صفحهٔ اصلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
</div>
 
</div>
 
-->
 
-->
 +
{{فرمایش منتخب|ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا 2}}
 +
 +
 
{{:اخلاق در خانواده}}
 
{{:اخلاق در خانواده}}
  
سطر ۱۷: سطر ۲۰:
  
 
<!--  فرمایش منتخب  
 
<!--  فرمایش منتخب  
{{فرمایش منتخب|امام‌حسن عسگری}}
 
 
{{فرمایش منتخب|امام سجاد 3}}
 
{{فرمایش منتخب|امام سجاد 3}}
 
{{فرمایش منتخب|حضرت معصومه}}
 
{{فرمایش منتخب|حضرت معصومه}}

نسخهٔ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۳

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً احد است، حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است

فرمایشات حاج‌حسین خوش‌لهجه راجع به ولایت

فرمایش منتخب: ظاهر شدن امام‌حسین در دنیا 2

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته‌باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱]

فردا تولّد آقا امام حسین (علیه‌السلام) است، چند کلام راجع به امام حسین (علیه‌السلام) بگوییم: اگر می‌گوید آقا امام‌حسین (علیه‌السلام) سفینه‌نجات است، از اوّل سفینه بوده‌است . مگر این آدم نیست که ترک‌اولی کرد، بعد از چهل‌سال که گریه کرد، حالا به او اشاره می‌شود: یا آدم! به آسمان نگاه کن! مرا به این‌ها قسم بده! نورهایی می‌بیند، یک نورهای ریز ریز هم می‌بیند. پرسید: خدا! این‌ها چه کسانی هستند؟ گفت: این‌ها دوازده‌امام، چهارده‌معصوم (علیهم‌السلام) هستند. این نورهای کوچک چیست؟ این‌ها شیعه‌های این‌ها هستند. (همین‌طور که این‌جا وصل به ائمه (علیهم‌السلام) هستیم، آن‌جا هم وصل هستیم.) آدم پرسید: این کیست؟ به زبان عبری گفت: این محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، علی (علیه‌السلام) و فاطمه (علیهاالسلام)، حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام). گفت: خدایا! به حقّ محمّد، خدایا! به حقّ علی، خدایا! به حقّ فاطمه، خدایا! به حقّ حسن، تا گفت به حقّ حسین! گفت: خدایا! دلم شکست. خدا گفت: یا آدم! این حسین (علیه‌السلام) است که در صحرای‌کربلا او را می‌کشند. خدا حاج‌شیخ‌عباس را رحمت کند! گفت: چنان تشنگی به او اثر می‌کند که بدنش تَرَک، تَرَک می‌شود. گفت: خدایا! مرا به حسین (علیه‌السلام) ببخش! خدا او را بخشید و ترک‌اولایش قبول شد. ترک‌اولای پدر به‌واسطه پسرش قبول شد. کجاییم ما؟! آدم در ظاهر خلاف کرده‌است، باید به‌توسط بچّه‌اش آمرزیده‌شود. کجاییم ما؟ [۲]

تا آخر هم که امام‌ حسین (علیه‌السلام) در دنیا در ظاهر اجزای بدنش بود، نصیحت می‌کرد، امر به معروف می‌کرد، مگر سرش نیست که می‌گوید: «أم حَسِبت أنّ أصحاب‌الکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجباً»[۳] در زیارت عاشورا می‌فرماید: شما از برای امر به معروف و نهی از منکر کشته‌شدید. امام که مُرده و زنده ندارد، سرِ آقا امام‌ حسین (علیه‌السلام) دارد امر به معروف و نهی از منکر می‌کند؛ مسطوره [الگو] به شما نشان می‌دهد. آقای‌مهندس! تو یک کاشی یا یک خاک برمی‌داری، مسطوره می‌بری، می‌گویی این چقدر طلا دارد، چقدر نقره دارد، چقدر سرب دارد، چقدر خاک دارد. امام‌ حسین (علیه‌السلام) دارد مسطوره به تو نشان می‌دهد، تا طلا را پیدا کنی. می‌گوید: اگر حکومتی بود که ظالم بود، خواست دینت را ببرد، در برو! فرار کن! خدا حفظت می‌کند، روزی‌ات را هم می‌دهد.

یک حیوان به‌نام سگ، دنبال این‌ها را گرفت، آن جنبه‌مغناطیسی هفت یا هشت‌نفر به این سگ که دنبال‌شان دارد می‌آید، اتّصال شده، این سگ شد انسان! امام ‌حسین (علیه‌السلام) دارد می‌گوید: بیا دنبال آدم خوب را بگیر و برو! دیگر از سگ بدتر است؟ من، والله! به‌قرآن! خجالت می‌کشم بگویم از سگ بدتر است. به روح همه انبیاء! می‌خواهم جای این سگ باشم که اتّصال به ولایت باشم. حالا امام‌ حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: اگر این‌ مردم دنبال من آمده‌بودند، دنبال آدم خوب آمده‌بودند، رستگار شده‌بودند. والله! دارد امر به معروف می‌کند، امام‌ حسین (علیه‌السلام)، حالا هم ناراحت است، دارد به تو می‌گوید: آقاجان! تا قیام‌قیامت این‌طوری باشید! دنبال آدم بد نروید! اگر دیدید یکی می‌خواهد دین‌تان را ببرد، دین‌تان را بردارید و بروید! این‌قدر با رفیق‌های مُدل قدم نزنید!

پس اگر امام‌ حسین (علیه‌السلام) می‌گوید: «أم حسبت أنّ اصحاب‌الکهف و الرّقیم کانوا من آیاتنا عجباً»[۳]، عجیب این‌است که این‌ها در بیابان آمدند و دین‌شان را حفظ کردند؛ امر ولایت را اطاعت کردند. حالا آیه قرآن هم برای این‌ها نازل می‌شود. برای ما چه‌چیزی نازل شده‌است؟ ساز تلویزیون و ساز ویدیو! این‌هم برای من نازل شده‌است، بفرما! تو حقّت این‌است، آن‌هم حقّش آن‌است. این‌را برای من نازل کرده، آن‌را هم برای آن‌ها نازل کرده، چرا؟ ما امر را اطاعت نمی‌کنیم. [۴]

اگر سر امام حسین (علیه‌السلام) امر به معروف می‌کند، یک شیعه هم باید همین‌جور باشد. با بچّه‌هایت دورهم بنشینید! با هم حرف بزنید! من یک نوار دارم که راجع‌به منیّت صحبت کرده‌ام. «من» ات را کنار بگذار! چطور می‌شود وقتی داخل خانه می‌شوی، یک سلام به زنت بکنی؟! آیا ولایتت می‌رود؟! دینت می‌رود؟! چه‌چیزی از تو می‌رود؟! فقط تکبّرت می‌رود. خب، یک‌دفعه یک سلام به زنت بکن! این بنده‌خدا می‌خواهد کار کند، تو هم بلند شو! کار کن! با هم صفا کنید! وفا داشته‌باشید! [۵]

پس امام حسین (علیه‌السلام) سفینه نجات است، حالا نگویید که مگر بقیه ائمه (علیهم‌السلام) سفینه نیستند.؟ ببینید این‌ها یک کارهایی می‌شود که عظماییت‌شان فاش می‌شود. خدای تبارک و تعالی از آن علمی که دارد، از آن کَرَمی که دارد، از آن بی‌نهایتی که دارد، این‌را افشایش می‌کند. نگویید این‌ها با هم فرق دارند، نه! این‌ها تمام‌شان از نور خدا هستند. چرا؟ وقتی‌که امیرالمؤمنین علی «علیه‌السلام» کُره را برمی‌گرداند، می‌گوید عُظمی؛ یعنی یک‌کار عظماییت کرد. جوادالائمه (علیه‌السلام) عُظمی است، سی‌هزار حدیث را جواب داد؛ از ماوراء خبر داد. خدا عظماییت این‌ها را فاش می‌کند. پیشامدهایی که برای این‌ها می‌شود؛ آن‌وقت خدای تبارک و تعالی عظماییت این‌ها را فاش می‌کند. [۶]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی

ارجاعات


اخلاق در خانواده 11

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۷]

جوانی پیش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد، قدری سر و وضعش ژولیده بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: زن داری؟ گفت: آری! گفت: دلت می‌خواهد که مثل تو ژولیده باشد؟ گفت: نه! گفت: او هم می‌خواهد که این‌جوری نکنی. تمام حرف‌ها را به ما دستور داده، باید پیراهنت را عوض کنی، خلاصه تمیز باشی. کاری نکنی که مردم از تو انتظار نداشته باشند، اگر دهانت بو می‌دهد، آن را بشوی عزیز من! دندان‌هایت اگر مصنوعی است، آن‌ها را بشوی، دهانت بو ندهد، گوش‌ات بو ندهد، پایت بو ندهد. اصلاً اسلام نظافت است. [۸]

جوان عزیز هم به قرآن نزدیک است، هم به توحید نزدیک است، هم به امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) نزدیک است، هم به وسوسه شیطان نزدیک است. توجّه کن! با تفکّر باش! زود رفیق نباش! زود گذر باش! با هر کسی راه نرو! با هر کسی خیلی دوست نشو! اخلاقش خوب باشد، توهم باید بکر باشی. [۹] مگر پسر نوح عرق خورد؟! شراب خورد؟! چه کرد؟! با رفیق بد قدم زد. [۱۰]

دوست‌تان را امتحان کنید! بی‌خود خودتان را در اختیارش نگذارید، ببین چه فکری برای شما دارد؟! چه خیالی برای شما دارد؟![۱۱] الآن خطری که برای جوانان پیدا شده، این است که چشمش را نمی‌پوشاند، چشمت را بپوشان! [۱۲] اگر خواهر یا دخترت بَزَک [آرایش] کرده، حقّ نداری به او نگاه کنی؛ چون‌که آن‌موقع به خواهرت یا بچّه‌ات نگاه می کردی، حالا به بَزَکش نگاه می‌کنی، به تو حرام است، نباید نگاه کنی. [۱۳]

کسی‌که شهوت دارد، باید جلوی چشمش را بگیرد؛ اگرنه مبتلا می‌شود، هر کسی می‌خواهد باشد، در هر لباسی می‌خواهد باشد؛ چون‌که آن جلوه شیطان است، آن هدف شیطان است، آن خواست شیطان را عملی می‌کند. [۱۴] به امام صادق (علیه‌السلام) گفتند: چرا یوسف مبتلا نشد؟ گفت: نگاه نکرد؛ یعنی خلوت دل نداشت. حرف زده؛ تا حتّی وقتی زلیخا روی بُتش چیزی انداخت، به او گفت چرا همچین کردی؟ گفت: می‌خواهم بُت‌ام نبیند. گفت: من چه چیزی روی بُت‌ام بیندازم؟! من که روی خدا نمی‌توانم چیزی بیندازم! [۱۱]

یک نگاهت به زن نامحرم افتاد، نگاه به آسمان کنی، تمام ملائکه طلب مغفرت برایت می‌کنند، نگاه به زمین بکنی، تمام ملائکه برایت طلب مغفرت می‌کنند، طلب مغفرت ملائکه آمرزیده‌ای. [۱۵] زنی آمد یک مسئله از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بپرسد، پسر عباس خودش را شبیه کرده بود، به او نگاه کرد. جایی‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غضب کرده، این‌جاست! پیامبری که خُلقش عظیم است، به او گفت: ای پسر عباس! چرا نگاه کردی؟! فردای قیامت خدا چشمت را پُر از آتش می‌کند! کجا نگاه می‌کنید شما مسلمان‌های مصنوعی، ولایتی‌های مصنوعی؟! [۱۶]

در زمانِ شعیب پیامبر، موسی یک‌ قبطی [طرف‌دار فرعون] را کُشت. فرعون دستور داد که موسی را بگیرید! موسی فرار کرد، به جایی رفت که دید چاهی است که مردم از آن آب می‌کِشند و دو دختر هم آن‌جا هستند که گوسفند دارند و می‌خواهند به گوسفندان‌شان آب بدهند. موسی به آن‌ها گفت: شما چرا ایستاده‌اید و به گوسفندان‌تان آب نمی‌دهید؟! گفتند: ما صبر می‌کنیم وقتی همه رفتند، به آن‌ها آب می‌دهیم.

موسی آمد و از چاه آب کشید و به گوسفندان داد. وقتی دختران شعیب پیش پدرشان رفتند، شعیب پیامبر گفت: باباجان! چرا امروز زود آمدید؟! گفتند: جوانی آن‌جا بود، آب برای گوسفندانِ ما از چاه کشید و ما زودتر آمدیم. شعیب گفت: بروید به او بگویید پیش من بیاید. وقتی دختران شعیب، موسی را پیدا کردند و جریان را به او گفتند که همراه ما به خانه‌مان بیا! موسی گفت: من جلو می‌روم، هر موقع باید مسیرم را عوض کنم و داخل کوچه دیگری شوم، شما یک ‌سنگ برایم بیندازید. موسی دنبال دختران سیاه‌ سوخته شعیب نرفت؛ این‌ است که خدا به او «ید بیضاء» می‌دهد. به تو چه می‌دهد؟

حالا وقتی موسی به آن‌جا رفت، شعیب گفت: یک‌ سال پیش ما بمان و برایمان چوپانی کن! این گوسفندان هر کدام‌شان اَبلق [سیاه و سفید] زاییدند، مال تو باشد، دخترم را هم به تو می‌دهم. من پدرم گوسفند داشته، گوسفند یا سام یا کبود یا سیاه است، گوسفند اَبلق خیلی کم است! موسی هنگام جفت‌گیری گوسفندان، چهار تا چوب را اَبلق کرد، تمام گوسفندان اَبلق زاییدند! به خارجی‌ها نگاه نکنید که اَبلق می‌زایید! جلوی چشم‌تان را بگیرید! [۱۷]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


نگاه 25

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کفواً أحد است. حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.

گفتار متقی[۱۸]

حالا من می‌خواهم بگویم که ما یک‌ نظر داریم و یک‌ مقصد. مثلاً ببین، نستجیر بالله، اگر به ‌زن مردم یک‌ نظری کردی، شهوتت به حرکت می‌آید. تا نظر نکردی، شهوتت به حرکت نمی‌آید. یک‌ وقت با نظر، شهوت جنسی به حرکت می‌آید، یک‌وقت نه، شهوت پولی به حرکت می‌آید. وقتی به این دنیا نظر کردی، چه می‌شوی؟ اهل‌ دنیا می‌شوی. عزیز من! قربانت بروم، فدایت بشوم، بیا فکر داشته‌ باش! بیا تفکّر داشته‌ باش! بیا اندیشه داشته‌ باش! از این‌جا می‌گوید که اگر نستجیر بالله، به یک ‌کسی نظر کنی، گناه علی‌کشی به تو می‌دهد؛ این نظر، نظرِ شیطان است؛ اما می‌گوید به صورت یک‌ مؤمن نظر کنی، به کعبه نظر کنی، به قرآن نظر کنی، خدا چه چیزی به تو می‌دهد؟ ثواب دوازده ‌امام، چهارده ‌معصوم (علیهم‌السلام) را به تو می‌دهد. این نظر، نظرِ الله است. [۱۹]

چرا حضرت می‌فرماید به مکّه نگاه کن؟ مبنایش این‌ است که به زایشگاه علی (علیه‌السلام) نگاه کن! همین‌طور می‌گوید به صورت پدر و مادرت نگاه کن که ثواب دارد، همین‌طور به قرآن نگاه کن، ثواب دارد. این‌قدر خدا پدر و مادر را بالا برده که آن‌ها را مطابق مکّه و قرآن آورده ‌است، این‌قدر خدا پدر و مادر را می‌خواهد! [۲۰] عزیز من! تو آبروی پدر و مادرت هستی، چرا می‌گوید به آن‌ها نگاه کن؟ یعنی این آبروی تو را می‌خواهد بخرد، مواظب توست، دوست توست. حالا پدر را روبروی مکّه آورد، روبروی قرآن قرار داد. چرا؟ قرآن می‌خواهد تو را هدایت کند، این پدر و مادر هم می‌خواهد تو را هدایت کند. [۲۱]

اگر بخواهی که مکّه‌ات درست باشد، باید به جای بد نگاه نکرده ‌باشی، شهوت‌رانی نکرده ‌باشی. [۲۲]

وقتی امام ‌سجاد (علیه‌السلام) به ظاهر از دنیا رفت، شتر حضرت، سر قبرش رفت و گریه می‌کرد؛ امام ‌باقر (علیه‌السلام) فرمود: او را بیاورید! بعد از آن دوباره فرار کرد و رفت. حضرت گفت: رهایش کنید! آن‌قدر سرش را روی قبر امام زد تا جان داد. آیا تو عاشورا گریه می‌کنی یا می‌روی پای تلویزیون؟! تو با عاشورا ارتباط نداری، حیا نداری و حیات نداری. تو داری پشت به ائمه (علیهم‌السلام) می‌کنی و امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نمی‌کنی. آیا تو انسانی یا حیوان؟! والله، آن انسان است و ما حیوان! این مردم حیا نمی‌کنند، حیا باعث نجات شما می‌شود. والله، اگر حیا نداشته‌ باشیم، حیات نداریم. بی‌حیایی این‌ است که امر ائمه (علیهم‌السلام) را اطاعت نکنید و پشت به این‌ها کنید، از هر بی‌حیایی، بی‌حیاتری! [۲۳]

ببین خدا ولایت را برای حیوانات هم کم نگذاشته‌ است. کجاییم ما؟! آن حیوان مثل سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم امر را اطاعت می‌کند؛ اما شهوت به تو غلبه کرده، تو اطاعت نمی‌کنی. توی دانشگاه چهار تا بچّه صورت صاف می‌بینی، نمی‌دانم خانم این‌جوری می‌بینی، گول می‌خوری و از ولایت جدا می‌شوی. از ولایت جدا نشو! برو تفکّر داشته‌ باش! از امام صادق (علیه‌السلام) می‌پرسند: جدا می‌شوند؟ می‌فرماید: آری! وقتی جدا می‌شوند اگر در آن حال بمیرند به دین محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نَمُرده‌اند. عزیز من! در کامپیوتر جهانی نگاه می‌کنی، از ولایت جدا نشو! اگر نگاه بد کردی، از ولایت جدا شدی؛ خدا نکند ما در آن حال بمیریم. [۲۴]

به دینم قسم، من می‌گویم: خدا! اگر الاغ را در محشر بیاوری، من در مقابل آن رفوزه هستم؛ این الاغ اطاعت کرده ‌است. شما یک ‌‌الاغ می‌بینید که ساز تلویزیون بزند؟! یک ‌الاغ می‌بینید که ساز ویدیو بزند؟! یک‌ الاغ می‌بینید که از این نمی‌دانم تخته‌نرد‌ها که حالا در آمده، اسمش چیست؟ یادم رفت، شطرنج بزند؟! یک ‌الاغ دیدی که شطرنج‌بازی کند؟! به الاغ گفته راه برو! رفته. زبان‌بسته، به او هم بگویی بایست! می‌ایستد، به او هم می‌گویی برو! می‌رود، بار هم می‌کشد. بابا! بیایید فکر کنیم، تفکّر داشته ‌باشیم، اگر بخواهیم انسان شویم، باید تفکّر داشته‌ باشیم، آدم با تفکّر، انسان می‌شود. [۲۵]

حضرت‌عباسی! بیایید فکر کنیم، حیف نیست که دست از علی (علیه‌السلام) برداریم؟ حیف نیست که دست از امام ‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) برداریم و دنبال این کثافت‌کاریها و آشغال‌ها برویم؟ حیف از چشم تو نیست که نگاه می‌کنی؟! [۲۶] اگر نگاهِ غیر امر به کامپیوتر کنی تا کیف کنی و شهوتت به حرکت درآید، والله، با همان هم محشور می‌شوی و با همان هم می‌میری. [۱۲] جاذبه شهوت و لذّت و تماشا را هم در دل تو می‌آورد. [۲۷] شهوتت را برانگیخته می‌کنی؛ آن‌وقت گناه می‌کنی. [۲۸] تو که نگاه به دختر و بچّه مردم می‌کنی؛ خاک بر سرت کنند! تو مَست هستی. [۲۹]

فهرست فرمایشات منتخب

یا علی


کتابها

تمام کتابها


سخنرانی‌ها

تمام سخنرانی‌ها

  1. اذن‌الله و ایرادی‌نبودن شیعه (دقیقه ۳۹ و ۴۳) و اصحاب‌کهف و رقیم (دقیقه ۱۱)
  2. اذن‌الله و ایرادی‌نبودن شیعه 75
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ (سوره الكهف، آیه ۹)
  4. اصحاب‌کهف و رقیم 75
  5. اذن‌الله شدن و ایرادی‌نبودن شیعه 75ف
  6. میلاد امام‌ حسین 78، امر به معروف و نهی از منکر
  7. آخرالزّمان ۸۰ (دقیقه ۵۷) و آفات ولایت (دقیقه ۵۷) و جامعه، غدیر ۹۱ (دقیقه ۱۷)
  8. آخرالزّمان 80
  9. محور خلقت ولایت است 79
  10. ارتباط 87
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ آفات ولایت 81
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ اربعین 87
  13. تسبیحات حضرت زهرا 75
  14. نیمه شعبان 84
  15. شناخت ولایت 85
  16. جامعه – غدیر 91
  17. فُزت بربّ الکعبه 85
  18. تجسس ۷۸ (دقیقه ۵۵) و کامپیوتر جهانی، جلسه اوّل (دقیقه ۲۰)
  19. فرمان ‌‌ولایت، فرمان ‌دل 77
  20. عناد 76
  21. تجسّس 78
  22. افشای ولایت
  23. افشای احکام
  24. کامپیوتر جهانی 80، قسمت اول
  25. قوم لوط و حرام‌زادگی 76
  26. کامپیوتر الهی و کامپیوتر جهانی 80
  27. صفات الله، مشهد 82
  28. ترجمه احکام
  29. عید فطر 92
حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه