امام حسین علیهالسلام کنار جَبَلُالرَّحمة ایستاده و دعای عرفه را میخوانَد، دارد با خانه خدا وداع میکند و اشک میریزد. امام حسین علیهالسلام دارد شکرانه حق را بجا میآورد و میگوید: خدایا! من دارم رو به امر تو میروم، رو به کربلا میروم. جدّم گفته: حسین! «اُخرُج الی العراق» برو به سمت عراق! خدایا! دارم امرت را اطاعت میکنم. امام حسین علیهالسلام خودش امر است؛ اما دارد رو به امر خدا میرود. آنموقعی که امام حسین علیهالسلام حرکت کرد، عقیده ولایتیام این است: حَجَر گفت لبیک، منا گفت لبیک، حِجر اسماعیل گفت لبیک، تمام انبیاء که آنجا هستند، گفتند لبیک، کوهها گفتند لبیک، تمام مکه گفت لبیک. امام دلش میخواهد مردم بگویند لبیک که اتصال به ولایت باشند، نه به عبادت؛ وگرنه او که احتیاج ندارد، میخواهد تو را نجات بدهد. امام تو را میخواهد مثل خودش بکند؛ اما شما به امام میگویید بیا مثل ما بشو! امام حسین علیهالسلام دعای عرفه را خواند و با خانه خدا وداع کرد، ما هم باید با گناه، معصیت و نافرمانی خدا، با این حرفهای موهوم وداع کنیم و رو به امر خدا برویم.
