته، به او هم بگویی بایست! می‌ایستد، به او هم می‌گویی برو! می‌رود، بار هم می‌کشد. بابا! بیایید فکر کنیم، تفکّر داشته ‌باشیم، اگر بخواهیم انسان شویم، باید تفکّر داشته‌ باشیم، آدم با تفکّر، انسان می‌شود. [۳۵]

حضرت‌عباسی! بیایید فکر کنیم، حیف نیست که دست از علی (علیه‌السلام) برداریم؟ حیف نیست که دست از امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) برداریم و دنبال این کثافت‌کاریها و آشغال‌ها برویم؟ حیف از چشم تو نیست که نگاه می‌کنی؟! [۳۶] اگر نگاهِ غیر امر به کامپیوتر کنی تا کیف کنی و شهوتت به حرکت درآید، والله، با همان هم محشور می‌شوی و با همان هم می‌میری. [۲۲] جاذبه شهوت و لذّت و تماشا را هم در دل تو می‌آورد. [۳۷] شهوتت را برانگیخته می‌کنی؛ آن‌وقت گناه می‌کنی. [۳۸] تو که نگاه به دختر و بچّه مردم می‌کنی؛ خاک بر سرت کنند! تو مَست هستی. [۳۹]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. خطاب به جوانان اهل‌تسنن (دقیقه 6) و مستقل و محدوده 91 (دقیقه36)
  2. خطاب به جوانان اهل‌تسنن
  3. کتاب انجمن ولایت
  4. کتاب حضرت‌زهرا
  5. سخنرانی عید مبعث 83
  6. (سوره المدثر، آیه ۱)
  7. (سوره الأحزاب، آیه ۵۶)
  8. عید مبعث 79 و عید مبعث 81 و عید مبعث 83 و غدیر 91 - جامعه و تمام انبیاء مبلغ ولایت هستند 79
  9. یتیم آل‌محمّد (دقیقه ۲۲ و ۶) و أین‌الرّجبیّون (دقیقه ۱۲) و عنایت پنج‌تن به شیعه ۹۰ (دقیقه ۱۷)
  10. تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 76
  11. یتیم آل‌محمّد 78
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ (سوره المائدة، آیه 3)
  13. شناخت ولایت، أین‌الرّجبیّون 76 و خلق‌پرستی و فامیل‌پرستی 86
  14. یتیم آل‌محمّد 78 و تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 79
  15. عنایت پنج‌‍تن به شیعه 90
  16. سیزده‌رجب 93
  17. آخرالزّمان ۸۰ (دقیقه ۵۷) و آفات ولایت (دقیقه ۵۷) و جامعه، غدیر ۹۱ (دقیقه ۱۷)
  18. آخرالزّمان 80
  19. محور خلقت ولایت است 79
  20. ارتباط 87
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ آفات ولایت 81
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ اربعین 87
  23. تسبیحات حضرت زهرا 75
  24. نیمه شعبان 84
  25. شناخت ولایت 85
  26. جامعه – غدیر 91
  27. فُزت بربّ الکعبه 85
  28. تجسس ۷۸ (دقیقه ۵۵) و کامپیوتر جهانی، جلسه اوّل (دقیقه ۲۰)
  29. فرمان ‌‌ولایت، فرمان ‌دل 77
  30. عناد 76
  31. تجسّس 78
  32. افشای ولایت
  33. افشای احکام
  34. کامپیوتر جهانی 80، قسمت اول
  35. قوم لوط و حرام‌زادگی 76
  36. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  37. صفات الله، مشهد 82
  38. ترجمه احکام
  39. عید فطر 92
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه