صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
</div>
 
</div>
 
-->
 
-->
 +
{{فرمایش منتخب|عید نوروز 2}}
 +
 +
 +
 
{{فرمایش منتخب|بیتوته و نجوا با ولایت 3}}
 
{{فرمایش منتخب|بیتوته و نجوا با ولایت 3}}
  

نسخهٔ ‏۱۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۳

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: عید نوروز 2

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌ زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

والله، بالله، دو شب است که نزدیک بود سکته کنم، باور کنید! بس که در فکر شما بودم. گفتم: خدایا! به من عیدی بده! به من بده که به این‌ها بدهم. ما باید در پیشگاه اقدس الهی، اوّل بگوییم:

خدایا! حدّ را از گردن ما بردار!

امام زمان! ای آقا! ما را بپذیر! الآن امام زمانِ ما تویی، عزیز من! تمام نفَس‌هایی که عالم می‌کشد در قدرت توست. تو قدرت داری این کار را بکنی.

ای خدا! عنایت کن! حدّ را از گردن ما بردار!

امام زمان! ما را بپذیر! ما را در پناه خودت راه بده!

اگر آدم خودش را در پناه امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) راه داده بود، والله، بالله، ترک اولی نمی‌کرد.

رفقای عزیز! اگر امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) به شما راه بدهد، معصیت که نمی‌کنید، ترک اولی هم نمی‌کنید.

گفتم: گناه مال لذّت است. وقتی تو لذّت از وجود مبارک امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) بردی، دیگر لذّتی نیست. گفتم:

آسوده خاطرم که در دامن تواَمدامن نبینم که در دامنش رَوَم

رفقای عزیز! اصلاً دامن نباید در دنیا ببینید، پایبند آن دامن می‌شوید. بی‌حیایی می‌شود، تو پایبند دامن هستی. هر جا می‌روی، یک رقم دامن می‌خری. تو کجا هستی که در دامن امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشی؟ تو پایبند دامن هستی. دامن نبینم که در دامنش بروم. دامن به غیر از دامن تو اشتباه بُوَد؛ چون‌که دامن تو اتّصال به ماوراء بود. اگر تو، در دامن امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشی، اصلاً ماوراء را نمی‌خواهی. به دینم راست می‌گویم.

حالا که این حرف‌ها را زدم، یک وقت دیدم، (حالا آدم چه اندازه بگوید؟ چطور بگوید که مِن بعد، بعضی‌ها نگویند: حالا این هم ادّعا می‌کند.) ندا آمد: ما تأیید کردیم. رفقای عزیز! والله، بالله، امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) شما را تأیید کرده است. اما همین‌طور که می‌گویم باشید. من این‌ها را که می‌گویم، دارم می‌گویم تأییدی خوب است؛ آقا تأیید کرد. تا گفت تأیید کردم، به وجود امام زمان، من گفتم این تأیید را خدا کرد؛ یعنی فوراً از گردن خودم بیرون انداختم. دیدم این به ریخت من نمی‌آید، گفتم: این تأیید را خدا کرد. بفرمایید! این‌جور باید باشید! عجب عیدی داد! عجب عیدی داد! عزیزان من!

دامن نبینم که در دامنش رَوَمدامن به غیر دامن تو بی‌محتوا بُوَد

هیچ محتوایی ندارد، هیچ نتیجه‌ای ندارد.

حالا عید چطور است؟ ما باید همین‌طور که عید می‌گیریم، دنبال یک عید دیگر هم باشیم. متوجّهید؟ این عید که می‌گیرید، یک عید دیگر هم از خدا بخواهید! خدایا! الآن که امروز نوروز است و عید است، ما به آن عید هم برسیم.

عید ما روزی بُوَد، از مشرکین اسمی نباشدعید ما روزی بُوَد از منافقین اسمی نباشد

عید ما روزی بُوَد، آن مهدی موعود بیاید. آن روز، عید ماست؛ اما این عید را هم باید عید بگیریم. اصلاً ببین، چقدر شست‌وشو می‌شود. کسی‌که یک سال فرش‌هایش را نَشُسته است، می‌شوید. خانه‌اش را جارو نکرده، جارو می‌کند. اصلاً یک نظافتی در این خانه‌ها ایجاد می‌شود. این چه عیبی دارد؟ آخر، بعضی‌ها کج‌سلیقه هستند. هر چیزی که ائمه (علیهم‌السلام) گفتند، ما باید بگوییم، امام صادق (علیه‌السلام) تأیید کرده است. فضول! تو چه کاره هستی که تأیید نمی‌کنی و حرف هم می‌زنی؟! تو از امام صادق (علیه‌السلام)، فهمت بیشتر است؟! [۲]

عزیزان! الآن نزدیک شب‌ عید است، من نمی‌خواهم به شما بگویم، خدا می‌داند یک مراجعه‌هایی که می‌شود، من فقط باید بسوزم، آن کفش ندارد، آن نمی‌دانم مانتو ندارد، آن‌ فلان چیز ندارد، این‌ها هم رویشان به ما باز است. الحمد لله بعضی‌ها هستند خب، کمک کردند، خدا یاری‌شان کند! نمی‌خواهم اسم بیاورم؛ اما الآن چه‌جور است؟ تو چطور این‌جور هستی که نمی‌دانم سفره هفت‌سین درست می‌کنی؟! تو چه مسلمانی هستی؟! سفره هفت‌سین درست می‌کنی، هفت‌جور چیز می‌گذاری؛ آیا این‌ است؟! این‌ است ولایت؟! شرط ولایت این ‌است که سفره هفت‌سین درست‌کنی؟ اگر هم پول نداری که سخاوت کنی، لااقل یک‌ذرّه باید ناراحت باشی؛ این‌کار را نکن!

من از اوّل عمرم، شب‌ عید برنج درست نکردم؛ بروید ببینید! الآن شاید بچّه‌هایم این‌جا باشند. یک‌ چیز مختصر می‌خورم، حالا یک ‌مرتبه اگر یکی مهمانم کرد، مقدّسی نمی‌کنم، اگر یکی مهمانم کند، می‌خورم، اگر یکی برایم تعارف هم‌ بیاورد؛ می‌خورم؛ اما خودم درست نمی‌کنم، می‌گویم همین‌قدر من یک ‌قدری چیز کنم که اگر کسی این‌جور است، من آن‌جوری نباشم، این‌کار را که می‌توانی بکنی. [۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: بیتوته و نجوا با ولایت 3

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۴]

دوستی به‌ نام حاج ‌مظلوم داشتم، باغی داشت که تمام انارهایش را به مردم می‌داد، البتّه اشخاص را هم می‌شناخت. مریض شد، برایش متوسّل شدم. وقتی به باغش رفتم، حاج ‌مظلوم گفت: حاج ‌حسین! یک ‌نفر است که بعضی وقت‌ها این‌جا می‌آید، آنچه صفات خوب در عالم هست، به او جمع است. من می‌دانستم به‌ غیر از امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) کسی نیست که تمام صفات خوب را داشته‌ باشد.

وقتی به آخر باغش رفتم، دیدم آقا آن‌جاست. تا به ‌من رسید، سلام کرد و فرمود: حسین! گفتم: بله! فرمود: خوشی تمام شد. گفتم: آقاجان! فرمایش شما درست‌است، جدّتان هم بالای سر آقا علی‌اکبر (علیه‌السلام) همین را گفت، خوشی در عالم نیست؛ اما به نظر من دو خوشی هست: یکی بیتوته‌ شب، یکی هم دستم را بالا بردم و گفتم آدم خدمت امام‌ زمانش باشد. آقا یک لبخند زد و مرا تأیید کرد، من هنوز عاشق دندان‌های سفیدش هستم. [۵]

یک مورد ‌دیگر این‌که در فکر رفتم که بالأخره سواد پیدا کنم. چند وقت به مسجد جمکران رفتم و نشد، بالأخره قهر کردم. گفتم: خب، تو بابایت رعیت است، این‌جوری بوده، خودت این‌جوری هستی، می‌خواهی آقا را ببینی؟ این‌ چه خیالی است؟ قهرِ قهر کردم. یک اتاقی داشتم که در آن بیتوته می‌کردم، یک دفعه دیدم آقا با یک‌ نفر دیگر تشریف آوردند. گفت که ایشان آقا امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. از او چه می‌خواهی؟ گفتم: من دو تا خواهش دارم و یک‌ حرف هم می‌خواهم بپرسم، اجازه می‌خواهم. گفتم: آقا! خواهش من این ‌است که دلم می‌خواهد یاور شما باشم. اگر شما الآن امر کنید، سلطنت سلیمان را به ‌من بدهند، قدری هم بالاتر، سلطنت سلیمان حدّی داشت، از من حدّی هم نداشته ‌باشد؛ یعنی حکومت ‌عالَمی داشته‌ باشم، دلم خوش نیست؛ تا احقاق‌ حقّ از جدّت حسین (علیه‌السلام) و مادرت ‌زهرا (علیهاالسلام) نکنم. تا گفتم مادرش زهرا (علیهاالسلام)، ایشان تکان خورد. به خودم گفتم: خاک بر سرت! چطور می‌خواهی یاورش باشی؟ کاش نگفته‌ بودم. بعد من به ایشان گفتم: آقا! چه‌ کنم یاور شما باشم؟ ایشان فرمود: صلوات بفرست! حالا من یک صلواتی هر روز دارم. ببین من چه می‌گویم؟ می‌گویم اگر این عالم را در اختیار من بگذارید، من دلم خوش نیست؛ این یعنی‌ چه؟ معنی این‌ را می‌فهمید یعنی‌ چه؟ یعنی باید ما همه‌اش در فکر یاوری امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشیم. همه‌اش بیتوته داشته ‌باشیم. [۶]

هر کسی، حال بیتوته ندارد. بیتوته را باید امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) اجازه بدهد تا موفّق شوی که نجوا کنی. بیتوته وصل به خداست، وصل به امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) است، که به یک عالم می‌ارزد. چون‌که عالم خلق است؛ خلق که به تو عظمت و لذّت نمی‌دهد؛ امام عزّت، شرافت و دین است. آنچه خوبی در خلقت هست، امام است، اگر امام را این‌طور شناختی، آن‌وقت عبادتت لذّت‌بخش است. اگر بخواهی این‌طوری باشی، باید منتظر الهام باشی، کسی‌که منتظر الهام است، این‌طرف و آن‌طرف نمی‌رود، توی حرف‌های دنیا نیست. خدا به شما سرمایه داده، سرمایه حقیقی شما ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است، با ولایت از اهل‌دنیا کنار برو! [۷]

اصلاً نجوا چیست؟ «حبل المتین» کیست؟ شخصی خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد. گفت: آقاجان! ما این آیه را متوجّه نشدیم، «حبل المتین» کیست؟ ما را آگاه کن! پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، دست آن شخص را در دست مبارکش گرفت و روی دوش علی‌بن‌ابی‌‎طالب (علیه‌السلام) گذاشت. [۸]

من دائم با خدا و امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) حرف می‌زنم:

خدایا! شکر که خودت را به ما دادی. خدایا! شکر که ولایت به ما دادی. خدایا! شکر که طرف‌دار ظالم نیستیم. خدایا! به عدد جانداری که از اوّل خلقت آمده، تو را شکر، به عدد آنچه که نفَس کشیدند تو را شکر، به عدد برگ‌هایی که به درختان روییده و ریخته تو را شکر، به عدد باران‌ها و شبنم‌هایی که از اوّل چکیده تو را شکر، به عدد تمام ریگ‌های بیابان تو را شکر، به عدد تمام ستاره‌های آسمان تو را شکر، بعد می‌گویم تمام این‌ها عدد است، بی‌عدد تو را شکر! آیا شکر تو را کردم؟ نه والله! شکر رفقایم را هم نکردم. ما باید دائم الشکر باشیم؛ دائم الفکر، دائم الشکر است.

خدایا! عاقبت‌مان را به‌خیر کن! عاقبت به خیری این ‌است که ما را با ولای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از این دنیا ببری که ما در محشر سرافراز باشیم تا ائمه (علیهم‌السلام) بگویند این دوست مادرمان زهراست و ما را بپذیرند.

خدایا! ما را با خودت آشنا کن!

خدایا! شناخت خودت، ولایت و متقی را به ما عنایت کن!

خدایا! هر محبّتی در دل ما هست پاک‌سازی کن! محبّت خودت و چهارده‌ معصوم (علیهم‌السلام) و کسانی‌که پیرو این‌ها هستند را جایگزینش کن!

خدایا! ما را از خودت جدا نکن! از ولایت هم جدا نشویم، ولایت را تا به آخر برسانیم!

خدایا! ما پشت و پناهی به‌ غیر از تو نداریم، ما را نگه‌دار!

خدایا، تو را به‌ حقّ امیرالمؤمنین، ما را در دنیا و آخرت از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و زهرای عزیز (علیهاالسلام) جدا نکن!

خدایا! آن‌هایی که از تو دورند از ما دور کن! آن‌هایی که به تو نزدیکند به ما نزدیک کن!

خدایا! به‌ حقّ زهرای‌ عزیز، ما طرف هیچ‌کسی نرویم، فقط طرف تو و امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) باشیم.

خدایا! مثل اسامه نشویم که تمام عمر خودش را تلف کرد و طرف عمر و ابابکر رفت.

خدایا! ما زورمان به شیطان نمی‌رسد، تو شیطان را از ما دور کن!

خدایا، دین ما طعمه شیطان نشود.

خدایا! به‌ حقّ محمّد و آل‌محمّد، ما را در این دنیا و آن دنیا سرافراز کن! سرافرازی ما این‌است که محبّت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) داشته ‌باشیم.

خدایا! ما را تسلیم اهل‌بیت قرار بده! ما بنده باشیم، بندگی کنیم. بنده، امر مولایش را اطاعت می‌کند. ما هم امر تو و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را اطاعت کنیم.

خدایا! ما قانع و راضی باشیم که محتاج خلق نشویم؛ فقط محتاج تو و امرت باشیم.

خدایا! تو را به‌ حقّ امام‌ زمان، ما خریدار دنیا نشویم، خریدار امر تو باشیم. امر تو علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) است، امر تو امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) است. ما امر آن‌ها را اطاعت کنیم. آن‌ها هم ما را دوست داشته‌باشند.

خدایا، ما کاری نکنیم که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) ما را دوست نداشته‌ باشد.

خدایا! عمر ما را با برکت قرار بده؛ یعنی عمرمان با ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) باشد.

خدایا، ما عوض نشویم. به مجلس ولایت تبصره نزنیم. تا می‌توانیم بیاییم و به آن عمل کنیم؛ چون‌که امام‌ صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: دور هم جمع می‌شوید حرف ما را بزنید؟ ما غبطه به آن مجلس می‌خوریم. مثل کسانی نباشیم که مجلس می‌گیرند و کسی دیگر را تأیید می‌کنند.

خدایا! ما را در قیامت رسوا نکن!

خدایا! ما را طرف‌دار بدعت‌گذار قرار نده!

خدایا! خجالت ولایت را قسمت ما نکن! ما اگر ولایت نداشته ‌باشیم، خجل‌زده‌ایم؛ ما عضو ائمه (علیهم‌السلام) باشیم.

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


فرمایش منتخب: ماه رمضان 3

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۹]

عزیزان من! الآن ماه‌ مبارک رمضان است، خیلی توجّه کنید! این آقایی که نمی‌تواند روزه بگیرد، اگر روزه بگیرد، روزه‌اش نه پسندیده ولایت است، نه خدا، دلش خواسته‌است. اگر شما روزه بگیری و بدانی که بعد از ماه‌ رمضان مریض می‌شوی، روزه‌ات صحیح نیست؛ پس اگر بخواهی روزه بگیری، باید بدانی که برایت ضرر نداشته‌ باشد.

حالا اگر شما می‌خواهی یک‌ جایی افطاری بروی و بدانی که این‌شخص حساب‌سال ندارد و مجبور هم هستی و چاره‌ای نداری که بروی؛ بیرون افطارت را بکن و برو! چون اگر بروی با آن مال خمس نداده افطار کنی، شصت‌ تا روزه گردنت می‌آید. البتّه تجسّس حرام است؛ تجسّس نکنید! تا می‌توانید در مورد قوم و خویش‌تان تجسّس نکنید؛ چون خودتان را گرفتار می‌کنید؛ این باز به‌ غیر از ماه‌ رمضان است. مثلاً اگر یکی از قوم و خویش‌هایت حساب‌سال ندارد یا غِش در معامله می‌کند و شما کارهایش را دیدی که مثلاً مالش حلال نیست، تا می‌توانی به خانه‌اش نرو؛ اما اگر مجبوری و می‌بینی که به زندگی و ولایتت لطمه می‌خورد، باید بروی.

آدم باید یک جاهایی برود. شما حسابش را بکن! شما که از سلمان عزیزتر نیستی، از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بهتر نیستی، به سلمان گفت: برو! چون یک جاهایی می‌خواست حفظ شود؛ نه این‌که رضایت داشت. شما هم باید حفظ شوی، یک جاهایی مقدّسی نکن و برو! توجّه فرمودید؟! من عقیده‌ام این‌ است که اگر ویدیو و تلویزیون دارد برو! چون خودت را می‌خواهی حفظ کنی، ولایتت را می‌خواهی حفظ کنی، شما که از او خوشت نمی‌آید. حالا اگر رفتی، مثلاً به‌قدر پنج یک (یعنی خمسِ) آنچه که خوردی، خمس و سهم امام بده؛ اگرنه مال حرام خوردی؛ اما روزه این‌طوری نیست، غیر از این‌ است. اگر با مال حرام روزه‌ات را باز کنی، شصت‌ تا روزه گردنت می‌آید.

قربان‌تان بروم! این ماه‌ مبارک رمضان، برای همه مبارک نیست. شما الآن مالت حرام است، هر دفعه شصت‌ تا روزه به گردن خودت می‌آید، زنت و بچّه‌ات هم هستند؛ هر کسی چهار، پنج‌ تا بچّه دارد، آن‌ها هم روزه می‌گیرند، تو مال حرام به آن‌ها دادی و خوردند؛ روزه‌هایشان هم به گردن توست. چرا ما توجّه نداریم؟! عزیزان من! اگر شما در امر باشید، امر اشتباه نمی‌کند. [۱۰]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


اخلاق در خانواده 11

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۱]

جوانی پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد، قدری سر و وضعش ژولیده بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: زن داری؟ گفت: آری! گفت: دلت می‌خواهد که مثل تو ژولیده باشد؟ گفت: نه! گفت: او هم می‌خواهد که این‌جوری نکنی. تمام حرف‌ها را به ما دستور داده، باید پیراهنت را عوض کنی، خلاصه تمیز باشی. کاری نکنی که مردم از تو انتظار نداشته باشند، اگر دهانت بو می‌دهد، آن را بشوی عزیز من! دندان‌هایت اگر مصنوعی است، آن‌ها را بشوی، دهانت بو ندهد، گوش‌ات بو ندهد، پایت بو ندهد. اصلاً اسلام نظافت است. [۱۲]

جوان عزیز هم به قرآن نزدیک است، هم به توحید نزدیک است، هم به امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) نزدیک است، هم به وسوسه شیطان نزدیک است. توجّه کن! با تفکّر باش! زود رفیق نباش! زود گذر باش! با هر کسی راه نرو! با هر کسی خیلی دوست نشو! اخلاقش خوب باشد، توهم باید بکر باشی. [۱۳] مگر پسر نوح عرق خورد؟! شراب خورد؟! چه کرد؟! با رفیق بد قدم زد. [۱۴]

دوست‌تان را امتحان کنید! بی‌خود خودتان را در اختیارش نگذارید، ببین چه فکری برای شما دارد؟! چه خیالی برای شما دارد؟![۱۵] الآن خطری که برای جوانان پیدا شده، این است که چشمش را نمی‌پوشاند، چشمت را بپوشان! [۱۶] اگر خواهر یا دخترت بَزَک [آرایش] کرده، حقّ نداری به او نگاه کنی؛ چون‌که آن‌موقع به خواهرت یا بچّه‌ات نگاه می کردی، حالا به بَزَکش نگاه می‌کنی، به تو حرام است، نباید نگاه کنی. [۱۷]

کسی‌که شهوت دارد، باید جلوی چشمش را بگیرد؛ اگرنه مبتلا می‌شود، هر کسی می‌خواهد باشد، در هر لباسی می‌خواهد باشد؛ چون‌که آن جلوه شیطان است، آن هدف شیطان است، آن خواست شیطان را عملی می‌کند. [۱۸] به امام صادق (علیه‌السلام) گفتند: چرا یوسف مبتلا نشد؟ گفت: نگاه نکرد؛ یعنی خلوت دل نداشت. حرف زده؛ تا حتّی وقتی زلیخا روی بُتش چیزی انداخت، به او گفت چرا همچین کردی؟ گفت: می‌خواهم بُت‌ام نبیند. گفت: من چه چیزی روی بُت‌ام بیندازم؟! من که روی خدا نمی‌توانم چیزی بیندازم! [۱۵]

یک نگاهت به زن نامحرم افتاد، نگاه به آسمان کنی، تمام ملائکه طلب مغفرت برایت می‌کنند، نگاه به زمین بکنی، تمام ملائکه برایت طلب مغفرت می‌کنند، طلب مغفرت ملائکه آمرزیده‌ای. [۱۹] زنی آمد یک مسئله از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بپرسد، پسر عباس خودش را شبیه کرده بود، به او نگاه کرد. جایی‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غضب کرده، این‌جاست! پیامبری که خُلقش عظیم است، به او گفت: ای پسر عباس! چرا نگاه کردی؟! فردای قیامت خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! کجا نگاه می‌کنید شما مسلمان‌های مصنوعی، ولایتی‌های مصنوعی؟! [۲۰]

در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.

موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌ است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟

حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌ سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! [۲۱]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


نگاه 25

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۲۲]

حالا من می‌خواهم بگویم که ما یک‌ نظر داریم و یک‌ مقصد. مثلاً ببین، نستجیر بالله، اگر به ‌زن مردم یک‌ نظری کردی، شهوتت به حرکت می‌آید. تا نظر نکردی، شهوتت به حرکت نمی‌آید. یک‌ وقت با نظر، شهوت جنسی به حرکت می‌آید، یک‌وقت نه، شهوت پولی به حرکت می‌آید. وقتی به این دنیا نظر کردی، چه می‌شوی؟ اهل‌ دنیا می‌شوی. عزیز من! قربانت بروم، فدایت بشوم، بیا فکر داشته‌ باش! بیا تفکّر داشته‌ باش! بیا اندیشه داشته‌ باش! از این‌جا می‌گوید که اگر نستجیر بالله، به یک ‌کسی نظر کنی، گناه علی‌کشی به تو می‌دهد؛ این نظر، نظرِ شیطان است؛ اما می‌گوید به صورت یک‌ مؤمن نظر کنی، به کعبه نظر کنی، به قرآن نظر کنی، خدا چه چیزی به تو می‌دهد؟ ثواب دوازده ‌امام، چهارده ‌معصوم (علیهم‌السلام) را به تو می‌دهد. این نظر، نظرِ الله است. [۲۳]

چرا حضرت می‌فرماید به مکّه نگاه کن؟ مبنایش این‌ است که به زایشگاه علی (علیه‌السلام) نگاه کن! همین‌طور می‌گوید به صورت پدر و مادرت نگاه کن که ثواب دارد، همین‌طور به قرآن نگاه کن، ثواب دارد. این‌قدر خدا پدر و مادر را بالا برده که آن‌ها را مطابق مکّه و قرآن آورده ‌است، این‌قدر خدا پدر و مادر را می‌خواهد! [۲۴] عزیز من! تو آبروی پدر و مادرت هستی، چرا می‌گوید به آن‌ها نگاه کن؟ یعنی این آبروی تو را می‌خواهد بخرد، مواظب توست، دوست توست. حالا پدر را روبروی مکّه آورد، روبروی قرآن قرار داد. چرا؟ قرآن می‌خواهد تو را هدایت کند، این پدر و مادر هم می‌خواهد تو را هدایت کند. [۲۵]

اگر بخواهی که مکّه‌ات درست باشد، باید به جای بد نگاه نکرده ‌باشی، شهوت‌رانی نکرده ‌باشی. [۲۶]

وقتی امام ‌سجاد (علیه‌السلام) به ظاهر از دنیا رفت، شتر حضرت، سر قبرش رفت و گریه می‌کرد؛ امام ‌باقر (علیه‌السلام) فرمود: او را بیاورید! بعد از آن دوباره فرار کرد و رفت. حضرت گفت: رهایش کنید! آن‌قدر سرش را روی قبر امام زد تا جان داد. آیا تو عاشورا گریه می‌کنی یا می‌روی پای تلویزیون؟! تو با عاشورا ارتباط نداری، حیا نداری و حیات نداری. تو داری پشت به ائمه (علیهم‌السلام) می‌کنی و امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نمی‌کنی. آیا تو انسانی یا حیوان؟! والله، آن انسان است و ما حیوان! این مردم حیا نمی‌کنند، حیا باعث نجات شما می‌شود. والله، اگر حیا نداشته‌ باشیم، حیات نداریم. بی‌حیایی این‌ است که امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نکنید و پشت به این‌ها کنید، از هر بی‌حیایی، بی‌حیاتری! [۲۷]

ببین خدا ولایت را برای حیوانات هم کم نگذاشته‌ است. کجاییم ما؟! آن حیوان مثل سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم امر را اطاعت می‌کند؛ اما شهوت به تو غلبه کرده، تو اطاعت نمی‌کنی. توی دانشگاه چهار تا بچّه صورت صاف می‌بینی، نمی‌دانم خانم این‌جوری می‌بینی، گول می‌خوری و از ولایت جدا می‌شوی. از ولایت جدا نشو! برو تفکّر داشته‌ باش! از امام صادق (علیه‌السلام) می‌پرسند: جدا می‌شوند؟ می‌فرماید: آری! وقتی جدا می‌شوند اگر در آن حال بمیرند به دین محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نَمُرده‌اند. عزیز من! در کامپیوتر جهانی نگاه می‌کنی، از ولایت جدا نشو! اگر نگاه بد کردی، از ولایت جدا شدی؛ خدا نکند ما در آن حال بمیریم. [۲۸]

به دینم قسم، من می‌گویم: خدا! اگر الاغ را در محشر بیاوری، من در مقابل آن رفوزه هستم؛ این الاغ اطاعت کرده ‌است. شما یک ‌‌الاغ می‌بینید که ساز تلویزیون بزند؟! یک ‌الاغ می‌بینید که ساز ویدیو بزند؟! یک‌ الاغ می‌بینید که از این نمی‌دانم تخته‌نرد‌ها که حالا در آمده، اسمش چیست؟ یادم رفت، شطرنج بزند؟! یک ‌الاغ دیدی که شطرنج‌بازی کند؟! به الاغ گفته راه برو! رفته. زبان‌بسته، به او هم بگویی بایست! می‌ایستد، به او هم می‌گویی برو! می‌رود، بار هم می‌کشد. بابا! بیایید فکر کنیم، تفکّر داشته ‌باشیم، اگر بخواهیم انسان شویم، باید تفکّر داشته‌ باشیم، آدم با تفکّر، انسان می‌شود. [۲۹]

حضرت‌عباسی! بیایید فکر کنیم، حیف نیست که دست از علی (علیه‌السلام) برداریم؟ حیف نیست که دست از امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) برداریم و دنبال این کثافت‌کاریها و آشغال‌ها برویم؟ حیف از چشم تو نیست که نگاه می‌کنی؟! [۳۰] اگر نگاهِ غیر امر به کامپیوتر کنی تا کیف کنی و شهوتت به حرکت درآید، والله، با همان هم محشور می‌شوی و با همان هم می‌میری. [۱۶] جاذبه شهوت و لذّت و تماشا را هم در دل تو می‌آورد. [۳۱] شهوتت را برانگیخته می‌کنی؛ آن‌وقت گناه می‌کنی. [۳۲] تو که نگاه به دختر و بچّه مردم می‌کنی؛ خاک بر سرت کنند! تو مَست هستی. [۳۳]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. تفکّر یا عمود نور (دقیقه ۴۸ و ۵۵) و گریه ولایت (دقیقه ۵۵)
  2. تفکّر یا عمود نور 78
  3. گریه ولایت 77
  4. آدم ۸۱ (دقیقه ۸ و ۱۰) و معرفت ولایت ۷۸ (دقیقه ۷)
  5. کتاب امام زمان با متقی
  6. آدم 81
  7. کتاب نجوا
  8. معرفت ولایت 78
  9. نوار ضایعات 80 (دقیقه 37)
  10. ضایعات 80
  11. آخرالزّمان ۸۰ (دقیقه ۵۷) و آفات ولایت (دقیقه ۵۷) و جامعه، غدیر ۹۱ (دقیقه ۱۷)
  12. آخرالزّمان 80
  13. محور خلقت ولایت است 79
  14. ارتباط 87
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ آفات ولایت 81
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ اربعین 87
  17. تسبیحات حضرت زهرا 75
  18. نیمه شعبان 84
  19. شناخت ولایت 85
  20. جامعه – غدیر 91
  21. فُزت بربّ الکعبه 85
  22. تجسس ۷۸ (دقیقه ۵۵) و کامپیوتر جهانی، جلسه اوّل (دقیقه ۲۰)
  23. فرمان ‌‌ولایت، فرمان ‌دل 77
  24. عناد 76
  25. تجسّس 78
  26. افشای ولایت
  27. افشای احکام
  28. کامپیوتر جهانی 80، قسمت اول
  29. قوم لوط و حرام‌زادگی 76
  30. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  31. صفات الله، مشهد 82
  32. ترجمه احکام
  33. عید فطر 92
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه