صفحهٔ اصلی
فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 10
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
هر کدام یک اتاقی برای بیتوته داشته باشید. با خودت فکر کن! بیتوته، شب و روز ندارد و فقط در تاریکی شب نیست. باید دست از کارهایت برداری، محبّت خلق را نداشته باشی، کناری رفته باشی و یقین داشته باشی. در هر حال با خدا بیتوته کن! ببین آخرش کجا میخواهی بروی؟ خدا میخواهد شما را امتحان کند که دنبال چه کاری هستی؟ یک یا خدا! یا علی! یا زهرا! بگو و اتّصال پیدا کن. خدا ««مالک المُلک و تُؤتی المُلک من تشاء»»[۲] است، همه عالم مُلک خداست.
آدم اگر یک شب بیتوته کند و بیتوتهاش وصل به خدا باشد، وصل به امام زمان (عجلاللهفرجه) باشد، نجوا کند، به یک عالم ارزش دارد؛ من قبلاً گفتهام که عالم، خلق است، خلق که به تو عظمت و لذّت نمیدهد. اگر امام را اینجوری شناختی که امام عزّت، شرافت و دین است و آنچه در خلقت است از آنِ امام است، اگر این را فهمیدی؛ آنوقت عبادتت لذّت دارد. اینقدر نجوا لذّت به من داده بود که به امام رضا (علیهالسلام) گفتم: آقاجان! من هم شما را میخواهم و هم نجوا را؛ امام رضا (علیهالسلام) هم به من نجوا داد. [۳]
تو بلبل باغ ملکوتی نه از عالم خاک، تو بلبل باغ ملکوتی نه از عالم خاک؛ خدا چند روزی تو را در این دیر خراب آورده. مگر خدا مؤمن را نمیخواهد؟ دلم میخواهد امروز توجّه کنید! شما باید با این حرفها نجوا کنید! اگر با این حرفها نجوا کردید، به دینم، با ولایت نجوا میکنید. دیشب که بلند شدم و دیدم شما در آن اتاق هستید و دارید نجوا میکنید، گفتم: خدایا! یک چیزی به من بده بالاتر از این حرفها باشد. مگر ولایت تمامی دارد؟! عزیز من! باید با این حرفها نجوا کنید و شکر کنید!
گفتم، دوباره تکرار میکنم: شما در هر شغلی و در هر پُست و مقامی هستید، باشید، ما باید تمام آنها را موقّت بدانیم. آنها را باید بخواهی که اموراتت بگذرد، بخواهی زن و بچّهات را هدایت کنی، تأمین کنی، بخواهی از آن کارهایت یک انفاقی بکنی، حاجت برادر مؤمن را برآوری، بخواهی مثلاً یک جوری باشد که فرزندانت دستشان جلوی کسی دراز نباشد، بخواهی حفظ آبروی ظاهریات باشد؛ آنوقت شما جزء شهدایی.
من شما را مُنزویّ نمیکنم، هر کدامتان خواستید یک ماشین بخرید، گفتم ماشین نو بخرید! من از آنها نیستم که بگویم پول این را بده به فقرا! به همهتان گفتم ماشین میخرید، ماشین نو بخرید! چونکه من مقام شما را اینقدر بالا میدانم، نمیخواهم در بین مردم سرشکسته باشید. دلم میخواهد شما هم اینجا آقا باشید و هم آنجا، بیایید حرف بشنوید تا هم اینجا مقام داشته باشید و هم آنجا. [۴]
یک دعا در کربلا از حضرت عباس (علیهالسلام) خواستم که از امام حسین (علیهالسلام) بخواهد و آن اینکه گفتم: یا ابوالفضل العباس! تو یاور امام زمانت بودی، من هم میخواهم یاور امام زمانم باشم.
خدایا! هوای ما را داشته باش، گناه نکنیم.
خدایا! ما را با خودت آشنا کن!
خدایا! ولایت ما طعمه شیطان نشود.
خدایا! به غیر تو، اگر در کار و بار ماست، دور کن!
خدایا! وسوسه شیطان را از ما دور کن!
خدایا! ولایت در ما تزریق بشود.
خدایا! حاجتهایی که از تو میخواهیم، اگر به ضرر ماست، برآورده نکن! خدا نکند ما امر ولایت را نفهمیم.
خدایا! کار تو نجات بشر است، آن هم که میسوزیم، اعمال ماست.
خدایا! گناه را میبخشی، اما خجالتش را چه کنیم؟!
خدایا! ولایت ما را القایی کن!
خدایا! ما از آنها باشیم که وقتی حضرت فرمود: بیا، برویم. [۵]
یا علی
فرمایش منتخب: ماه رمضان 11
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۶]
عزیز من! یک ساعت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) راجع به این ماه صحبت کرده، گفته افضلش این است که یک حاجتی را برآوری، یک چیزی به یکی بدهی، شما اصلاً اینقدر هست که تا یک ماه دیگر هم بخورند، اطعام کردید؛ شما خواست ائمه (علیهمالسلام) را دارید به جا میآورید؛ اما دو چیز است که شیطان خیلی دارد دست و پا میزند، بعضی وقتها هم موفّق میشود: یکی انفاق است که خدا میگوید: من صفاتی دارم به نام صفات الله، آن را به کسیکه سخی است، میدهم. شما با سخاوت صفات خدا را میگیرید. یکی هم گناه است که امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: شما عضو ما هستید، گناه کنید جدا میشوید.
به تمام آیات قرآن، اگر از این مجلس جدا شوی، از امام صادق (علیهالسلام) هم جدا شدی، حالیات نیست که از او هم جدا شدی؛ چونکه خواست امام صادق (علیهالسلام) این مجلس است! تو از این هم جدا شدی، برو یک فکری بکن عزیز من! یکوقت این حرفها تند میشود، آن تندی من کندی است، شما را میخواهم. میخواهم شما دوش به دوش امام زمان (عجلاللهفرجه) باشید، میخواهم زهرای عزیز (علیهاالسلام) بیاید و با شما مصافحه کند، میخواهم شما توی جهنم بپرید جهنّم را خاموش کنید، نه یک نفر را نجات بدهید، میلیارد، میلیارد را یک مؤمن، یک متقی نجات میدهد، میلیارد را نجات میدهد، چرا دست بر میدارید؟
میخواهم تمامتان متقی شوید. من دارم «هل من ناصر» میگویم! خدا مرا به دین یهودی بمیراند اگر دروغ بگویم! وقتی میخواهم بگویم همه شما از من بهترید، اینقدر خجالت میکشم که نگو، شما میگویید من آدم خوبی هستم، من دلم میخواهد همه شما از من خوبتر بشوید! کورس ولایت بزنید! پرچم ولایت در قیامت داشتهباشید! به تمام صحنه محشر افتخار کنید! [۷]
این ماه مبارک رمضان إنشاءالله میخواهم همه شما وقتی از این ماه میگذرید، متقی باشید! آن رویههای باطلتان را دور بیندازید و متقی باشید. الآن به دینم، در تمام ایران یک همچین مجلسی نیست، برو ببین من راست میگویم یا نه؟ هر کجا بروید تأیید است، تأیید خلق است، نه تأیید زهرا (علیهاالسلام) ، نه تأیید حسین (علیهالسلام) ، نه تأیید امام زمان (عجلاللهفرجه). چه خبر است؟! از اوّلش هم همینطور بوده. آن اشخاص که نمُردند، نسلشان هنوز هم هست، هفتاد هزار نفر دنبال عمر و ابابکر رفتند، ده، دوازده نفر دنبال علی (علیهالسلام) بودند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دید اینها قبول ندارند، رفت توی چاه حرف زد! به دینم، دمرو روی آن چاه افتادم، چاه میگفت: علی! علی! علی! کجایی؟! جانم! تو دلت باید چاه باشد، علی (علیهالسلام) تویش باشد، بگوید علی! علی! علی ! نه بگوید ماهواره و ویدیو و تلویزیون!
بیایید عوض بشوید! این مجلس جانم! عوضتان بکند، قربانتان بروم! فدایتان بشوم! الآن گفتم تمامتان اهل بهشت هستید، نگاه نکن من اینجور میگویم. میدانید چرا؟ من خودم نگاه میکنم، هر کسی هر کاری کرده، حلالش میکنم؛ خب خدا هم إنشاءالله شما را حلال میکند؛ اما دوتا حرف است، یکوقت آدم خودش یک کاری کرده، یک وقت یکی دیگر برایش کار میکند، آدم خجالت میکشد؛ اگرنه من قسم میخورم همه شما اهل بهشت هستید. من نگاه به خودم میکنم، اگر خدا بخواهد کارهای ما را ببیند؛ پس بهشت را برای چه درست کرده؟ کسی در آن نمیرود. [۸]
یا علی
ارجاعات
اخلاق در خانواده 11
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۹]
جوانی پیش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد، قدری سر و وضعش ژولیده بود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) گفت: زن داری؟ گفت: آری! گفت: دلت میخواهد که مثل تو ژولیده باشد؟ گفت: نه! گفت: او هم میخواهد که اینجوری نکنی. تمام حرفها را به ما دستور داده، باید پیراهنت را عوض کنی، خلاصه تمیز باشی. کاری نکنی که مردم از تو انتظار نداشته باشند، اگر دهانت بو میدهد، آن را بشوی عزیز من! دندانهایت اگر مصنوعی است، آنها را بشوی، دهانت بو ندهد، گوشات بو ندهد، پایت بو ندهد. اصلاً اسلام نظافت است. [۱۰]
جوان عزیز هم به قرآن نزدیک است، هم به توحید نزدیک است، هم به امام زمان (عجلاللهفرجه) نزدیک است، هم به وسوسه شیطان نزدیک است. توجّه کن! با تفکّر باش! زود رفیق نباش! زود گذر باش! با هر کسی راه نرو! با هر کسی خیلی دوست نشو! اخلاقش خوب باشد، توهم باید بکر باشی. [۱۱] مگر پسر نوح عرق خورد؟! شراب خورد؟! چه کرد؟! با رفیق بد قدم زد. [۱۲]
دوستتان را امتحان کنید! بیخود خودتان را در اختیارش نگذارید، ببین چه فکری برای شما دارد؟! چه خیالی برای شما دارد؟![۱۳] الآن خطری که برای جوانان پیدا شده، این است که چشمش را نمیپوشاند، چشمت را بپوشان! [۱۴] اگر خواهر یا دخترت بَزَک [آرایش] کرده، حقّ نداری به او نگاه کنی؛ چونکه آنموقع به خواهرت یا بچّهات نگاه می کردی، حالا به بَزَکش نگاه میکنی، به تو حرام است، نباید نگاه کنی. [۱۵]
کسیکه شهوت دارد، باید جلوی چشمش را بگیرد؛ اگرنه مبتلا میشود، هر کسی میخواهد باشد، در هر لباسی میخواهد باشد؛ چونکه آن جلوه شیطان است، آن هدف شیطان است، آن خواست شیطان را عملی میکند. [۱۶] به امام صادق (علیهالسلام) گفتند: چرا یوسف مبتلا نشد؟ گفت: نگاه نکرد؛ یعنی خلوت دل نداشت. حرف زده؛ تا حتّی وقتی زلیخا روی بُتش چیزی انداخت، به او گفت چرا همچین کردی؟ گفت: میخواهم بُتام نبیند. گفت: من چه چیزی روی بُتام بیندازم؟! من که روی خدا نمیتوانم چیزی بیندازم! [۱۳]
یک نگاهت به زن نامحرم افتاد، نگاه به آسمان کنی، تمام ملائکه طلب مغفرت برایت میکنند، نگاه به زمین بکنی، تمام ملائکه برایت طلب مغفرت میکنند، طلب مغفرت ملائکه آمرزیدهای. [۱۷] زنی آمد یک مسئله از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بپرسد، پسر عباس خودش را شبیه کرده بود، به او نگاه کرد. جاییکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) غضب کرده، اینجاست! پیامبری که خُلقش عظیم است، به او گفت: ای پسر عباس! چرا نگاه کردی؟! فردای قیامت خدا چشمت را پُر از آتش میکند! کجا نگاه میکنید شما مسلمانهای مصنوعی، ولایتیهای مصنوعی؟! [۱۸]
در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک قبطی [طرفدار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب میکِشند و دو دختر هم آنجا هستند که گوسفند دارند و میخواهند به گوسفندانشان آب بدهند. موسی به آنها گفت: شما چرا ایستادهاید و به گوسفندانتان آب نمیدهید؟! گفتند: ما صبر میکنیم وقتی همه رفتند، به آنها آب میدهیم.
موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آنجا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانهمان بیا! موسی گفت: من جلو میروم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه سوخته شعیب نرفت؛ این است که خدا به او «ید بیضاء» میدهد. به تو چه میدهد؟
حالا وقتی موسی به آنجا رفت، شعیب گفت: یک سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدامشان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو میدهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفتگیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجیها نگاه نکنید که اَبلق میزایید! جلوی چشمتان را بگیرید! [۱۹]
یا علی
نگاه 25
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۲۰]
حالا من میخواهم بگویم که ما یک نظر داریم و یک مقصد. مثلاً ببین، نستجیر بالله، اگر به زن مردم یک نظری کردی، شهوتت به حرکت میآید. تا نظر نکردی، شهوتت به حرکت نمیآید. یک وقت با نظر، شهوت جنسی به حرکت میآید، یکوقت نه، شهوت پولی به حرکت میآید. وقتی به این دنیا نظر کردی، چه میشوی؟ اهل دنیا میشوی. عزیز من! قربانت بروم، فدایت بشوم، بیا فکر داشته باش! بیا تفکّر داشته باش! بیا اندیشه داشته باش! از اینجا میگوید که اگر نستجیر بالله، به یک کسی نظر کنی، گناه علیکشی به تو میدهد؛ این نظر، نظرِ شیطان است؛ اما میگوید به صورت یک مؤمن نظر کنی، به کعبه نظر کنی، به قرآن نظر کنی، خدا چه چیزی به تو میدهد؟ ثواب دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) را به تو میدهد. این نظر، نظرِ الله است. [۲۱]
چرا حضرت میفرماید به مکّه نگاه کن؟ مبنایش این است که به زایشگاه علی (علیهالسلام) نگاه کن! همینطور میگوید به صورت پدر و مادرت نگاه کن که ثواب دارد، همینطور به قرآن نگاه کن، ثواب دارد. اینقدر خدا پدر و مادر را بالا برده که آنها را مطابق مکّه و قرآن آورده است، اینقدر خدا پدر و مادر را میخواهد! [۲۲] عزیز من! تو آبروی پدر و مادرت هستی، چرا میگوید به آنها نگاه کن؟ یعنی این آبروی تو را میخواهد بخرد، مواظب توست، دوست توست. حالا پدر را روبروی مکّه آورد، روبروی قرآن قرار داد. چرا؟ قرآن میخواهد تو را هدایت کند، این پدر و مادر هم میخواهد تو را هدایت کند. [۲۳]
اگر بخواهی که مکّهات درست باشد، باید به جای بد نگاه نکرده باشی، شهوترانی نکرده باشی. [۲۴]
وقتی امام سجاد (علیهالسلام) به ظاهر از دنیا رفت، شتر حضرت، سر قبرش رفت و گریه میکرد؛ امام باقر (علیهالسلام) فرمود: او را بیاورید! بعد از آن دوباره فرار کرد و رفت. حضرت گفت: رهایش کنید! آنقدر سرش را روی قبر امام زد تا جان داد. آیا تو عاشورا گریه میکنی یا میروی پای تلویزیون؟! تو با عاشورا ارتباط نداری، حیا نداری و حیات نداری. تو داری پشت به ائمه (علیهمالسلام) میکنی و امر ائمه (علیهمالسلام) را اطاعت نمیکنی. آیا تو انسانی یا حیوان؟! والله، آن انسان است و ما حیوان! این مردم حیا نمیکنند، حیا باعث نجات شما میشود. والله، اگر حیا نداشته باشیم، حیات نداریم. بیحیایی این است که امر ائمه (علیهمالسلام) را اطاعت نکنید و پشت به اینها کنید، از هر بیحیایی، بیحیاتری! [۲۵]
ببین خدا ولایت را برای حیوانات هم کم نگذاشته است. کجاییم ما؟! آن حیوان مثل سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم امر را اطاعت میکند؛ اما شهوت به تو غلبه کرده، تو اطاعت نمیکنی. توی دانشگاه چهار تا بچّه صورت صاف میبینی، نمیدانم خانم اینجوری میبینی، گول میخوری و از ولایت جدا میشوی. از ولایت جدا نشو! برو تفکّر داشته باش! از امام صادق (علیهالسلام) میپرسند: جدا میشوند؟ میفرماید: آری! وقتی جدا میشوند اگر در آن حال بمیرند به دین محمّد (صلیاللهعلیهوآله) نَمُردهاند. عزیز من! در کامپیوتر جهانی نگاه میکنی، از ولایت جدا نشو! اگر نگاه بد کردی، از ولایت جدا شدی؛ خدا نکند ما در آن حال بمیریم. [۲۶]
به دینم قسم، من میگویم: خدا! اگر الاغ را در محشر بیاوری، من در مقابل آن رفوزه هستم؛ این الاغ اطاعت کرده است. شما یک الاغ میبینید که ساز تلویزیون بزند؟! یک الاغ میبینید که ساز ویدیو بزند؟! یک الاغ میبینید که از این نمیدانم تختهنردها که حالا در آمده، اسمش چیست؟ یادم رفت، شطرنج بزند؟! یک الاغ دیدی که شطرنجبازی کند؟! به الاغ گفته راه برو! رفته. زبانبسته، به او هم بگویی بایست! میایستد، به او هم میگویی برو! میرود، بار هم میکشد. بابا! بیایید فکر کنیم، تفکّر داشته باشیم، اگر بخواهیم انسان شویم، باید تفکّر داشته باشیم، آدم با تفکّر، انسان میشود. [۲۷]
حضرتعباسی! بیایید فکر کنیم، حیف نیست که دست از علی (علیهالسلام) برداریم؟ حیف نیست که دست از امام زمان (عجلاللهفرجه) برداریم و دنبال این کثافتکاریها و آشغالها برویم؟ حیف از چشم تو نیست که نگاه میکنی؟! [۲۸] اگر نگاهِ غیر امر به کامپیوتر کنی تا کیف کنی و شهوتت به حرکت درآید، والله، با همان هم محشور میشوی و با همان هم میمیری. [۱۴] جاذبه شهوت و لذّت و تماشا را هم در دل تو میآورد. [۲۹] شهوتت را برانگیخته میکنی؛ آنوقت گناه میکنی. [۳۰] تو که نگاه به دختر و بچّه مردم میکنی؛ خاک بر سرت کنند! تو مَست هستی. [۳۱]
یا علی
- ↑ تار عنکبوت ۸۵ (دقیقه ۳۵ و ۳۸)
- ↑ (سوره آل عمران، آیه 26)
- ↑ کتاب نجوا
- ↑ تار عنکبوت 85
- ↑ کتاب نجوا با ولایت
- ↑ رمضان ۹۲ (دقیقه ۲۱ و ۲۴) و رمضان ۹۶ (دقیقه ۱۶)
- ↑ ماه رمضان 92
- ↑ ماه رمضان 96
- ↑ آخرالزّمان ۸۰ (دقیقه ۵۷) و آفات ولایت (دقیقه ۵۷) و جامعه، غدیر ۹۱ (دقیقه ۱۷)
- ↑ آخرالزّمان 80
- ↑ محور خلقت ولایت است 79
- ↑ ارتباط 87
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ آفات ولایت 81
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ اربعین 87
- ↑ تسبیحات حضرت زهرا 75
- ↑ نیمه شعبان 84
- ↑ شناخت ولایت 85
- ↑ جامعه – غدیر 91
- ↑ فُزت بربّ الکعبه 85
- ↑ تجسس ۷۸ (دقیقه ۵۵) و کامپیوتر جهانی، جلسه اوّل (دقیقه ۲۰)
- ↑ فرمان ولایت، فرمان دل 77
- ↑ عناد 76
- ↑ تجسّس 78
- ↑ افشای ولایت
- ↑ افشای احکام
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، قسمت اول
- ↑ قوم لوط و حرامزادگی 76
- ↑ کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
- ↑ صفات الله، مشهد 82
- ↑ ترجمه احکام
- ↑ عید فطر 92