صفحهٔ اصلی
فرمایش منتخب: عید مبعث 4
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱]
یکنفر بود، همیشه گریه میکرد، کارش گریه بود. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمد و به او گفت: چرا گریه میکنی؟ گفت: تو نمیتوانی درد مرا دوا کنی. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: حالا گفتنش که عیبی ندارد. گفت: آخر عمَر خلیفه باشد و علی (علیهالسلام) را در خانه بنشانند؟ حضرت یکاشاره کرد، دید همه مردم حیواناند. آن شخص به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) چسبید. حالا تو هم میخواهی امامزمان (عجلاللهفرجه) بیاید و بر سرِ شما حکومت کند؟ برای ما آشغالها؟ (ببخشید من اینجوری حرف میزنم، شما را میخواهم.) به حضرتعباس! راست میگویم. کدامتان کاسبیتان بهتر شده، به فقرا رسیدگی کردید؟ یک قوم و خویشِ ندار داری، دعوتش نمیکنی، عارَت میشود.
تمام اینها که با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مخالفت داشتند، مَن داشتند و عناد، زیر بار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نرفتند. میگفتند: چرا خدا یک بچّهیتیم را معلوم کرده؟ چرا ما را معلوم نکردهاست؟ ما ظالمِ دستکوتاه هستیم، چه کسی روی کار آمده که عدالتفرسا باشد؟ تو همینطور اینطرف و آنطرف بدو! تو او را میخواهی که دنبالش میروی. تو را به حضرتعباس! اینهمه قال و قول کردند، یکی حرف امامزمان (عجلاللهفرجه) را زد؟ دنبال چه کسی میروی؟ من میگویم برو کنار! حرفم ایناست: هیچکَس، کَس نیست؛ کَس، دوازدهامام، چهاردهمعصوم (علیهمالسلام) است. برو کنار! هم جانت محفوظ است، هم خودت محفوظ هستی. الآن تو کاسب هستی، میگوید «الکاسبُ حبیبُالله»؛ اما غِش در معامله نکن! تو معلّم هستی، این قلمت باید با لوح و قلم یکی باشد. تو مهندس هستی، مهندسی ایننیست که تو اینفنون را بدانی، مهندس ماوراء هم باید باشی. مهندس باید ببیند نوح چه کرده؟ ابراهیم چه کرده؟ اسماعیل چه کرده؟ چهجور شده؟ نه که فقط مهندس دنیا باشد. هم مهندس اینجا و هم مهندس آنجا باش!
إنشاءالله امشب، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: یا رسولالله! قربانت بروم، تو را بهحقّ حسنات، حسینات، دخترت زهرا، قسمش بده! ما از آنها باشیم که «إنّ الله و ملائکته یصلّون علی النّبیّ، یا أیّها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً»[۲] را عمل کنیم، ما تسلیم تو باشیم؛ یعنی امشب تسلیمیّت را بخواهید؛ اگر تسلیم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شدی، آنوقت تسلیم امرش هم هستی، امرش علیبنابوطالب (علیهالسلام) است.
خدایا! عاقبتتان را بهخیر کن!
خدایا! ما را بیامرز!
خدایا! تو را بهحقّ یگانگیات، تو را بهحقّ پیامبر، بهحقّ پنجتن، عیدی بهما بده! عیدی محبّت علی (علیهالسلام) باشد.
خدایا! ما تا آخر برسانیم!
خدایا! شرّ شیطان و شرّ خلقی که پیرو شیطان است، را از ما دور کن!
خدایا! این جوانها را امشب دعایشان را مستجاب کن!
خدایا! عاقبتشان را بهخیر کن!
خدایا! اینها از آن جوانها باشند که پیرو آقا علیاکبر (علیهالسلام) باشند!
خدایا! بهحقّ علیاکبرِ امام حسین (علیهالسلام) به اینها یکنظر خصوصی بکن!
خدایا! اینها عقیدههایشان همینطور کم و زیاد نشود! عقیدهشان ولایت و امامزمان (عجلاللهفرجه) باشد!
خدایا! همه ما را یاور امامزمان (عجلاللهفرجه) قرار بده؛ نه یاور خلق که فردایقیامت گرفتار باشیم! [۳]
یا علی
فرمایش منتخب: ماهرجب
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشتهباشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۴]
رفقایعزیز! این ماه، ماهرجب است. رجب یعنی متعلّق به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است. ماهشعبان را میگویند متعلّق به رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآله) است و ماهرمضان متعلّق به خداست. [۵] خدا در قیامت میگوید: «أینالرّجبیّون؟» کجا هستند کسانیکه در ماهرجب عبادت کردند؟ بیایند من به آنها بهشت بدهم. ای کسانیکه پیرو علی (علیهالسلام) هستید! ای کسانیکه پیرو زهرا (علیهاالسلام) هستید! ای کسانیکه پیرو امام زمان (عجلاللهفرجه) هستید! ای کسانیکه پیرو این دوازدهامام، چهاردهمعصوم (علیهمالسلام) هستید! هر چه به شما بدهم، حقّ شما را ادا نکردم؛ مگر فردوس. تازه فردوس که چیزی نیست، یک باغی است؛ اما این حرفها یقین میخواهد. این حرفها زدنش درستاست، یقین میخواهد. یقین آنهم عمل است. [۶]
چرا خدا میفرماید: «أینالرّجبیّون؟» رجبیّون بیایند! مگر ماهشعبان، ماهپیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیست؟ چرا نمیگوید «أینالشّعبانیّون؟»: شعبانیّون بیایند؟ مگر ماهمبارک رمضان، ماهخودش نیست؟ چرا نمیگوید «أینالرّمضانیّون؟»: رمضانیّون بیایند! چرا میگوید «أینالرّجبیّون؟» صدایت میزند. اوّل، ماهرجب است. والله! ما مبنایش را نفهمیدیم. او را دارد صدا میزند، دارد میگوید: کجایند آنهایی که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را اطاعت میکردند؟ کجایند آنهایی که «الیوم أکملت لکم دینکم»[۷] را قبول کردند؟ خدا امتیاز میدهد، میگوید: کسیکه از درِ امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) داخل رفته، بیاید تا من مزدش را بدهم.
هیچقدرتی توان ندارد مزدی که از درِ امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) داخل بشوی را به تو بدهد. هیچقدرتی به غیر از خدا توان ندارد که مزد ولایت را بدهد. چه کسی میتواند بدهد؟ تمام خلقت، تا حتّی انبیاء، کُمیتشان راجع بهولایت لنگ است. چرا ترکاولی دارند؟ پس خدا میگوید: «أینالرّجبیّون؟» ای کسانیکه از درِ علی (علیهالسلام) آمدید! ای کسانیکه محبّت علی (علیهالسلام) را داشتید! ای کسانیکه «الیوم أکملت لکم دینکم»[۷] را قبول داشتید و عمل میکنید؛ اینطرف و آنطرف نرفتید، بیایید تا من مزدتان را به شما بدهم! [۸]
حالا ببینید من چه میگویم؟ همینطور که خدا گفت: «أینالرّجبیّون؟» پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هم میفرماید: «أنا مدینةالعلم و علیٌ بابُها». ماهرجب هم همین است، با تمام گلبولهای خونم این حرف را میزنم: این ماهرجب عین «أنا مدینةالعلم و علیٌ بابها» است. باید از این در؛ یعنی درِ امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بیایید؛ از درِ رجب هم باید وارد بشوی؛ نه اینکه اینکار را بکنی، ثواب است؛ آنکار را بکنی، ثواب است. «أینالرّجبیّون؟» کیست که در ماهرجب، از درِ علی (علیهالسلام) وارد شدهاست؟ بیاید! من هر چه بخواهد، به او میدهم. اگر از این در آمدید؛ آنوقت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را قبول دارید، خدا را هم قبول دارید. اگر از این در نیامدید، آنها را مصنوعی و رودربایستی و ساختگی قبول دارید، شناسنامهای و اسماً قبول دارید. ما چهکار کنیم؟ چه بگوییم؟ [۹]
خدای تبارک و تعالی، فقیرخواه است. از آنجا میگوید: «أینالرّجبیّون»، از اینجا هم میگوید «أینالفقراء؟» به تمام آیات قرآن! خدای تبارک و تعالی از هیچکس تشکّر نکردهاست؛ از انبیاء، اولیاء و اوصیاء تشکّر نکرده، از علمای ربّانیّ و فقهاء تشکّر نکرده؛ البتّه فقهای واقعی نه قلّابی، فقط از فقراء تشکّر کردهاست. در قیامت به آنها میفرماید: ای فقرا! ببخشید! هر چیزی میخواهید، به شما میدهم. خدا به چهکسی گفته که هر چه میخواهید، به شما میدهم؟ فقط به فقرا گفتهاست. به چهکسی گفته؟ بهمن بگویید! شما که باسوادید، دبیر هستید، معلّم هستید، مهندس هستید، دانشمند هستید، بهمن بگویید! اگر نیست، جلوی دهانم را بگیرید! اما نمیتوانید بگیرید! قدرت ندارید؛ چونکه نیست.
حالا میگوید هر چه میخواهید، به شما میدهم. عذرخواهی هم میکند و میفرماید: من شما را فقیر کردم. (ببین چقدر خدا شما اغنیاء را میخواهد! خدا فروگذار نمیکند؛ هم فقراء را تأیید میکند و هم شما اغنیاء را، میگوید:) من میخواستم که اغنیاء به شما کمک کنند و سالم باشند. چقدر خدا شما را میخواهد! عزیز من! قربانت بروم، کجایی؟ [۱۰]
خدا روز قیامت به فقرای صابر ندا میدهد: «أینالفقراء؟» از آنطرف میگوید: «أینالرّجبیّون؟» کیست که در ماهرجب، کمک به مستضعفین کرده؟ کیست که صبر کرده و دستش را جلوی نامرد دراز نکرده است؟ به تمام آیات قرآن! از اوّل عمرم دستم را پیش هیچکس، تا حتّی پدرم دراز نکردم. آن دستی که جلوی کسی دراز نشود، زهرایعزیز (علیهاالسلام) با او مصافحه میکند. بهدینم! راست میگویم، اما بهدینم! شما هم باور نمیکنید. آن دست، دست خداست. مگر نمیگوید یکچیزی به یکی دادی، دستت را ببوس؟ چون خدا میگوید: آنرا بهمن دادی. کجا اینکارها را میکنید؟! ماهرجب گذشت و یک شاهی به مردم نداده است! همینجور، زُلزُل نگاه میکند. آخر این مالت را میخواهی چه کار کنی؟! [۱۱]
یا علی
اخلاق در خانواده 12
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱۲]
جوان عزیز! هر چیزی باید برسد، شما ببین الآن سنجد اگر نرسد تلخ است. دستپاچه نشو! همه جوانها زن میگیرند، در فکر خودت کار نکن! خدا به فکرت است. روایت داریم: اگر کسی قسمتش باشد مغرب عالم، مشرق عالم به هم میرسند، با هم میشوند. دستپاچگی نکن! باید به امر پدر، مادرت این کار را بکنی. چرا میروی بیامری میکنی؟! چهار روز خاطرخواه هستی، آن خاطرخواهی تمام میشود. الآن یک بنده خدا در کوچه ما بوده، همینطور بوده، این دختر را خواسته، او هم خواسته، چند وقت که با هم بودند، حالا میگوید من او را نمیخواهم! [۱۳]
جوانان عزیز! تا میتوانید گناه نکنید! خانوادهای به اصفهان منزل قوم و خویششان رفتند. زنش کار به آب داشت، صبح شد، به صاحبخانه گفت: حمّام کجاست؟ گفت انتهای کوچه حمّام منجاب است، این زن رفت سؤال کرد؛ یک جوانی خانه خودش را نشان او داد، رفت داخل خانه و در را بست. آن مرد به آن زن گفت باید با من دوستی کنی، زن دید گیر افتاده، گفت حرفی ندارم. من غریب این شهر هستم، گرسنهام؛ برو یک چیزی بخر بیاور، این مرد هم رفت تا یک چیزی بخرد و بیاورد، زن متوسّل به آقا ابوالفضل (علیهالسلام) شد. چون آقا ابوالفضل (علیهالسلام) خیلی نجاتدهنده است. گفت ابوالفضلجان! من غریبم، اینجا آمدهام، این مرد میخواهد به من خیانت کند. خلاصه دری باز شد، این زن نجات پیدا کرد و رفت. آن مرد وقتی برگشت، دید آن زن رفته است، این در دلش نقش بست. بعد از بیست سال که میخواست بمیرد، گفت: خانم! حمّام منجاب اینجاست و مُرد. «خَسِر الدّنیا و الآخرة» شد. با عشق و محبّت همچین چیزی مُرد. نقش آن زن در دلش بود که گفت: خانم! حمّام منجاب اینجاست. شیطان در قالب آن نقش آمد و او هم نقش را پذیرفت و از دنیا رفت. مواظب باشید نقش بد در دلتان ایجاد نشود. [۱۴]
از گناه گذشتن خیلی خوب است! عابدی بود، سالهای سال در کوه عبادت میکرد، شاید نود سال و خُردهای، بیشتر سِنّش بود، رزقش هم میرسید. یک وقت قدری تشنه شد، از بالای کوه آمد سرِ یک دریاچهای بود، آمد که آب بردارد، دید جوانی کنار آن دریاچه است، گرما به اینها خیلی فشار آورد. آن عابد گفت: ای جوان! یک دعایی بکن که این دعا مستجاب شود و ابر بالای سرمان بیاید، این مسافتی که میخواهیم برویم از گرما سیاه میشویم، هوا خیلی گرم شده بود! گفت: باشد، من دعا کردم. ابر بالای سرش آمد.
آنجا که این جوان بود، قدری جلوتر رفت و آن عابد عقبتر، وقتیکه از هم جدا شدند، عابد دید ابر روی سرِ آن جوان است. عابد خیال کرد به خاطر خودش ابر بالای سرشان آمد؛ چونکه مقدّس بود! مقدّسها از این خیالها میکنند؛ نتوانست هضم کند. گفت: ای جوان! بیا! قسمش داد، گفت: تو چه کار کردی؟! گفت: وقتی من آمدم کنار دریا، زنی آمده بود که آب ببرد، من به طرفش رفتم، به من گفت: ای جوان! دامن مرا کثیف نکن! خدا ابر بالای سرت بیندازد! این است که عبادت خیلی فایده ندارد، نود سال عبادت کرده، پیرمرد هم شده، رزقش هم میآید؛ اما خدا این جوان که گناه نکرده را بهتر میخواهد! بیایید ای جوانان عزیز! از گناه بگذرید تا ابر بالای سرتان بیاید. [۱۵]
ببین ابنسیرین از آن امتحان در آمد، در صورتیکه عیسوی مذهب است، گویا شیعه نیست؛ اما امیرالمؤمنین (علیهالسلام) صفات به او داد، پاکیزه شد و از آن گناه گذشت، یک عطری به او زدند که تا آخر عمرش بوی عطر میداد. [۱۶]
یا علی
ارجاعات
نگاه 26
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرتزهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی[۱۷]
اگر به جایی که خدا گفته نگاه نکن! نگاه کنی، گناه با خون شما مخلوط میشود و در رگهای شما جریان پیدا میکند و شما به بیامری اتّصال میشوید. [۱۸] اگر به جایی که نباید نگاه کنی، نگاه کنی و به آن اصرار کنی، جاذبهاش در شما میآید و راه ولایت را سدّ میکند. [۱۹] اگر به زرد و سرخ دنیا نگاه کنید؛ محبّت آن در دل شما راه پیدا میکند و گرفتار میشوید. محبّت دنیا از هر گناهی بالاتر است. [۲۰] اگر چشمت به همهجا رفت، والله، دیگر چشم شما دید ولایت ندارد. عزیز من! خدا میداند فردای قیامت چقدر پشیمان میشوی که چرا گناه کردی؟ چرا روی چشم ولایتمان پرده کشیدیم؟! [۲۱]
اگر نگاه بد کنی و گناه کنی؛ بدان گناه، آدم را خراب میکند. [۲۲] اگر نگاه به زن مردم کردی، نظم عالَم را به هم زدی. [۲۳] شیطان تو را مبتلا میکند. [۲۴] رهبرت شیطان است. تو باید رهبرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) باشد، الآن باید رهبرت، وجود مبارک امام زمان (عجلاللهفرجه) باشد. به امر او نگاه کن! [۲۵]
چشمت را از امر جدا کردی. اگر عمر و ابابکر مردم را از ولایت جدا کردند، تو خودت را از امر جدا میکنی. عزیز من! تو مشابه آنهایی. آن بهرهای که به آن دو نفر داده، به تو هم میدهد؛ تو هم جداکُن هستی. [۲۴] بدان که خدا تو را کنار زده است. مؤمن نیستی و سقوط کردهای، از زیارت امام زمان (عجلاللهفرجه) محروم هستی. [۱۸] بهشت و فردوس و جنّات را با یک نگاه از دست میدهی. [۱۳] اگر چشم ناپاک داشته باشی؛ طرف اصحاب شمال هستی. [۲۶] به زن و بچّه مردم نگاه کنی؛ کور به محشر میآیی. [۲۷]
صورتهای کثیف به اصطلاح درخشیده، همیشه خودش کثیف است، تو را هم کثیف میکند، به لجن میکشد. نگاه نکن! حالا یک جلوههایی دارد، آن جلوه، جلوه شیطان است. آن جلوهاش، جلوه تاریکی است. تو را هم تاریک میکند. [۲۸] این بدچشمی عطای شیطان است. [۲۹] تو داری خواست شیطان را به جا میآوری، چشم تو دارد نجوا میکند. امر شیطان را اطاعت میکنی. نجوای چه میکنی؟ نجوای گناه میکنی. [۳۰] دیگر نمیتوانی ادّعای دوستی با امام زمان (عجلاللهفرجه) کنی. [۳۱]
عزیز من! وابسته نباش! جلوی چشمت را بگیر! مبتلا میشوی. امر خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امر پدرت را اطاعت کن! عزیز من! وابسته نشو. تو بلبل باغ ملکوتی، نه از عالم خاک. تو باید به جوّ آسمان بِپَری. تو باید عضو امام زمانت بشوی. تو عضو چه هستی؟ تو عضو تلویزیون و ویدیو و ماهواره و رفیقهای عشقی و شبنشینیهای عشقی هستی. والله، باید قدر این جلسه را بدانید! اگر قدر ندانید، شما هم سُر میخورید. شکر کنید که الحمد لله همه شما متدیّن هستید. شکر کنید که خدا به شما ولایت داده است. شکر کنید که محبّت این جلسه را دارید. شکر کنید که در این جلسه، از اوّل گفتنیم ما داریم تمرین میکنیم. [۳۲]
چه کار کنیم که خدشه به ولایتمان نخورد؟ گناه نکن! معصیت نکن! با ولایت بازی نکن! مقدّسگری درنیاور! امر ولایت را اطاعت کن! اگر تو امر ولایت را اطاعت کنی، امر الله میشوی. خانمهای عزیز! به شما هم میگویم: گول نخورید! این لباسهایی که خارجیها درست کردند، اگر بروید بپوشید، خدای نخواسته، نستجیر بالله یک جوانی به تو نگاه کند، اهل آتش هستی. چرا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود در آخرالزّمان زنها پوشیده؛ اما برهنهاند؟! آنها وضعشان درست نیست، توجّه کن! نمیگویم ببین زهرای عزیز (علیهاالسلام) چهجور بوده؟ ببین مادرت چهجور بوده است؟ [۳۳] بیا دست بردار! به این حرفها یقین کن! زهرای عزیز (علیهاالسلام) عصاره تمام خلقت است، اگر خودت را پوشاندی، امر زهرا (علیهاالسلام) را اطاعت کردی، واقع زهرای عزیز (علیهاالسلام) را خواستی، از حضرت زهرا (علیهاالسلام) رُو برنگرداندی. با فاطمه زهرا (علیهاالسلام) که محشور میشوی، با تمام خلقت محشور میشوی. [۳۴]
یا علی
ارجاعات
- ↑ عید مبعث ۸۹ ( دقیقه ۲۶)
- ↑ (سوره الأحزاب، آیه 56)
- ↑ عید مبعث 89
- ↑ یتیم آلمحمّد (دقیقه ۲۲ و ۶) و أینالرّجبیّون (دقیقه ۱۲) و عنایت پنجتن به شیعه ۹۰ (دقیقه ۱۷)
- ↑ تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 76
- ↑ یتیم آلمحمّد 78
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ (سوره المائدة، آیه 3)
- ↑ شناخت ولایت، أینالرّجبیّون 76 و خلقپرستی و فامیلپرستی 86
- ↑ یتیم آلمحمّد 78 و تمام انبیاء، مبلّغ ولایت هستند 79
- ↑ عنایت پنجتن به شیعه 90
- ↑ سیزدهرجب 93
- ↑ اربعین ۸۷ (دقیقه ۲۱) و سیر ماورائی (دقیقه ۲۲)
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ اربعین 87
- ↑ فُزت بربّ الکعبه 85 و سیر ماورائی 81 و کتاب افشای ولایت
- ↑ فتنه آخرالزّمان 81
- ↑ گریه 84
- ↑ وابستگی ۸۶ (دقیقه ۲۴) و إنا أنزلناه فی لیلةالقدر (دقیقه ۳۲)
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ افشای ولایت
- ↑ جاذبه و تبلیغ 78
- ↑ احکام ولایت
- ↑ عالم الست، دنیا، برزخ و قیامت 76
- ↑ شناخت امام زمان 85
- ↑ ولایت، شرط قبولی سنّت و عبادت؛ تولید 84
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ هدایت با خداست نه با خلق 81
- ↑ کامپیوتر جهانی 80، جلسه اوّل
- ↑ صفات اصحاب یمین (2) 77
- ↑ شهادت امام حسن و امام رضا 85
- ↑ حاکمیّت شیعه (کامپیوتر جهانی 80، جلسه چهارم)
- ↑ امیرالمؤمنین را بهتر بشناسیم
- ↑ شناخت نجوا، نجوا با ولایت 77
- ↑ امام زمان و ذکر الله 79
- ↑ وابستگی 86
- ↑ إنا أنزلناه فی لیلةالقدر 84
- ↑ افشای شیعه 84