با دوستان خدا دوستی کن، تا عضو خواست و مقصد خدا شوی...
ولایت هم مثل خدا توحیدی است، کفوی ندارد. خدا، دوازده امام و چهارده معصوم علیهمالسلام را از نور خودش خلق کرد، نظرش به آنهاست؛ یعنی تمام ممکنات را محض آنها خلق کرده که اگر نباشند، تمام ممکنات نابود میشوند. خدا، ائمه علیهمالسلام را از تمام این خلقت بیشتر دوست دارد. حالا اگر تو آمدی به تمام ممکنات، پشت پا زدی و دوستی با آن دوستان خدا (یعنی زهرای عزیز علیهاالسلام و امیرالمؤمنین علیهالسلام) پیدا کردی، تقریباً عضو آن خواستِ خدا شدهای، عضو مقصد خدا، دل خدا شدهای؛ چون خدا دلش چهارده معصوم علیهمالسلام را میخواهد، تو هم باید اینطور بشوی. باید ببینی زهرا علیهاالسلام، یعنی خلقتهایی فدایش! حسین علیهالسلام، یعنی خلقتهایی فدایش! باید مثل خدا باشی، ائمه علیهمالسلام را بخواهی. آنقدر که اینها را خواستی، تو از ممکنات جدا شدهای، آمدهای توی خواست خدا و مقصد خدا، آمدهای توی دل خدا که اینها را میخواهد. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: عارف ولایت]
ممکنات را محض ائمه اطهار و امرشان بخواه...
ممکنات را خدا آفریده که امورات مردم، امورات خلق بگذرد. اشیاء را خدا روی حکمت خلق کرده که امورات خلق و آنچه جاندار است بگذرد. دریا، کوه، درخت، همه را برای تأمین نیازهای بشر خلق کرده؛ باید اینها را مثل یک کارخانهای ببینی که دارد کار میکند. توی همه اینها، خدا ائمه علیهمالسلام را میخواهد. تو هم اگر ممکنات را میخواهی، باید محض دوازده امام، چهارده معصوم علیهمالسلام و امرشان بخواهی. هر چه را که در این عالمِ خلقت میبینی، یک مصداق دارد. حالا که در تمام ممکنات فکر کردی، میبینی که اینها همهاش خلق است؛ اما چهارده معصوم علیهمالسلام، حجت خدا و از نور خدا هستند و مصداقی ندارند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: عارف ولایت]
مصیبت حضرت زهرا، امام زمان را تکان میدهد...
در عالم رؤیا بیتوتهای داشتم، خدمت امامزمان (عجلاللهفرجه) رسیدم، گفتم: آقاجان! دو چیز است که من را میکُشد، یعنی تمام گوشت بدن من را دارد آب میکند. به خودت قسم، اگر تمام عالم را در اختیارم بگذاری، من میسوزم، هیچکس این سوختن من را نمیتواند آرام کند. به دینم قسم، این سوختن من را نه بهشت، نه فردوس، نه جنات، آرام نمیکند، من میسوزم. یکی مصیبت جدّت حسین است، یکی هم مصیبتی است که به مادرت زهرا علیهاالسلام توهین کردند و البته یکی هم اسیری عمهات زینب علیهاالسلام است. به خودش قسم، تا اسم مادرش را آوردم، یکدفعه تکان خورد. مصیبت زهرا علیهاالسلام، امامزمان (عجلاللهفرجه) را تکان میدهد. اگر امامزمان (عجلاللهفرجه) تکان بخورد، تمام خلقت تکان خورده است. مگر مؤمن باید اینها را فراموش کند؟ والله، اگر عیش و عشرت بکنید، خدا کمِ شما میگذارد. ما مؤمن نیستیم، ما مؤمنی که امضاء شده نیستیم، ما متقی واقعی نیستیم. ما مسلمانیم، مسلمان بودن به غیر مؤمن بودن است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
چیزی که از امام زمان میخواهی، باید تولیدش به دوستان امیرالمؤمنین برسد...
ما از امامزمان (عجلاللهفرجه) چه بخواهیم؟ شما آن چیزی که از ولیالله الأعظم میخواهی، باید تولیدش به دوستان علی علیهالسلام برسد. اول چیزی که شما میخواهید باید بگویید: «آقاجان! ما را در آخرالزمان در پناه خودت حفظ کن. آقاجان! ما را زیرِ بال خودت بگیر. همه میخواهند دین ما را ببرند، اصلاً کسی نیست که نخواهد دین ما را ببرد! ما را در پناه خودت حفظ کن. آقاجان! تتمه عمر ما را در خواسته خودت، هدف خودت، راه خودت قرار بِده.» تو این را که از امامزمان (عجلاللهفرجه) میخواهی، باید صرف امر کنی؛ چرا به تو نمیدهد؟ تو از امامزمان (عجلاللهفرجه) چه میخواهی؟ یک ماشین خوب، یک خانه خوب، یک عروس و داماد خوب! خجالت نمیکشی؟ حیا نمیکنی از امامت این را میخواهی؟ از امامت بخواه «من یاور تو باشم»، بگو «من سنخه تو باشم». [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
کسی که اهل دنیا شود، محبت اهلبیت از او گرفته میشود...
من نود و پنج سالم است، شادم، هیچ غصهای ندارم؛ فقط غصهام این است که چرا امام زمان (عجل الله فرجه) تشریف نمیآورد. فقط شما صدمهای که به من میزنید، وقتی است که از این جلسه بروید؛ میفهمم گیر گرگها میافتید. هیچ غم و غصهای ندارم، هیچ ترسی ندارم، چرا نمیترسم؟ من محبت علی علیهالسلام دارم، محبت رسولالله صلی الله علیه و آله دارم، محبت حضرتزهرا علیهاالسلام دارم، محبت حسن علیهالسلام دارم، محبت حسین علیهالسلام دارم، محبت امام زمان (عجل الله فرجه) دارم. با محبت اینها وارد محشر میشوم، چه ترسی دارم؟ تو باید بترسی که مرتب، دنیا، دنیا میکنی، محبت ائمه علیهمالسلام از تو گرفته میشود. چرا اهل دنیا میشوی که محبت اینها از تو گرفته شود؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
دوست علی باید لبش خندان باشد، اما دلش مانند آتش باشد...
نمیخواهم شما را ناراحت کنم، والله، توی کوچههای مدینه میگشتم، نالههای زهرا علیهاالسلام را میشنیدم. میگفتم زهرای عزیز توی این کوچهها رفته. آنجا به بیتالأحزان رفتم، خدا میداند چه به سرم آمد. یعنی همهاش در قلب من زهرا علیهاالسلام بود، زهرای عزیز علیهاالسلام از یادم نمیرفت. عدهای از خارجیها هستند که دارند زحمت میکشند، صوت داوود را از جوّ عالم بگیرند. آیا نالههای زهرا علیهاالسلام توی جوّ عالم نیست؟ آیا «هل من ناصر» امام حسین علیهالسلام توی جوّ عالم نیست؟ چطور صوت داوود را میگیرند، اما نالههای زهرا علیهاالسلام را نمیگیرند؟ نالههای زینب علیهاالسلام را نمیگیرند؟ والله، بالله، دوست علی باید لبش خندان باشد، اما دلش مانند آتش باشد؛ آنوقت است که اتصال به ولیّالله الاعظم میشود و ثواب هزار شهید به او میدهد. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
قانع و راضی باشید تا دستتان پیش خلق دراز نباشد و سُر نخورید...
عزیزان من! قانع و راضی باشید. اگر قانع و راضی شدیم، دستمان پیش خلق دراز نیست. مؤمن باید محترم باشد، نه ضعیف. در مقابل خدا و ولایت ضعیف باشیم، «یا لطیف! إرحم عبدک الضعیف». ما در مقابل خلق باید قوی باشیم. عزیزان من! اگر قوی نباشید، سُر میخورید. چطور قوی باشیم؟ خلق را مؤثر ندانیم. خدا مؤثر است، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام مؤثر است، ولایت مؤثر است. آیا ولایت اینقدر قدرت ندارد که ما را تأمین کند؟ اینقدر ما خدانشناسیم؟ قدرت خدا را نمیفهمیم؟ وجود امامزمان (عجل الله فرجه) را، قدرت او را نمیفهمیم؟ مگر خدا نمیگوید «والله خیر الرّازقین»، رزقتان را میدهم؟ به قدر یک آدم عادی به خدا اطمینان داشته باشید، آنوقت سُر نمیخورید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
صبر داشته باشید، آتش آخرالزمان را در دست بگیرید، نگذارید به هستیتان جرقه بزند...
قدری توی دنیا توجه کنیم، چه چیزی ما را نجات میدهد؟ این که میگوید [در آخرالزمان] دین به منزله آتش کف دست است و یا در بیابانی که خار مغیلان است، بخواهی راه بروی، اینها که نیست! اینها یک هشدارهایی است که به بشر میشود. عزیز من! توجه کن، اگر آن روز پیامبر فرمود، امروز من آن را افشاء میکنم. امروز، از اینجا که رفتی، توی بیابان، توی تیغها میروی. عزیزان من! اگر میگوید آتش کف دست، عقیده ولایتیام ایناست: باید صبر داشتهباشید. باید تحمل داشتهباشید. آتش آخرالزمان را در دستت بگیری، نگذاری به اهلت، به عیالت، به بچهات، به شرفت، به غیرتت و به هستیات جرقه بزند. این آتش را در کف دستتان بگیرید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
خدا میگوید در آخرالزمان تسلیم متقی باشید...
بشر باید تسلیم باشد، اگر شما تسلیم شدید، یوم ندارید. تمام گمراهی بشر این است که تسلیم نیست. ببین میگوید: «ان الله و ملائکته یصلّون علی النّبی، یا أیّها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» باید تسلیم پیامبر بشوید. اگر تسلیم پیامبر بودند، این همه فجایع به وجود نمیآمد. هفتاد هزار نفر تسلیم نبودند، پنج نفر تسلیم بودند. حالا در آخرالزمان به شما میگوید که شما برو تسلیم متقی بشو، اما تو نمیشوی، یک اندازهای میشوی. این ولایت خواستن ما، این امامحسین خواستن ما، حرف است، آن تسلیمیت را نداریم. خدا حق را فاش کرده است، آخرالزمان میگوید برو دنبال متقی. قربانت بگردم، دنبال متقی رفتن، نه این است که دنبال من بیایی؛ دنبال کلام متقی برو، دنبال حرف متقی برو. حرف او نجات است، نه خودش. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
اگر این پنج چیز را عمل کنید، رستگارید...
اگر این پنج چیز را عمل کنید، رستگار هستید: اول: ولایت امام زمان (عجل الله فرجه) است. مشابه درست نکنید. دوم: عدالت است. اگر آنها عادل بودند، با زهرایعزیز این کار را نمیکردند. در هر کارتان عدالت داشته باشید. سوم: سخاوت است. حتیالإمکان سخی باشید. آنوقت بعضیها سخاوتشان مطلق است، یعنی همیشه جاری است، همیشه یاد است. الآن شما شب که میخوابی به فکر حاجت برادر مؤمن هستی، این جاری است. چهارم: ائمه علیهمالسلام را خلق حساب نکنید. پنجم: دنبال خلق نروید. حرف از خودت نزن، دنبال کسی هم که از خودش حرف میزند نرو. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
امام زمان نور خداست، قیامش مقصد خداست...
منتظر، نه این است که منتظر دیدن امام باشیم؛ دیدن امام خیلی خوب است، اگر امام را دیدی، خلقت را دیدی؛ اما قیام امام از امام بالاتر است. چونکه قیام امام، مقصد خداست. امام نور خداست، قیامش مقصد خداست. چرا؟ آقا امام زمان (عجل الله فرجه) یا آقا امام حسین علیهالسلام، تمام ائمه علیهمالسلام مقصدشان همین بوده است. چرا وقتی امام زمان (عجل الله فرجه) تشریف میآورد، میگوید: منم آدم، منم نوح، منم پیامبر آخرالزمان؟ یعنی همه آنها امام زمانند؛ همه آنها مقصدشان این بوده که مقصد خدا را به خلقت بگویند؛ خلقت، یک خلقت توحیدی بشود؛ یک خلقتی بشود که به ماوراء وصل شود. کجا به ماوراء وصل هستی؟ نَفَسهایی که عالَم میکشد، در قبضه قدرت ولیّالله الأعظم است. کجا دنبال این و آن میروی؟ اگر منتظری، او هنوز نیامده است، کجا میرویم؟ چه کار میکنیم؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
مصیبت امام حسین از تمام خلقت بالاتر است...
خدا تمام خلقت را به امام زمان (عجل الله فرجه) داده است، باز امام زمان (عجل الله فرجه) برای مصیبت امام حسین علیهالسلام گریه میکند، تا زمانی که احقاق حق از جدش امام حسین علیهالسلام شود. پس مصیبت امام حسین علیهالسلام از تمام خلقت بالاتر است. عزیزان من! شما هم باید همینجور باشید. دو چیز باید در عروق بدن شما، خون شما، تمام اشیاء شما عضو باشد: اول: خواست خدا “ولایت”، بعد: “مصیبت امام حسین علیهالسلام”. این دو چیز را از ما گرفتند، یک چیز دیگر به ما دادند؛ حالا امام زمان (عجل الله فرجه) به متقی میگوید: خوشی تمام شد. آن خوشی که امام زمان (عجل الله فرجه) میگوید، خوشی تمام خلقت است. تو اگر ولایت و مصیبت امام حسین علیهالسلام در تمام عروق و خون و اشیاء بدنت عضو باشد، در خلقت خوشی، در بهشت خوشی، در فردوس خوشی. اگر اینجور باشی، پیش آقا امام زمان (عجل الله فرجه) هستی، در عرش خدا هستی. خوشی یعنی این. حالا این که نباشد، همه فاسد است. [پایگاه ولایت حضرت علی و…
آمادگی هل من ناصر خدا و امام زمان را داشته باشید...
شما باید آمادگی «هل من ناصر» خدا را داشته باشید، آمادگی «هل من ناصر» امام زمان (عجل الله فرجه) را داشته باشید؛ اگر یک روزی امام زمان (عجل الله فرجه) آمد، باید بدوی. «انتظار الفرج» یعنی انتظار ندای امام زمان (عجل الله فرجه) را داشته باشید. آنوقت دیگر کاری به دنیا نداری، کاری به گناه نداری، انتظار لهو و لعب نداری، به تلویزیون کاری نداری. آن هم مرد میخواهد که اینجور باشد. حالا تازه امام زمان (عجل الله فرجه) که میآید، یاوران امام زمان (عجل الله فرجه) از او میراث [انبیاء را] میخواهند [نشان بدهد]. یقینی که توی تو هست، آن میراث است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
اگر تمام این دنیا را به شما بدهند، باز باید مانند امام صادق علیهالسلام، منتظر امام زمان باشید...
تو که منتظر امام زمان هستی، امام صادق علیهالسلام هم منتظر است. از ایشان سؤال شد: یابن رسولالله! آن منتقم آلمحمد شمایید؟ گفت: نه؛ والله، آن مَهدی، حجت آخرالزمان است، من هم منتظرم. به حضرت عباس، آقا امام زمان (عجل الله فرجه) به من گفت: حسین! مردم مسموم شدند. بار دیگر فرمود: مردم اهل دنیا شدند. خب، حالا اگر ما منتظریم که میگوید: «انتظار الفرج، افضل العبادة» از همه عبادتها بالاتر است، [پس چرا امام زمان اینطور میفرماید؟] باید اینجور باشیم: اگر تمام این دنیا را به شما بدهند، باز باید مانند امام صادق علیهالسلام، منتظر آقا باشید. منتظر یعنی این. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
منتظر امام زمان، یعنی منتظر امرش باش که دارد به تو صادر میشود، آنوقت ثواب هزار شهید میبری...
آن کسی که منتظر امام زمانش است، باید امر را اطاعت کند. آن امر، انتظار است، نه تو. آن امری که داری اطاعت میکنی، انتظار امام زمان (عجل الله فرجه) را میکشد، نه تو. اگر امر را اطاعت نکنی، جدا میشوی. هیکل تو که منتظر نیست! آنکه توی توست، باید منتظر باشد، قربانت بگردم. آن معصومیتِ تو انتظار امام زمان (عجل الله فرجه) را میکشد، آن تقوایِ تو انتظار امام زمان (عجل الله فرجه) را میکشد. منتظر یعنی چه؟ مگر امام زمان (عجل الله فرجه) غایب است؟ چه کسی میگوید امام زمان (عجل الله فرجه) غایب است؟ غایب تو هستی که نمیفهمی! امام زمان (عجل الله فرجه) از نظر تو غایب است. اگر میگوید منتظر امام زمان (عجل الله فرجه) باش، نه اینکه اینجا بیاید؛ منتظر امرش باش که دارد به تو صادر میشود، آنوقت ثواب هزار شهید میبری. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
اگر قوم موسی منتظرش میماندند، گوسالهپرست نمیشدند...
منتظر امام زمان، منتظر خلق نیست، منتظر شهوت نیست، منتظر غیر امر نیست؛ واحد است، منتظر امام زمانش است. مانند آن تنگهای که در جنگ اُحد بود، پیغمبر گفت: چه فتح کردیم، چه شکست خوردیم، اینجا بایستید، تنگه را رها نکنید. اینها فتح کردند، نایستادند؛ رفتند غنیمت جمع کنند. دندان پیامبر شکست، نود زخم به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام خورد، حمزه سیدالشهداء به شهادت رسید. در تمام جهادهای پیامبر، هیچکجا مطابق این جهاد، به اسلام ضربه نخورد. چرا به تو میگوید بایست، میروی؟ تو هم از همانهایی! به تو میگوید منتظر باش! کجا میروی؟ پیِ کی میروی؟ چرا میروی؟ خب وقتی نایستادند، ضربه به اسلام میخورد، ضربه به ولایت میخورد، ضربه به امر میخورد. چرا میروید؟ عناد دارید. میگویید من بروم یک کاری بکنم، این وظیفه است و شیطان از این حرفها به تو میزند. عزیز من! بایست. اگر قوم موسی میایستادند که گوسالهپرست نمیشدند. نایستادند تا موسی بیاید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
آخرالزمان برو کنار، به خیر و شر مردم شرکت نکن...
چرا [پیغمبر] به شما میگوید آخرالزمان مثل گلیم کهنه [خانهات] باش و برو کنار، به خیر و شرّ مردم شرکت نکن؟ میگوید خیرشان شرّ است؛ یعنی آن کار خیری که دارد میکند شرّ است. یا سلمان! به خوب و بدِ آن زمان شرکت نکن، برو کنار! اینقدر اینطرف و آنطرف نرو! میتوانی آرام بگیری؟ شیطان آن نیروی تو را به نفع خودش استفاده میکند. آرام بگیر! چرا آرام نمیگیری؟ ما به ولایت هنوز خیلی یقین نکردهایم؛ اگر یقین کنی، آرام میگیری. مواظب باش! با چنگ و دندان ولایتت را حفظکن، خدشه به آن نخورد. والله، هیچکجا خبری نیست عزیزان من! آخر تو چه میخواهی؟ پیِ کجا میگردی؟ همهجا سراب است، آب که نیست. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
وقتی امامزمان بیاید، ولایت در تمام خلقت دمیده میشود، تا حتی در دیوارها و درختها...
وقتی آقا امامزمان (عجل الله فرجه) بیاید حتی یک توپ و تانک یا اتم اصلاً کار نمیکند. باباجانِ من! والله، این هم عصاره دارد. چرا؟ توپ و تانک به امر امام است، به امر امام باید در برود. مگر تمام خلقت در قدرت امامزمان (عجل الله فرجه) نیست؟ نَفَسهایی که عالم میکشند در قدرت اوست. رشد حیوانها، رشد بشر، در قدرت اوست. رشد نباتات در قدرت اوست. ریگ و بیابان در قدرت اوست. والله، روایت داریم، آقا وقتی میآید، این دیوار حرف میزند و میگوید: یک منافق پشت من است، آقا! بیا اینرا بکُش! وقتی امامزمان (عجل الله فرجه) بیاید، ولایت در تمام خلقت دمیده میشود؛ تا حتی در دیوارها، در درختها. الان دمیده شده، افشاء نمیشود. امامزمان (عجل الله فرجه) وقتی بیاید، افشاء میشود. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
امیرالمؤمنین به یاری امام زمان میآید، به پیشانیها مُهر میزند مؤمن یا منافق...
خدا حاجشیخعباس را رحمت کند که میگفت: امامصادق علیهالسلام قسم کبیره میخورد و میگوید: وقتی امامزمان (عجل الله فرجه) میآید، علیبنابوطالب، علی علیهالسلام مُهرزننده است؛ مُهر میزند: مؤمن یا منافق! اما عقیده ولایتی من این است: عقیدهای که آنموقع درون تو هست، صادر میشود. همینجور که امیرالمؤمنین علیهالسلام نگاه میکند، تمام خباثت تو بیرون میریزد و روی پیشانیات میآید. مواظب باش! با دین و با اسلام، منافقبازی در نیاور! بترس از آن روزی که به پیشانیات نوشته میشود! امیرالمؤمنین علیهالسلام باید کمک کند. چرا؟ خدا همهجا میخواهد علی علیهالسلام را افشا کند، [گرچه] امامزمان (عجل الله فرجه) خودش اختیار دارد. امامزمان (عجل الله فرجه) تمام خلقت است، نَفَسهایی که خلقت میکشند، به وجود امامزمان (عجل الله فرجه) است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
آن موقعیکه آقا امامزمان میآید، قبله کربلاست...
روایت داریم، آن موقعیکه آقا امامزمان (عجل الله فرجه) میآید، قبله کربلاست؛ چونکه اصل، ولایت است، قبله هم ولایت است. اینکه میگوید: شما رو به قبله بایست، [یعنی] رو به ولایت بایست، رو به علی علیهالسلام بایست، رو به زهرا علیهاالسلام بایست. چرا؟ اگر آنها را قبول نداشتهباشی، نمازت به درد نمیخورد. رو به ولایت بایست، رو به مقصد خدا بایست، چونکه اگر مقصد خدا را قبول نداشته باشی، تمام عبادتهایت هیچ است. چرا؟ قبله علی علیهالسلام است، قبله زهرا علیهاالسلام است، قبله این دوازدهامام، چهاردهمعصوم علیهمالسلام هستند؛ اگرنه پشت به قبله ایستادهای. مگر هفت میلیون مردم رو به مکّه نایستادند؟ چرا کافرند؟ سلمان، اباذر، میثم، مقداد رو به علی علیهالسلام ایستادند، چرا انسانند؟ [چون] ولایت دارند. رفقای عزیز! بیایید رو به ولایت بایستیم. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
یاور امام زمان باید تشخیص نور بدهد، به سمتش حرکت کند و تسلیم باشد...
تو اگر بخواهی یاور امامزمان (عجل الله فرجه) باشی، باید هیچکس و هیچچیز را نخواهی، فقط علاقهات به امامزمان (عجل الله فرجه) باشد؛ وقتی امامزمان (عجل الله فرجه) میآید، یک جان داری، فدای امامزمان (عجل الله فرجه) کنی. جزء آنهایی باشید که بِدَوید. یاور باید اول تشخیص نور بدهد، یعنی تشخیص ولایت، بعد به سمت نور حرکت کند. حالا که حرکت کرد، تسلیم نور باشد؛ مثل اصحاب امامحسین علیهالسلام که امامزمان (عجل الله فرجه) دربارهشان میفرماید: «السلام علیک یا مطیع لله و رسوله، عبد الصالح»، پدر و مادرم به قربانتان. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
امام زمان به اجازه خدا و حضرت زهرا ظهور میکند...
امامزمان (عجل الله فرجه) میداند چهوقت ظهورش است، اما دو اجازه میخواهد: اول، اجازه از خدا؛ بعد، اجازه از حضرتزهرا علیهاالسلام. والله، روایت داریم به اجازه مادرش ظهور میکند. توجه فرمودید؟ حالا نگویید که ائمه علیهمالسلام احتیاج دارند؛ اینها اجازه روی اجازه است، احترام روی احترام است. باید آخرین امضای امامزمان عجلاللهفرجه را وجود مبارک حضرتزهرا علیهاالسلام بکند. انشاءالله آخرین امضاء شده است. حالا شما باید مواظب خودتان باشید، جوری باشید که جزء یاوران امامزمان (عجل الله فرجه) باشید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
ظهور امامزمان مقدمه رجعت است...
امامزمان (عجل الله فرجه) مقصد تمام خلقت را اجرا میکند. در تمام این دنیا هیچ چیزی از ظهور مهمتر نیست. تمام این حرفها مشابه است؛ اصل، وجود مبارک امامزمان (عجل الله فرجه) است. آنموقع حق و باطل از هم جدا میشود. آنچه در خلقت است، مقصدش رجعت است. اصلاً امامزمان (عجل الله فرجه) خودش را فدای رجعت میکند که ائمه علیهمالسلام بیایند و احقاق حق شود. ظهور امامزمان (عجل الله فرجه) مقدمه رجعت است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
بیایید از این حرفها قدردانی کنید و بهشت بروید...
رفقایعزیز! همه این حرفها باید با یقین خوانده شود و الّا حرف لوث میشود. ما باید یقین به ولایت داشته باشیم، نه فقط حرف ولایت بزنیم؛ اما بعضیها اینرا سرسری میگیرند. اصل یقین است. کجا یقین نداری؟ آن موقع که گناه میکنی، خدا که گناه را قبول نمیکند. اصحاب یمین گناه نمیکنند، من انتظار دارم همه شما اینجوری باشید. زبانی که علی علیهالسلام دارد، «لا اله الا الله، محمد رسولالله، علیولیالله» میگوید و این حرفها از آن بروز میکند؛ اما اگر علی علیهالسلام نداشته باشی، از تو خلق و پیروی خلق بروز میکند. بیا تولید تو ولایت باشد. رفقایعزیز! بیایید از این حرفها قدردانی کنید و بهشت بروید. تمام اینها با روایت و حدیث صحیح مطابق است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
ثواب بیولایت ثواب نیست، گناه است...
به حضرتعباس، آن را که باید بگویم، نمیتوانم بگویم. دور این حرفها پر میزنم، چون کسی را نمیبینم که بپذیرد. چرا؟ همهجا میروید و میخواهید ثواب کنید. آخر ثواب بیولایت که ثواب نیست، گناه است. روح ثواب، علیبنابیطالب علیهالسلام است. روح ثواب، امامحسین علیهالسلام و زهرای عزیز علیهاالسلام است. تو اعمالت روح ندارد. چرا؟ گناه میکنی. ائمه با گناه مخالفند؛ اما با سخاوت موافقند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
آهو با امامرضا علیهالسلام حرف میزند، تو با چه کسی حرف میزنی؟...
آهو دارد با امامرضا علیهالسلام حرف میزند، تو با چهکسی حرف میزنی؟ به حضرتعباس، جگر من از دست بیشتر شما خون است. امامرضا شترش را گرو گذاشته تا آهو را آزاد کند، تو چه گرو گذاشتی؟ کجا میروی زیارت امامرضا علیهالسلام؟ مگر تو امامرضا علیهالسلام را میشناسی؟ آن دو بچه آهو گفتند: والله، نخوریم شیر، تا نبینیم رخ امامرضا را. آنها از روزیشان گذشتند که امامرضا علیهالسلام را ببینند، آنوقت تو مال حرام میخوری؟ تو را چه به امامرضا؟ حالا باید بروی تلویزیون و ماهواره را ببینی، بدبخت بیچاره! امامرضا علیهالسلام جواب سلام برادر خودش [زید] را نداد. گفت: تو اسماً برادر من هستی، چرا طرفداری از دشمنان علی علیهالسلام میکنی؟ تو هم چرا بچهات بد است، طرفداریاش را میکنی؟ تو را چه به امامرضا؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
خالق تمام خلقت خداست، اما نگهداری آن با امام معصوم است...
چرا با خدا حرف زدن اینقدر خوب است؟ چون یقین داری امامزمان (عجل الله فرجه) و خدا هست؛ یعنی داری با هستی حرف میزنی. اینها هستی عالم هستند. هستی تمام خلقت خداست؛ نگهداری تمام خلقت، الان وجود مبارک امامزمان (عجل الله فرجه) است. چرا؟ میفرماید: اگر حجت نباشد، عالم فروریزان میشود. هر کدام از ائمه علیهمالسلام در زمان خودشان اینطور بودهاند؛ یعنی نگهداری خلقت را داشتهاند که اگر نباشند، عالم فروریزان میشود؛ اما خالق تمام خلقت خداست. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
این حرفها با تمام حرفهای باطل دنیا مبارزه دارد، اما پیروز است...
این حرفها امر ائمه اطهار است. این حرفها باید شما را نگه دارد. با این حرفها باید این آشغالکاریها را دور بیندازید و خنثی کنید. به تمام آیات قرآن، این حرفها با تمام حرفهای باطل دنیا مبارزه دارد، اما پیروز است. من دلم میخواهد شما پیروز شوید. هنوز معلوم نیست ما پیروز شویم. چرا پیروز نمیشویم؟ چون مهر دنیا داریم. «حب الدنیا، رأس کل خطیئة»، از هر گناهی بالاتر است. ای کسانیکه این کتاب را میخوانید! مبادا چند صفحه بخوانید و بایگانی کنید. به دینم قسم، اگر اینطور باشد، اسلام شما و ولایت شما بایگانی میشود. آن دو نفر اسلامشان بایگانی شد، حرف امیرالمؤمنین علیهالسلام را کنار گذاشتند، حرف خودشان را زدند، ولایت را بایگانی کردند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
امیرالمؤمنین حرفش را به چاه زد چون مردم کشش نداشتند...
علی علیهالسلام هم نتوانست حرفش را بزند، نه اینکه نتوانست، مردم کشش نداشتند. به خاطر همین رفت حرفش را به چاه زد. معنی تمام حرفها در دل علی علیهالسلام است. نجات بشر در دل علی علیهالسلام است. راهنمای همه خلقت علی علیهالسلام است. وصی رسولالله، علی علیهالسلام است. انشاءالله زمانی بشود این چاه به زبان درآید. همینجور که دست شما در قیامت به زبان در میآید، زمانیکه امامزمان (عجل الله فرجه) بیاید و پیچش را بگرداند، این چاه به زبان در میآید. این چاه مانند ضبط صوت از اول زمانیکه امیرالمؤمنین علیهالسلام حرف زده است، تمام فرمایشات امیرالمؤمنین علیهالسلام را بیان میکند، یعنی در عالم پخش میشود. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
هزاران هزار مردم از جهنم نجات پیدا میکنند بهخاطر اسم علی، نه خود علی...
دو مرتبه زهرای عزیز علیهاالسلام گفت: نزن! یکی کربلا گفت: به حسینِ من نزن! یک جا هم شب نوزدهم ماه رمضان بود که گفت: به علی علیهالسلام نزن! میخواست ابن ملجم به عذاب مبتلا نشود، وگرنه شمشیر به امر علی علیهالسلام است، چه کسی میتواند به او بزند؟ مگر علی کشتن شوخی است؟ حالا خدا با امیرالمؤمنین علیهالسلام عشقبازی کرد. گفت: علیجان! سلام به تو نمیکردند؟ سلام میکردی، جوابت را نمیدادند؟ علیجان! طناب گردنت انداختند، چهل نفر هُلت میدادند، یک نفر دفاع نکرد؟ علیجان! زهرا علیهاالسلام را زدند، دستش را شکستند، همه رفتند نماز جماعت؟ هیچکس توجه به تو نکرد؟ حالا توجه به تو میکنم! هزاران هزار مردم را نجات میدهم از جهنم، برای اسم تو، نه تو! وقتی ندا آمد: ارکان خدا شکست، اهل جهنم رقت کردند، حالا که رقت کردند، جنبه مغناطیسی ولایت به جهنم رسید، تمام اهل جهنم آزاد شدند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: عارف ولایت]
آن دو نفر دیدند اگر امام شناخته شود، کسی دور خلفا نمیرود...
خدا لعنت کند آن دو نفر را که نگذاشتند امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بیاید دنیا را گلستان کند. امامزمان (عجل الله فرجه) میآید دنیا را گلستان میکند. حضرت علی علیهالسلام بعد از رسولالله صلی الله علیه و آله میخواست همان کار را بکند، آن دو نفر نگذاشتند. چرا نگذاشتند؟ چون دیدند اگر امام شناخته شود، کسی دور خلفا نمیرود. خلفا دیدند اینها عدالت دارند، صداقت دارند، علم دارند، حلم دارند، ولایت دارند، از ماورای خلقت خبر میدهند، آنچه که خوبی در تمام این خلقت است به واسطه اینها به خلقت افشاء میشود، تصمیم گرفتند تسلیم ائمه علیهمالسلام نشوند. دومی گفت: ما زیر بار علی نمیرویم. همینطور ادامه پیدا کرد تا زمان امامزمان (عجل الله فرجه)، زیر بار ولایت نرفتند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امامزمان]
علی خواستن، مافوق تمام خلقت را خواستن است...
ما اسماً ولایت داریم، نه رسماً! علی علیهالسلام خواستن مگر شوخی است؟ علی خواستن، مافوق تمام خلقت را خواستن است. مگر علی خواستن این است که تو علی، علی کنی؟ علی خواستن، آخرت خواستن است. علی خواستن، امر خدا را اجرا کردن است. علی خواستن، امر رسولالله صلی الله علیه و آله را یقین کردن است. علی خواستن، «هل من ناصر» خدا را قبول کردن است. علی خواستن، نالههای حضرتزهرا علیهاالسلام را فراموش نکردن است؛ جسارت به امیرالمؤمنین علیهالسلام را فراموش نکردن است. دائم باید توی این حرفها باشی، آنوقت فرصتی نداری به جای دیگر نگاه کنی. علی شناختن نشانی دارد: یکی باید سخی باشی، یکی باید دنبال خلق نروی، یکی باید تسلیم امر باشی و گناه نکنی. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
نه فقط دنیا، آنچه که خدا کرات دارد، کسریشان بیولایتی و هستیشان ولایت است...
تمام بدبختی مردم بعد از رسولالله که گمراه شدند، این بود که علی علیهالسلام را خلق حساب کردند. شما باید از تمام ریشههای دلت، از تمام موهای بدنت، از تمام هیکلت، علی علیهالسلام را «[لم یکن له] کفواً احد» بدانی؛ یعنی احدی مثلش نیست. این هم خواست خداست، هم خواست حضرتزهرا علیهاالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام است. این همه که سفارش متقی شده است، چون امیرالمؤمنین علیهالسلام را اینطور میشناسد. یک نگاه در تمام خلقت میکند، میبیند نه فقط دنیا، آنچه که خدا کرات دارد، کسریشان بیولایتی و هستیشان ولایت است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
تفکر آن است که زیر این آسمان هیچکسی را نخواهی، مگر آنکه پیرو علی علیهالسلام باشد...
تفکر آن است که زیر این آسمان هیچکسی را نخواهی، مگر آنکه پیرو علی علیهالسلام باشد. تفکر، گول نخوردن است. شما گول میخورید که اهل دنیا میشوید. تفکر یعنی بشر در فکر آخرت باشد، نه اینکه دنبال دنیا برود. این تفکر است که خدا و پیامبر و ائمه علیهمالسلام تأیید کردهاند. «حبّ الدنیا، رأس کلّ خطیئة»، آنها دنیا را تکذیب کردند؛ ولی ما دنبال دنیا و مردم دنیا و تجملات دنیا میرویم. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
اگر از خطر آخرالزمان آگاه باشید، گناه نمیکنید...
شما باید از خطر آخرالزمان مطّلع باشید. اگر بخواهید از این خطر حفظ باشید و دینتان محفوظ باشد و خدا و امامزمان (عجل الله فرجه) از شما راضی باشند، محکم پِی کارتان باشید؛ اما از کارتان که فارغ شدید، با این کتابها و حرفها نجوا کنید. اگر از خطر آخرالزمان آگاه باشید، گناه نمیکنید. خدا حاجمیرزا ابوالفضل زاهد را رحمت کند. در تفسیر قرآنش میگفت: فوتی که به آتش میکنی، از تو سؤال میکنند که برای چه اینکار را کردهای؟ شما آنجا اقرار میکنی که چهکسی دنبال من بوده که همه کارهای مرا بررسی کرده است؟ اگر شما اینطور مطّلع باشید که گناه نمیکنید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
به غیر از خدا و ولایت کسی به شیطان زور نیست...
تو اگر واقعاً بخواهی دینت را حفظ کنی، خدای تبارک و تعالی حفظت میکند و کمک برایت میفرستد. حمایتکن پیدا میکنی. کس دیگری به غیر از خدا و ولایت، به شیطان زور نیست. اگر تو در پناه ولایت آمدی، او شیطان و گناه را از شما دور میکند. من دلم میخواهد شما انسان کامل شوید. انسان کامل احتیاج به هیچچیز و هیچکجا ندارد؛ فقط احتیاج به خدا و امامزمان (عجل الله فرجه) دارد، احتیاج به بیتوته شب دارد. کدامتان بیتوته شب دارید؟ بیایید توبه کنید و وارد امر ولایت شوید، نه وارد امر خلق. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
کسی که محبت دنیا دارد، نمیتواند ندای امام زمان را پاسخ بدهد...
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئة» اما دنیایی که به غیر از امر باشد. وقتی محبت [دنیا] نداشته باشی، تا ندای «جاء الحق و زهق الباطل» را شنیدی میدوی. والله اگر محبت دنیا باشد، نمیتوانی بگذری. همانطور که آن شخص صابونفروش با وجود آن همه گریه و التماس که برای دیدن امامزمان (عجل الله فرجه) کرد، وقتی باران گرفت، نگران صابونهایش شد. حضرت فرمود: صابونی! برو دنبال صابونهایت. این شخص محبت صابونها را داشت. امامزمان (عجل الله فرجه) او را نمیپذیرد. پس دنیا را اگر میخواهید، برای آبرویتان بخواهید. اما امر امام را بالاتر بخواهید و منتظر ندا باشید. تمام اینها مثل امانتی است در دست شما؛ اما صاحب امانت، ولیالله الاعظم [امام زمان] (عجل الله فرجه) است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
متقی تا زمان رجعت دائم ناراحت است...
همانطور که صحنه محشر پیش حضرتزهرا علیهاالسلام جمع میشود و [حضرت] شما را نجات میدهد، من هم از زمان بعد از رسولالله صلیالله علیه و آله جلوی چشمانم جمع شده است. کشتن امامحسین علیهالسلام جلوی چشم من است، زدن زهرا علیهاالسلام جلوی چشم من است. آنقدر به اینها نزدیکم که هنوز نالههای زهرا علیهاالسلام توی گوش من است، یا أبَتایش توی گوش من است، «هل من ناصر» امامحسین علیهالسلام توی گوش من است. همه اینها هست تا زمان رجعت که امامزمان (عجلالله فرجه) احقاق حق کند. متقی آن موقع غم و غصه از دلش بیرون میرود، وگرنه دائم ناراحت است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
خوشیهای دنیا خیالی است...
من اصلاً از اول عمرم خوشی ندیدم که دنبالش بروم. فهمیدم که خوشیهای دنیا خیالی است. خوشی آن است که دست از اهلبیت برنداری، خوشی آن است که زیر سایه امامزمان (عجلاللهفرجه) باشی، خوشی آن است که با خدا و امامزمانت حرف بزنی، خوشی آن است که سخاوت داشته باشی؛ چون سخاوت امر خداست. من با کسیکه سخی نباشد، میسازم؛ اما از او خوشم نمیآید؛ چون امر خدا از او صادر نمیشود. من والله، به دینم و به علی علیهالسلام قسم، اصلاً از خمس، ردّ مظالم و صدقه مصرف نمیکنم. تا الان رزقم را خدا داده است. خدا میگوید: «والله خیر الرازقین»، به عمرم دستم را جلوی کسی دراز نکردم. امامصادق علیهالسلام میفرماید: کسیکه دستش را جلوی خلق دراز کند از ما نیست؛ چون خلق خودش محتاج است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
متقی کسی را دوست دارد که حرفش را بشنود و عمل کند...
اگر دنیا را به متقی بدهند، راضی نمیشود، مگر حرفش را بشنوید و عمل کنید، آنوقت شما را دوست دارد. متقی میخواهد شما را به هستی برساند. تمام این حرفها به دینم، هستی است. از دست آنها ناراحت هستم که این حرفها را عمل نمیکنند، هر کدام این حرفها را که خودشان میخواهند عمل میکنند، هر کدام را که نمیخواهند عمل نمیکنند. متقی را دوازده امام، چهارده معصوم علیهمالسلام معلوم کردهاند و گفتهاند شما پِی متقی بروید؛ چون ما کسری داریم و متقی رفع کسری ما را میکند؛ ولی ما پِی کسی دیگر میرویم. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
مقصد متقی، ابلاغ پیام ائمه طاهرین است...
من آخر عمرم است، هیچ مقصدی نداشتم و ندارم؛ مگر اینکه پیام حضرتزهرا علیهاالسلام، پیام امامزمان (عجلالله فرجه) و پیام امیرالمؤمنین علیهالسلام را به شما ابلاغ کنم. همانطور که قرآن مانند ندارد، کلام ائمه طاهرین علیهمالسلام هم مانند ندارد. من همیشه کلام اینها را به شما گفتهام. اگر حرفی از اینها بهتر سراغ دارید، به من بگویید، من قبول میکنم؛ اما میدانم که نیست. من چیزی که بشر را بیدین میکند به شما میگویم، چیزی هم که شما را به اعلی درجه میرساند میگویم. فقط از شما میخواهم عمل کنید. این امر خدا و ائمه طاهرین علیهمالسلام است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
شیعه واقعی، سر سوزنی محبت دنیا ندارد...
از شرایط شیعه ایناست که محبت به دنیا نداشته باشد. روایت صحیح داریم که حضرت عیسی علیهالسلام که به آسمان رفت، از او سؤال شد چه آوردهای؟ میگوید: سوزن و نخ. همانجا در آسمان چهارم او را نگه میدارند. شیعه باید محبت خدا، قرآن و چهارده معصوم علیهمالسلام را داشته باشد. شیعه واقعی نباید بهقدر سوزن و نخ محبت [دنیا] داشته باشد؛ وگرنه به اوج آسمانها نمیتواند برسد. حقیقت در جو این خلقت شما را دعوت میکند، غیر حقیقت هم دارد شما را دعوت میکند. شما جانم، بیا گوش به حقیقت بده. غیر حقیقت، محبت دنیاست. حقیقت، محبت علی علیهالسلام و اولاد علی علیهالسلام است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
دوست علی علیهالسلام، باید به تمام گناهان نامحرم باشد...
چرا پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: «سلمان منا اهلالبیت»؟ یعنی شما میتوانید آنقدر ترقی کنید که جزء اهلبیت شوید. پس چرا جزء گناه میشوید؟ چرا جزء بدعتگذار میشوید؟ چرا سرپیچی میکنید؟ دنیا میگذرد. شما اگر اینجا عضو اینها شدی، آنجا هم عضو هستی. بیجهت که خدا به سلمان سلام نمیرساند. به دینم، والله، دلم میخواهد شما همه سلامالله علیه شوید، من که مقصد دیگری ندارم. من چه احتیاجی به شما دارم؟ شما اگر میخواهید به زهرا علیهاالسلام محرم شوید، باید دوست علی علیهالسلام باشید، نه دشمن علی علیهالسلام. دوست علی علیهالسلام باید به تمام گناهان نامحرم باشد، آنوقت فاطمهزهرا علیهاالسلام شما را میپذیرد. هر چیزی موفقیت میخواهد. توفیق گناه نکردن، امر امامزمان (عجل الله فرجه) را اطاعت کردن است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
شرط قبولی عبادت، ولایت داشتن است و شرط قبولی ولایت، اطاعت کردن است...
قبولی عبادت، ولایت [داشتن] است و قبولی ولایت، اطاعت [کردن] است. حالا شیعه باید فرمان امام را ببرد، برای خودش مصداق درست نکند. شاهعبدالعظیم حسنی خدمت امامهادی علیهالسلام میگوید: واجبات را بجا میآورم و ترک محرّمات میکنم. اگر شما که امام و حجّت من هستی، امر کنی سیبی یا اناری نصفش حلال است و نصفش حرام، نیمه حلالش را میخورم و نیمه حرامش را دور میاندازم. پس از این، با همین عقیده کنار رفت. چرا؟ چون او به غیر از امام، کسی را واجبالاطاعة نمیبیند؛ حجتخدا را واجبالاطاعة میداند. حالا خدا به او عظمت میدهد. [حضرت] میفرماید: هر کس شاهعبدالعظیم حسنی را زیارت کند، امامحسین علیهالسلام را زیارت کرده؛ چون امر امام را زیارت کرده است. رفقایعزیز! من هم دلم میخواهد شما اینطور باشید. امر وجود مبارک حجةبنالحسن (عجل الله فرجه)، امام الانس و الجن را اطاعت کنید تا شاهعبدالعظیم حسنی بشوید. اطاعت یعنیچه؟ یعنی گناه نکنید. امامصادق علیهالسلام میفرماید: شما عضو مایید، هر وقت گناه کردید جدا میشوید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
اگر ولایت را در وجودت حفظ کردی، خداوند تو را حفظ میکند...
کار شیعه آنقدر بالا میگیرد که حضرت میفرماید: هر کس لقمهای به دوست ما داد، ثواب حج واجب و عمره به حساب او نوشته میشود. هر کس او را یاری کرد ما را یاری کرده، یا میفرماید: هر کس او را دوست نداشتهباشد، دروغ میگوید که ما را دوست دارد. همانطور که شیعه، امام را قبول میکند، امام هم اینهمه او را احترام میکند. امامصادق علیهالسلام میفرماید: شیعههایمان را در دنیا پخش میکنیم تا بهواسطه آنها شهرها و روستاها حفظ شود. همانطور که امامرضا علیهالسلام به زکریا میفرماید: زکریا در قم بمان تا قم بهواسطه تو حفظ شود. شما اگر ولایت را حفظ کردی؛ یعنی چهاردهمعصوم علیهمالسلام را حفظ کردی، خداوند تو را حفظ میکند. تو باید چهاردهمعصوم علیهمالسلام را در وجودت حفظ کنی. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
شیعه محترم است، چون تولی و تبری دارد...
کسیکه تسلیم علی علیهالسلام هست شیعه است، کس دیگری تسلیم علی علیهالسلام نیست. از طرفی خداوند متعال میفرماید: من اعمال متقی را قبول میکنم؛ چون متقی تسلیم علی علیهالسلام است. همینطور اصحاب یمین؛ چون تسلیم علی علیهالسلام هستند؛ چون بیعلی علیهالسلام اعمال قبول نیست. چرا اینقدر شیعه احترام پیدا کردهاست؟ چون تولی و تبری دارد. چون امامصادق علیهالسلام فرمود: دین، تولی و تبری است؛ یعنی باید از دشمنان علی علیهالسلام بدمان بیاید و از دوستان ایشان خوشمان بیاید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
شیعه واقعی را خدا و معصومین تأیید میکنند...
شیعه خیلی مقام دارد. امامصادق علیهالسلام میفرماید: هر کس شیعه ما را دوست نداشته باشد و بگوید ما را دوست دارد، دروغ گفته است؛ اول باید شیعه ما را دوست داشته باشد. همچنین خدای متعال میفرماید: اگر کسی توهین به یک شیعه و مؤمن کند، خانه مرا خراب کردهاست. پس اگر شما شیعه واقعی شدی، هم خدا و هم امام، شیعه را تأیید میکنند؛ اما شیعگی شروط دارد که هر کسی ادعای شیعگی نکند. شیعه باید مثل شاه عبدالعظیم حسنی و اویس باشد، نه اینکه هر کسی بگوید من شیعهام! شرط شیعگی ایناست: ولایت، عدالت، سخاوت. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
علی علیهالسلام، دین است...
بعد از صد و بیست و چهار هزار پیامبر، به پیامبر آخرالزمان قرآن نازل شدهاست. خود پیامبر صلی الله علیه و آله جسمش خیلی مبارک است؛ اما امرش مبارکتر است، امر او واجب است. حالا که ذرهای درباره معرفی علی علیهالسلام کندی شد، [خدا] میفرماید: هیچ کار نکردهای: «یا أیها الرّسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته»، یعنی اگر این کار را نکردی، رسالت را ابلاغ نکردهای. پس پیامبر صلی الله علیه و آله به امر خدا علی علیهالسلام را معلوم کردهاست. حالا [خدا] میفرماید: «الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی» یعنی امروز دین شما کامل شد؛ علی علیهالسلام، دین است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
زمان فرق میکند، اما امر فرق نمیکند...
اینهمه خداوند درباره امیرالمؤمنین علیهالسلام سفارش کردهاست، آیا تو تکذیب میکنی؟ چرا دنبال غیر از علی علیهالسلام میروی؟ مگر عقل نداری؟ تفکر داشته باش. علی علیهالسلام هدایت است، خلق جنایت است. اینکه علی علیهالسلام را در خانه گذاشتند و دنبال خلق رفتند، از جنایتشان بود که خدا افشایشان کرد و فرمود: مرتد و کافرند. تو دنبال چهکسی میروی؟ به آنها گفته مرتد و کافرند، تو هم که امر امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را قبول نداری، مشابه آنهایی. امر فرق نمیکند، آنها در آن زمان بودهاند، تو در این زمان هستی. زمان فرق میکند، کم و زیاد میشود؛ اما امر فرق نمیکند. امر خدا در تمام زمانها وجود مبارک دوازدهامام، چهاردهمعصوم علیهمالسلام است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
پیروی از خلق، گمراهی است؛ پیروی از علی علیهالسلام، هدایت است...
شما اگر مطیع رسولالله هستید که پیامبر صلی الله علیه و آله میگوید پیروی از امیرالمؤمنین علیهالسلام بکنید. چرا از خلق پیروی میکنید؟ پیروی از خلق، گمراهی است؛ پیروی از علی علیهالسلام، هدایت است. بارها گفتهام آیا کسی بهتر از امیرالمؤمنین علیهالسلام سراغ دارید؟ چهکسی خورشید را برگردانده؟ چهکسی یک نفَسش افضل از عبادت ثقلین است؟ چهکسی یک ضربه شمشیرش از عبادت ثقلین افضل است؟ چهکسی هنگام مرگ، بالای سر همگان حضور دارد؟ چهکسی در قبر سفارش شما را به نکیر و منکر میکند؟ درباره چهکسی خدا فرموده: اگر عبادت ثقلین بکنی و امیرالمؤمنین علی را به «الیوم اکملت لکم دینکم» قبول نداشته باشی تو را به رو به جهنم میاندازم؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
افشاکننده کلام خدا و معصومین باشید، نه نقل و خبر...
وعاظ محترم! گویندگان محترم! خطیب نباشید. حرفی بزنید که به درد مردم بخورد. حرفی بزنید که مردم را نجات بدهد. حرفی بزنید که موجب هدایت مردم باشد؛ نه مثل آن گویندهای که ده شب در مسجدی سخنرانی کرد و آخر کار، بانی مجلس مبلغ ناچیزی به او داد. پرسید: چرا؟ جواب داد: تو ده شب روی منبر روزنامه خواندی! حرف خدا و پیامبر و اسلام نزدی. به جای حرف خدا و پیامبر، روی منبر روزنامه نخوانید؛ دریا در آمریکا طغیان کرده! طوفان در فلانجا چه کرده. اگر شما حرف خدا و پیامبر را نزنید، منبر را چوب کردهاید. شما باید چوب را منبر کنید، نه منبر را چوب! چونکه حضرتسجاد علیهالسلام فرمود: یزید! بروم بالای چوبها؟! چون روی منبر یزید، حرف خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله زده نمیشد. شما باید حرفهای حضرتزهرا علیهاالسلام و امامزمان عجلالله فرجه و پیامبر صلی الله علیه و آله را افشا کنید، نه اینکه افشاکنِ نقل و خبر باشید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: ترجمه احکام]
کسی که تکبر دارد، پیرو شیطان است...
آقای دانشجو! آقایدکتر! آقای رئیس! چرا تو اینقدر تکبّر داری؟ کجایی؟ تو پیرو شیطانی! یک پیرمردی را که میبینی، یک سلام به او بکن! مگر تو یک ذرّه درس خواندی، چه خبر شده؟ یک سلام به پیرمردی که در ظاهر چیزی ندارد بکن! خدا حاج شیخ عباس تهرانی را رحمت کند! میگفت: حسینجان! هر کسی را که تحویلش نمیگیرند، تو برو تحویلش بگیر! من میرفتم در مجلس، نگاه میکردم، میدیدم یک رعیتی یا یکی که لباسش مندرس است، میرفتم کنارش مینشستم. احوالپرسی میکردم، روایت برایش میگفتم. آن بنده خدا هم حرفهایش را میزد. کسی که اینطوری است، پیرو امیرالمؤمنین علیهالسلام است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
علم یعنی تواضع...
عزیز من! اگر رفتی درس خواندی، درس مثل این است که یک درخت به بار آمده، سر به زیر شو! تواضع داشتهباش! مگر تو هم رفتی درس خواندی، شیطان شدی؟! اصلاً علم یعنیچه؟ علم یعنی تواضع. اوّل علم تمام خلقت امیرالمؤمنین علیهالسلام است. اوّل قدرت همه خلقت است. اما آنجا آمده، دوشش را پایین میآورد که آن بچّه یتیم روی کمرش بیاید. ما داریم چه میگوییم؟ قدرةُ الله است، آنقدر علی علیهالسلام عظمت دارد که همه ائمه علیهمالسلام خودشان را فدای علی علیهالسلام کردند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
اگر میخواهید به جایی برسید، منیّتتان را کنار بگذارید...
خدا به شیطان میگوید: آدم را سجده کن! ببین عجب حرف حسابی میزند! میگوید: خدایا! سزاوار سجده تویی، من به غیر از تو، برای هیچکس سجده نمیکنم. ببین چه حرف قشنگی میزند! خدا گفت: من میگویم سجده کن! گفت: نمیکنم. خدا گفت: گُمشو! شیطان، امر را اطاعت نکرده و گرنه نمازی خوانده که چهار هزار سال طول کشیده. چرا بیدار نمیشویم؟ ما نمازمان پنجدقیقه طول میکشد. شیطان، چهار هزار سال نمازش طول کشیده! چه سجدههایی داشته! سیهزار سال تدریس میکرده، ملائکه را درس میگفته، اما یک اطاعت نکرده، خدا میگوید گُمشو! چرا در فکر نمیرویم؟ چرا ما اندیشه نداریم؟ چرا ما دنیا را از دلمان بیرون نمیکنیم؟ شیطان تکبّر داشت. گفت: من از آتشم؛ اما آدم از خاک است. یک منیّت در کار آورد. تا کِی مَن، مَن، میکنید؟ ایناست که به هیچجا نمیرسید. اگر میخواهید به جایی برسید، منیّتتان را کنار بگذارید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
قُرقگاه را مراعات کن...
هر کس که صبح از خانه بیرون آمد، به امید خدا، در کار خودش به فکر مردم باشد، به فکر زن و بچّهاش باشد. قُرقگاه را مراعات کن! آنوقت شما در صراط مستقیم هستی. ما در صراط مستقیم نیستیم که هر جا دلمان خواست میرویم. هر کجا دلمان رفت، میرویم. تو «لا إله إلّا الله» که نمیگویی هیچ، بُتپرست هم هستی. ای کاش ما مثل بُتپرستها یک بُت میپرستیدیم، ما بُتها میپرستیم. بیخود نیست که پیغمبر صلی الله علیه و آله میگوید: در آخرالزمان از هر هزار نفر، یکی هم با دین از دنیا نمیرود. دین چیست؟ دین، ولایت است. دین، امیرالمؤمنین علیهالسلام است. دین، پیغمبر صلی الله علیه و آله است. دین، امر اینهاست. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
حسینکشی توبه ندارد...
عمر سعد از آیه توبه استفاده کرد. میگوید: حسین را میکشیم [و] توبه میکنیم. اگر قیامتی بود که توبه کردهایم، اگر هم نبود [که] به سلطنت ری میرسیم. آخر، مرد نادان! حسینکشی هم توبه دارد؟! خدا آیه توبه را به گنهکارها میگوید. به آنهایی که نمیفهمند و گناه میکنند؛ یعنی راه را باز کرده، میگوید: من خوشم میآید، بیایید برگردید! مثلاً اگر یک نگاهی کردی، یک خیالی کردی، یک میوهای از یکجا برداشتی، یک کارهایی که اینجوری باشد. اگر هم میوه یکی را برداشتی، باید به او برگردانی. حقّالنّاس، توبه ندارد. حقّالله توبه دارد: یک روزهات را خوردی، یا یک نمازی را نخواندی. خب، اگر میتوانی [روزه] میگیری، خدا تو را میآمرزد. اما حقّالناس که توبه ندارد! خدا میگوید حقّ مردم است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
لا اله الا الله یعنی هیچ مؤثری مؤثر نیست...
من تعجّب میکنم! چرا ما در فکر نمیرویم؟! چرا اعتقاد به قیامت نداریم؟! چرا دنیا ما را گول زدهاست؟ تو میخواهی به وادی نور بیایی؟! حالا موسی دارد میرود به وادی نور برسد، یکقدری محبّت زن در دلش بود، [به او] میگوید: «فاخلع نعلیک» یعنی محبّت زنت را دور کن! میخواهی به وادی نور وارد شوی. بابا! «لا إله إلّا الله» خودِ نور است. «لا إله إلّا الله» خودِ خداست. تمام نورها از خداست. تو میخواهی «لا إله إلّا الله» بگویی، یعنی هیچ مؤثّری مؤثّر نیست؛ اما تو داری چیز دیگری را مؤثّر میدانی، آیا این مؤثّرها مؤثرند؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
ذکر گفتن بدون تسلیم امر خدا و رسول بودن فایده ندارد...
«إنّ الله و ملائکته یصلّون علی النبیّ، یا أیّها الذّین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» ما باید تسلیم پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) باشیم، نه اینکه فقط صلوات بفرستیم. اگر ما تسلیم پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نباشیم، صلوات هم لقلقه [زبان] است. چقدر مردم صلوات میفرستند؟ چقدر ما صلوات میفرستیم؟ آیا ما تسلیم هستیم؟ فردایقیامت ما را میآورند، میگویند: ما گفتیم تسلیم باش؛ اما تو تسلیم نبودی. حالا هر چه هم میخواهی صلوات بفرست! به دردت نمیخورد. هر چه هم میخواهی ذکر بگو! امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «أنا ذکر الله». ذکر، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. اگر تو تسلیم باشی، هر نَفَسی که داری میکشی، ذکر است؛ اما اگر تسلیم نباشی، دو هزار «یا الله»، «سبحانالله»، «الحمد لله» بگویی، به درد نمیخورد. این ذکر گفتن، مثل آن است که نماز میخوانی، اما وضو نداشته باشی. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
اهل کوفه لا اله الا الله را کشتند...
مگر اهلکوفه، «لا إله إلّا الله» نمیگفتند؟! «لا إله إلّا الله» را زیر سُم اسب کردند. کارکردشان همان بود. اینها «لا إله إلّا الله» گفتند؟! شمر با لشکر کوفه قرار گذاشت که هر وقت من «اللهأکبر» گفتم، «اللهأکبر» بگویید! بدانید آنموقعیکه من «ألله أکبر» میگویم، سر حسین را جدا کردهام. هفتاد هزار نفر، سهدفعه «اللهأکبر» گفتند!! اینها «لا إله إلّا الله» گفتند؟ «لا إله إلّا اللهِ» ما هم، مشابه همان «لا إله إلّا الله» هاست. آخر، حقّکشی یعنیچه؟ مگر تو خدا را میکشی؟! خدا که دیدنی نیست. تو امر خدا را میکشی. اگر امر خدا را کشتی، خدا را کشتی! [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
لا اله الا الله باید علی علیهالسلام کنارش باشد...
جانم فدای بلال! دومی آمده و به بلال میگوید: اذان بگو! ما خانه برایت میخریم، بهترین دختر را برایت میگیریم، حقوق به تو میدهیم، به تو جفا شده؛ همان اذان را بگو! گفت: نمیگویم. گفت: یادت رفته که من تو را خریدم و آوردم و به پیغمبر بخشیدم؟ بلال گفت: محض چه کسی کردی؟ گفت: محض خدا. گفت: برو از خدا مزدش را بگیر! به من چه کار داری؟! گفت: همان «أشهد أن لا إله إلّا الله» را بگو! همان «لا إله إلّا الله» را بگو! گفت: نمیگویم. [گفت:] آخر چرا نمیگویی؟ گفت: لا إله إلّا اللهی که علی (علیهالسلام) کنارش نباشد، چه لا إله إلّا اللهی است که من بگویم؟ (خدا را قسم میدهم به باطن دوازدهامام، چهاردهمعصوم که به ما معرفت بدهد! ببین، یک غلامسیاه چه معرفتی دارد!) گفت: نمیگویم. من لا إله إلّا اللهی میگویم که «عمودالدّین» کنارش باشد. لا إله إلّا اللهی میگویم که «قرآنناطق»، کنارش باشد، نه تو ای غاصب! [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: لا اله الا الله]
هوای بچهات را داشته باش...
هوای بچه را داشتهباش. اگر بچه رفت، ساعت دوازده آمد، بگو تو کجا بودی؟ تو هیچچیز به او نمیگویی؟ خب، رفیقباز میشود. آره، قربانت بروم باید مواظب بچه باشی. بعد از نماز مغرب و عشاء، این سه تا بچه ما خانه میآمدند. یکشب نمیتوانستند یکجا بروند. خانه دایی، عمو نمیگذاشتم بروند. بچههایی که در محله ما خوب و پاک بودند، سه تا بچه من بودند. حالا به شما هم میگویم بچه را نُنُر نکن. به او بگو تو کجا بودی؟ اینرا که میتوانی بگویی، از او میترسی؟ بچههایتان را بهدست کسی نسپارید. خودتان به امر کسی نروید. خودتان امر خدا را اطاعت کنید، امر امیرالمؤمنین را اطاعت کنید. مواظب بچههایتان باشید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وعاظ]
امیرالمؤمنین [و لم یکن له] کفواً احد است...
امیرالمؤمنین [و لم یکن له] کفواً احد است. خدا درباره پیامبر هم نگفتهاست اگر او را قبول نداشتهباشی و عبادت انس و جن کنی، تو را به جهنم میاندازم. شخصیتهای دوازدهامام و چهاردهمعصوم، همگی شخصیتهای محترمی هستند؛ اما محترمِ تمام آنها پیامبر است و علی. درباره پیامبر هم خدا نگفتهاست اگر او را قبول نداشتهباشی، عبادت انس و جن بکنی، تو را به جهنم میاندازم. فقط راجع به علی گفتهاست. علی (علیهالسلام) [و لم یکن له] کفواً احد است. احدی مثل او نیست. کدامیک از این وعاظ این حرف را زدهاست؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وعاظ]
اگر شما این سه تا کار را انجام دهید، رستگار هستید...
یکی اینکه «من» نداشتهباشید، دیگر اینکه دنبال خلق نروید و یکی هم اینکه سخی باشید. به همه قرآن قسم، اگر شما این سه تا کار را انجام دهید رستگار هستید. روح از بدنتان برود، میروید فی الجنة. اصلاً به همه قرآن، اگر شما این سه کار را داشتهباشید، مارک ولایت به شما زده میشود. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وعاظ]
هوای امامزمان را داشتهباشید...
جانم! هوای امامزمان را داشتهباشید. من دلم میخواهد شما در خط امامزمان باشید. حرف من ایناست. این حرفها را دارم میزنم که در خط امامزمان باشید. من هر شب، نماز امامزمان را میخوانم. نمیخواهم به شما بگویم من نماز میخوانم. میخواهم بگویم شما یکشب نماز را بخوان، دو شب بخوان. من به دین یهودی بمیرم اگر بخواهم بگویم نماز میخوانم. باور کردید؟ من دارم برای شما میگویم، یعنی شما هم در همین کارها بیایید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وعاظ]
وقتی امامزمان بیاید، تمام ماشینها و طیارهها و اتم و تفنگ و باروت از کار میافتند...
وقتی امامزمان بیاید، (یک مقداری به من نشان داد)، ماشین از کار میافتد. تمام ماشینها و طیارهها و اتم و تفنگ و باروت از کار میافتند. وقتی امامزمان ظهور میکند، اینها فلج میشوند که امامزمان به اینها زور میشود. امامت حرف دیگری هست، خیال حرف دیگری هست، خواستن حرف دیگری هست؛ اما زمان اینطوری میشود. همه آنها فلج میشوند. هفتاد هزار مَلَک از آسمان میآیند، تمام دست به شمشیر، وگرنه به امامزمان (عجلاللهفرجه) میگویند: برو! وگرنه تو را رجم میکنیم! [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وعاظ]
باید به فکر رجعت باشید، یکدفعه دیدید رجعت آمد...
اگر شما بخواهید نروید، همیشه باید یککاری را برای خودتان رزرو کنید. الان برو خواهرت را ببین، مادرت را یک سر بزن، ذکر خدا بکن، نماز بخوان، نماز امامزمان بخوان. شما چه روزی نماز امامزمان خواندهاید؟ الان نصف بیشتر عمرتان رفتهاست. قربانتان بروم، باید به فکر رجعت باشید، یکدفعه دیدید رجعت آمد. تو برای امامزمان چهکار کردی؟ آقا تشریف آوردند، تو چهکار کردی؟ نماز امامزمان خواندی؟ ذکر خدا گفتی؟ فقیری را دستگیری کردی؟ امری را اطاعت کردی؟ چهکار کردی؟ تو باید به فکر رجعت باشی. رجعت یکدفعه میآید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: وعاظ]
دلم میخواهد این جلسه را دستتان باشد تا انشاءالله، به امید خدا، به حضرت مهدی بدهید....
دلم میخواهد این جلسه را دستتان باشد تا انشاءالله، به امید خدا، به حضرت مهدی بدهید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
این جلسه، همان جلسهای است که زهرای عزیز میخواست درست بشود، نشد....
امیدوارم که این حرفها را بشنوید، مبادا متفرق بشوید. این جلسه، همان جلسهای است که زهرای عزیز میخواست درست بشود، نشد. الحمد لله، شکر رب العالمین، همه شما «هل من ناصر» به زهرای عزیز گفتید، همه شما «هل من ناصر» به امیرالمؤمنین گفتید، همه شما «هل من ناصر» به امام حسین گفتید؛ اما این حقیقتی که دارید مواظب باشید، شکرانهاش را بکنید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
حالا زهرای عزیز آمده با پهلوی شکسته، بازوی ورم کرده، سیلی خورده، میآید، میگوید: علی جان، من که طاقت ندارم، بیا ببینیم یک الاغی، چیزی بگیر، سوار بشوم بروم...
ببین، نمیخواهم روضه بخوانم، حالا زهرای عزیز آمده با پهلوی شکسته، بازوی ورم کرده، سیلی خورده، میآید، میگوید: علی جان، من که طاقت ندارم، بیا ببینیم یک الاغی، چیزی بگیر، سوار بشوم بروم. حالا الاغ سوار میشود، [پیش] مهاجر و انصار میرود. میخواهد یک همچنین مجلسی درست کند. چون که پیغمبر گفت: یا علی، اگر چهل نفر بودند، حقت را از ابابکر بگیر. این بدعتها که گذاشتند از برای نامردی مردم بود که نیامدند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
امام صادق میفرماید: همه ما در شبهای جمعه در عرش خدا دور هم مینشینیم، پیامبر با ما صحبت میکند...
امام صادق میفرماید: همه ما در شبهای جمعه در عرش خدا دور هم مینشینیم، پیامبر با ما صحبت میکند و اگر الان نبی بوده است، آن موقع دیگر ولی است. پیامبر دیگر نبی نیست؛ اما امر نبی را ما باید اطاعت کنیم. در زمین امر نبی است؛ اما الان که پیامبر در عرش معلی صحبت میکند، حرف ولی میزند؛ چون که خدا خوشش میآید، حرف ولی بزند. الان آنجا رهبر است، مگر این سمتی که اینجا به او داده است، خدا آنجا از او میگیرد؟ نه [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: نازله]
مگر زحمت پیامبر شوخی است؟...
پیامبر چقدر زحمت کشید؟ مگر زحمت پیامبر شوخی است؟ حالا آن یکی را نمیگویم که از آن بالا خاکستر روی سرش میریختند. چرا؟ بیا طرف ما برایت زن میگیریم، به تو شوکت میدهیم، دستت را میگیریم، چه کارت میکنیم، فلانت میکنیم، دیدند رها نمیکند. حضرت فرمود: خدا را قبول دارید؟ گفتند: آره، گفت: به خدا قسم، اگر اینقدر توان داشته باشید که ندارید، خورشید را در یک کف دست من بگذارید، ماه را در یک کف دست من بگذارید، میگویم: «لا اله الا الله» اما در این پیامبر ، «علی ولی الله» است [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: شناخت امام]
پیامبر در این فاصله که ام السلمه آب در ظرف میریخت، به معراج رفت و برگشت و در آن مدت تمام آسمانها، عرش، بهشت و جهنم را سِیر کرد. پس زمان در اختیار ولایت است....
پیامبر در این فاصله که ام السلمه آب در ظرف میریخت، به معراج رفت و برگشت و در آن مدت تمام آسمانها، عرش، بهشت و جهنم را سِیر کرد. پس زمان در اختیار ولایت است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: گنجینه]
انشاءالله، امیدوارم اگر من رفتم، اگر اینجا بود، توی [همین] خانه، اگر نبود، همان خانه حاج ابوالفضل تشکیل بدهید. همان عنایتی هم که به من دارید، به کم و زیاد به این داشته ...
انشاءالله، امیدوارم اگر من رفتم، اگر اینجا بود، توی [همین] خانه، اگر نبود، همان خانه حاج ابوالفضل تشکیل بدهید. همان عنایتی هم که به من دارید، به کم و زیاد به این داشته باشید. انشاءالله امیدوارم خانمهای عزیز هم من بعد، از شوهرهایشان چیزی نکنند که بگویند که حالا حاج حسین مرده، کجا میروی؟ خانم، تو خودت حاج حسینی، شوهرت حاج حسین است. حالا حاج حسین گفته، یک چیز باشد، آنوقت کسی است که خدا از توی شما برانگیخته کند و محبت آن را در دل شما بیندازد. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
به صاحب این مجلس، به حضرت عباس، این جوان، هنوز به من نگفته یک تومان به من بده، نگفته است...
من از هر سه بچههایم را راضی هستم؛ اما الان این حاج ابوالفضل یک مدیریت دارد، حاج ابوالفضل یک مدیریت بالخصوصی دارد، به صاحب این مجلس، به حضرت عباس، این جوان، هنوز به من نگفته یک تومان به من بده، نگفته است. اگر بخواهد مثلاً حالا یک لباسی، یک چیزی، یک پول آبی، برقی، یک چیزی داشته باشد، به مادرش حاشیه میرود، نمیگوید بده؛ اینقدر جمع و جور است. میگوید: مادر، امروز مثلاً فلان چیز را برای آن گرفتم، یا فلان کار را کردم، یک حاشیه به آن میرود. او به من میگوید، اینقدر جمع و جور است. یک چیزی که حالا میخواهد بخرد، من به او میگویم، یک مرتبه میگوید: بابا، دو تومان، دو تا دانه تومان، زیاد آمده، پنج تومان زیاد آمده، خیلی جمع و جور است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
اگر علی اینجا تشریف آورد، زهرا، ائمه تشریف آوردند، میآیند به اصطلاح، شما را تایید کنند، باید قدردانی کنید. یک چیز به من میگوید، من هم به شما میگویم. الان اصل شما ...
اگر علی اینجا تشریف آورد، زهرا، ائمه تشریف آوردند، میآیند به اصطلاح، شما را تایید کنند، باید قدردانی کنید. یک چیز به من میگوید، من هم به شما میگویم. الان اصل شما هستید که اینجا جمع شدید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
امروز میخواهم بگویم که ما جلسه داریم. یعنی زهرا جان، ما جلسه تو را داریم، حسین جان، ما جلسه تو را داریم...
شما باید قدر این جلسه را، این دور هم نشستن را، [بدانید.] هنوز هم من خجالت میکشم به زهرا بگویم ما جلسه داریم؛ یعنی من هنوز خجالت میکشم. من هنوز نگفتم، حالا امروز میخواهم بگویم که ما جلسه داریم. یعنی زهرا جان، ما جلسه تو را داریم، حسین جان، ما جلسه تو را داریم. حالا راست میگویم یا نمیگویم؟ اینکه من هنوز جلسه نگفتم، به این واسطه است، من هنوز قدری خجالت میکشم. پس اینجا آقا آمده، امیرالمؤمنین آمده، حضرت زهرا آمده، تا حتی توی این جلسه، جبرئیل نازل شده است. دیگر از این بهتر که نمیشود. جوادالائمه آمده، خود امیرالمؤمنین آمده، تمام اینها اینجا جلسه دارند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
ببین، من بیشتر مجلسها را نمیروم، میگویم: اگر من رفتم، تایید میشود. به شما هم میگویم، آقاجان من، توی بیشتر مجلسها نروید. البته مجلسی که به غیر امر خدا و پیغمبر ...
ببین، من بیشتر مجلسها را نمیروم، میگویم: اگر من رفتم، تایید میشود. به شما هم میگویم، آقاجان من، توی بیشتر مجلسها نروید. البته مجلسی که به غیر امر خدا و پیغمبر است نروید. آنجا را تایید میکنی. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
من تا حتی این پسرم که انشاءالله یک چند ماه دیگر میخواهد یک خرده بنایی کند، میخواهم به او بگویم این گچها را اگر رویش زدی که خب، هیچ چیز، اگر این گچها را تراشیدی، ...
من تا حتی این پسرم که انشاءالله یک چند ماه دیگر میخواهد یک خرده بنایی کند، میخواهم به او بگویم این گچها را اگر رویش زدی که خب، هیچ چیز، اگر این گچها را تراشیدی، باید بروی اینها را توی بیابان بریزند که سجدهگاه ملائکه بشود. اینها را لای آشغالها نریزید، مگر رویش را همینطور سفید کنی. من هم به او گفتم، گفتم: بابا، همین رویش را سفید کن. اما اگر بخواهد این گچها را بتراشد، چون که گچی [است] که همهاش حرف ولایت شده، حرف توحید شده [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: تذکر جلسه]
به تمام آیات قرآن، امیرالمومنین (علیه السلام) آمد، گفت: علی، علی (علیه السلام) خانه هیچکس توی قم نرفته، فقط خانه پدر تو آمده است....
به تمام آیات قرآن، امیرالمومنین (علیه السلام) آمد، گفت: علی، علی (علیه السلام) خانه هیچکس توی قم نرفته، فقط خانه پدر تو آمده است. شما قدردانی کنید. این حرفها را به همهکس نزنید. آن وقت میگویند: فلانی، جادوگر است. این حرفها را میزند؛ میخواهد شما را گول بزند. چون که خودش ولایت ندارد، ولایت جاذبه دارد. ببین، آهنربا هیچ چیز را نمیگیرد، آهن را میگیرد. دل ولایتی، ولایت را میگیرد. اگر اینها را بشنوید، میگویید باز هم اینها کوتاهی درباره افشای ولایت است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: مشهد 94 – شب دوم، روضه]
شما الان قدر این جلسه توحید و جلسه ولایت را بدانید. الحمد لله، همه چیزی اینجا نازل شده است...
شما الان قدر این جلسه توحید و جلسه ولایت را بدانید. الحمد لله، همه چیزی اینجا نازل شده است. هر چیزی بگویی، نازل میشود. بالاتر از این، ولایت به شما نازل شده است. به دینم نازل شده، به ایمانم نازل شده است. آخر، این استقامت، مگر به غیر استقامت خدا، جور دیگری است؟ تندی میشنوید، چیزتر میشوید. امروز به خانواده گفتم. گفتم: اصلاً اینها یک مسیری دارند میروند که اصلاً انگار کن که همه این حرفها را زیر پایشان گذاشتند؛ نه به تندی کار دارند، نه به کندی کار دارند، [میخواهد] چیزی باشد، چیزی نباشد. الحمد لله خدای تبارک و تعالی بهتر به شما بده. من افتخار میکنم که خانههایتان خوب است، افتخار میکنم که بعضیها دعا کردیم خانهدار شدند، خانمدار شدند. افتخار میکنیم؛ اما شما میآیید توی یک دخمه اینجا زندگی میکنید، مگر شوخی است؟ چه کسی شما را توی یک دخمه میآورد؟ آنوقت این دخمه را انگار که پیش شما مثل یک کاخ است. خدا اینجوری کرده است. میدانی خدا برای شما چه کرده است؟ خدا بکوقت میبینی تو…
رفقای عزیز! این جلسه ما را خدا تهیه کرده، از اینجا نروید. اینجا که میآیید، خستهتان نکند، اگر بکند، میروید؛...
رفقای عزیز! این جلسه ما را خدا تهیه کرده، از اینجا نروید. اینجا که میآیید، خستهتان نکند، اگر بکند، میروید؛ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: آخرالزمان]
خدا میداند! به دینم قسم! من یک پاره وقتها میگویم: خدایا! اگر من را آنجا ببری و به من بگویی چه چیزی آوردی، میگویم امیدواری به تو را آوردم. من، هیچ چیز توی دستم نیست. ف...
خدا میداند! به دینم قسم! من یک پاره وقتها میگویم: خدایا! اگر من را آنجا ببری و به من بگویی چه چیزی آوردی، میگویم امیدواری به تو را آوردم. من، هیچ چیز توی دستم نیست. فقط میگویم: خدایا! امیدواری به تو را آوردم. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: انسان، اطاعت، تکامل]
ثقلین، به یک علی دیدن رستگار میشوند....
بنده به ایشان گفتم: یک نفر به چهار رکعت نرسید. وقتی خدمت پیامبر آمد، عرض کردند ایشان به چهار رکعت نرسیده است. پیامبر فرمود: کجا بودی؟ گفت: من رفتم در نخلستانها امیرالمؤمنین علی را ببینم. پیامبر به جمعیت رو کرد و فرمود: ثوابی را که این شخص کرده، اگر به ثقلین قسمت کنند، ثقلین رستگار میشوند. من به آن آقای اهل علم رو کردم و گفتم: آیا تو عقل ولایت داری؟ پیامبر چه میگوید؟ حسابش چیست؟ مگر ما درک ولایت داریم؟ ثقلین، به یک علی دیدن رستگار میشوند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: انسان، اطاعت، تکامل]
گفتم: اگر آقا امام حسین (علیه السلام) جهاد میگوید، میگوید شما حاجت برادر مؤمن را برآوری، انگار که در راه خدا جهاد کردی...
دو نفر از استادهای دانشگاه آمدند و از من سؤالی کردند. گفتند: ما اگر بخواهیم آنطور که خدا میگوید اشرف مخلوقات باشیم باید چگونه باشیم؟ گفتم: باید دین با ولایت داشته باشید. گفتند: آقا امام حسین (علیه السلام) میگوید که دین با جهاد. گفتم: قرآن ابعاد دارد، حرف امام هم ابعاد دارد. ما باید ابعادش را بفهمیم. گفتند: ابعادش چیست؟ گفتم: اگر آقا امام حسین (علیه السلام) جهاد میگوید، درست است. پس آیا این است که تو یک شمشیر درست کنی و اگر جنگی پیش آمد یا آقا امام زمان (علیه السلام) آمد بروی؟ نه. گفتند: پس چیست؟ گفتم: میگوید شما حاجت برادر مؤمن را برآوری، انگار که در راه خدا جهاد کردی. شخصی آمد خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: یا رسول الله! من میخواهم جنگ بیایم. از اصحاب صفه هم هستم؛ یعنی زن و بچهای ندارم. یک مادر دارم که به من میگوید پیشش باشم. حضرت فرمود: فلانی! اگر نیم ساعت با مادرت بیتوته کنی، خدا ثواب هفتاد شهید به تو میدهد. به اینها گفتم:…
چرا امیرالمومنین در این خانه میآید؟ چرا حضرت زهرا میآید؟ چرا جواد الائمه میآید؟ چرا ائمه میآیند؟ محض من میآیند؟ من یک پسر رعیت بدبخت بیچاره بیسواد هستم. مح...
چرا امیرالمومنین در این خانه میآید؟ چرا حضرت زهرا میآید؟ چرا جواد الائمه میآید؟ چرا ائمه میآیند؟ محض من میآیند؟ من یک پسر رعیت بدبخت بیچاره بیسواد هستم. محض این حرفها که زده میشود میآیند؛ یا شما میزنید، یا من میزنم، اینها میآیند استقبال میکنند. الحمد لله توی قم یک جلسهای است که حرف ما را میزند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: مشهد 94 – شب دوم، روضه]
چرا امام صادق میگوید: من غبطه میخورم، من به آن جلسه حسرت میخورم که حرف ما را بزنند....
چرا امام صادق میگوید: من غبطه میخورم، من به آن جلسه حسرت میخورم که حرف ما را بزنند. ما به غیر حرف آنها حرف دیگری نزدیم. تمام نوارها را ببین، تمام کتابها را ببین. اگر من حرف خودم را زدم، یک کلامش را بیاورید؛ صد هزار تومان به شما میدهم. ما همهاش حرفهای آنها را میزنیم. امام صادق (علیه السلام) حسرت میخورد. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: مشهد 94 – شب دوم، روضه]
دلم میخواهد شما دست از جلسه ولایت برندارید. جلسه ولایت، خوشحالکن زهرا است، خوشحالکن امام حسین است، به تمام آیات قرآن، خوشحالکن امام زمان است. جایی نروید که آن...
دلم میخواهد شما دست از جلسه ولایت برندارید. جلسه ولایت، خوشحالکن زهرا است، خوشحالکن امام حسین است، به تمام آیات قرآن، خوشحالکن امام زمان است. جایی نروید که آنها را بدحال کند. این جلسه را ادامه بدهید، در آن حضور داشته باشید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: مشهد 94 – شب دوم، روضه]
کسی که در مجلس ولایت شرکت میکند شفا میگیرد؛ یعنی ولایت او را شفا میدهد. وقتی که شفا داد، نه اینکه جسم او را شفا دهد، والله، بالله، روح او را شفا میدهد....
کسی که در مجلس ولایت شرکت میکند شفا میگیرد؛ یعنی ولایت او را شفا میدهد. وقتی که شفا داد، نه اینکه جسم او را شفا دهد، والله، بالله، روح او را شفا میدهد. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: نازله]
مگر امام صادق میخواهد در جلسه چیزی یاد بگیرد؟ تمام خلقت باید از امام صادق چیز یاد بگیرند؛ رئیس مذهب ماست. حالا میگوید: من غبطه میخورم به آن مجلسی که مینشینید و ح...
مگر امام صادق میخواهد در جلسه چیزی یاد بگیرد؟ تمام خلقت باید از امام صادق چیز یاد بگیرند؛ رئیس مذهب ماست. حالا میگوید: من غبطه میخورم به آن مجلسی که مینشینید و حرف ما را میزنید؛ یعنی ما را تشویق کنید. الان [این] مجلس [ولایت]، تشویقکننده امام صادق است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: مشهد 91 – عنایت امام رضا (ماوراء)]
مجلس ولایت باید به شما تزریق بشود وگرنه میروید...
بیرودربایستی، با یقین باید در مجلس ولایت بیایید. عزیز من، اگر در این مجلس میآیید، باید با همدیگر نجوا کنید. این آقا بگوید من اینجوری متوجه شدم، آن آقا بگوید اینجوری باشید؛ یعنی مجلس ولایت باید به شما تزریق بشود وگرنه میروید. والله، دارم میبینم، باید مجلس ولایت به شما تزریق بشود. آن موقع که به شما تزریق بشود، آن مجلس توی شماست، دیگر هر کجا بروید توی شما هست. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: شناخت امام]
مجلس ولایت، معراج است. مگر معراج چیست؟...
مجلس ولایت، معراج است. مگر معراج چیست؟ تازه معراج که میرود به آسمان میرود؛ اما عزیز من، مجلس ولایت، معراج است. اگر الان معراج رفتید، این معراج چیست؟ مگر معراج در عرش خدا چیست؟ ائمه آنجا هستند. ما الان داریم اماممان را تبلیغ میکنیم، آنها همه دارند از شما تشکر میکنند. مگر آمدن به این مجلس شوخی است که هر کسی بتواند بیاید؟ [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: شناخت امام]
حرف ولایت زدن از ماوراء بالاتر است. چون که تمام ماوراء در اختیار ولایت است. ماوراء جسم است، مجلس ولایت، روح است....
حرف ولایت زدن از ماوراء بالاتر است. چون که تمام ماوراء در اختیار ولایت است. ماوراء جسم است، مجلس ولایت، روح است. شما الان در روح آمدید و دارید زندگی میکنید. والله، راست میگویم. آنها که قبول ندارند، نفهمیدند؛ چون که از اینجا شما ماورایی میشوید. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: شناخت امام]
عزیز من، از مجلس ولایت، ماورایی میشوید. اگر سلمان ماورایی شد، از امر رسول الله شد. ما به غیر امر رسول الله، علی، ولی الله حرف دیگری نمیزنیم....
عزیز من، از مجلس ولایت، ماورایی میشوید. اگر سلمان ماورایی شد، از امر رسول الله شد. ما به غیر امر رسول الله، علی، ولی الله حرف دیگری نمیزنیم. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: شناخت امام]
آن کسی که شکارچی است، دائم به فکر شکار است. تکرار میکنم، یک وقت در مجلس امام حسین شکار میکند به نام تولی یا تبری، یک وقت در عید الزهرا شکار میکند...
یک عدهای خدعهگر هستند، شکارچی هستند، خدا حاج شیخ عباس را رحمت کند، گفت: یک عدهای شکارچی هستند، پی وقت میگردند شکار کنند. قربانتان بروم، فدایتان بشوم، یک عدهای شکارچی هستند، شکارچی به فکر این است شکار کند، نه امر را اطاعت کند. آن کسی که شکارچی است، دائم به فکر شکار است. تکرار میکنم، یک وقت در مجلس امام حسین شکار میکند به نام تولی یا تبری، یک وقت در عید الزهرا شکار میکند. این شکارچی امر خدا را اطاعت نمیکند، خودش یک مقصدی دارد، مقصدی که خدای تبارک و تعالی به کل خلقت فرموده است، گفته: مقصد من علی است، مقصد من ولایت است؛ این شکارچی مقصدش چیست؟ مقصدش عنادش است، این همان پرچم «مَن» دستش است؛ یعنی پرچمی که شیطان در دست عمر و ابابکر داده، این مشابه همان است آن پرچم دستش است. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: منیت پرچم شیطان است]
حضرت زهرا میخواهد امر شوهر عزیزش را، همسر عزیزش را، ولایت را یعنی وجود مبارک امیرالمؤمنین را عمل کنید، آنوقت زهرا از شما خوشحال است....
این چیست که مینشینند دور هم این حرفها را میزنند، حضرت زهرا خوشحال بشود؟ حضرت زهرا میخواهد امر شوهر عزیزش را، همسر عزیزش را، ولایت را یعنی وجود مبارک امیرالمؤمنین را عمل کنید، آنوقت زهرا از شما خوشحال است. من نمیخواهم حرف بزنم، ناراحت هستم میزنم، پسری را واداشتند در مجلس مهمی که یک عدهای از بازاریها بودهاند، (جسارت به بعضی از بازاریها نشود، تو بازاری نیستی، تو خانگی هستی) پنجاه هزار تومان گذاشته در دهان پسر. به دینم، این مجلس زهرا نیست، به دینم، این مجلس قوم لوط است. آن روضهتان، آن تولایتان و آن تبری. این چه مجلسی است؟ تو پنجاه هزار تومان میتوانی بدهی، آدم میتواند ده خانوار را، بیست خانوار را اداره میکند، برنج میدهد، چیز میدهد اینها خوشحال باشند. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: منیت پرچم شیطان است]
خدا حاج شیخ عباس را رحمت کند، گفت: این روزها [عید الزهرا] انفاق کنید، ثواب ببرید. عزیزان من، یک لقمه به یک مؤمن میدهی، میخورد؛ ثواب هفتاد حج و عمره پایت نوشته میشو...
خدا حاج شیخ عباس را رحمت کند، گفت: این روزها [عید الزهرا] انفاق کنید، ثواب ببرید. عزیزان من، یک لقمه به یک مؤمن میدهی، میخورد؛ ثواب هفتاد حج و عمره پایت نوشته میشود. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: منیت پرچم شیطان است]
امام زمان، هیچ چیزی سوختن من را خاموش نمیکند؛ مگر آن ذوالفقاری که در دست توست و با آن از دشمنان مادرت زهرا (علیها السلام) احقاق حق کنی...
من پارهای از وقتها میگویم: امام زمان (عج الله فرجه)! خوش به حال تو که کفش مادرت پیش توست، بو میکنی، بوی ولایت میدهد، اگر تمام خلقت مال من بود، آن را میدادم، کفش زهرا را میگرفتم و بو میکردم. در عالم رؤیا بیتوتهای داشتم، خدمت امام زمان (عج الله فرجه) رسیدم، گفتم: آقاجان دو چیز است من را میکُشد؛ یعنی تمام گوشت بدن من را دارد آب میکند! به خودت قسم، اگر تمام عالم را در اختیارم بگذاری، من میسوزم، هیچکس این سوختن من را نمیتواند آرام کند. به دینم قسم، این سوختن من را نه بهشت، نه فردوس، نه جنات، آرام نمیکند، من میسوزم. امام زمان! یکی مصیبت جدّت حسین است، یکی هم مصیبتی است که به مادرت زهرا (علیها السلام) توهین کردند و البته یکی هم اسیری عمهات زینب (علیها السلام) است. به خودش قسم، تا اسم مادرش را آوردم یک دفعه تکان خورد، مصیبت زهرا (علیها السلام) امام زمان (عج الله فرجه) را تکان میدهد، اگر امام زمان (عج الله فرجه) تکان بخورد، تمام خلقت تکان خورده…
لبت خنده باشد؛ اما در دلت گریه باشد. خنده آن روزی است که آقا امام زمان بیاید، احقاق حق از دشمنان امام حسین کند. خنده آن روزی است که بیاید احقاق حق از دشمنان حضرت زینب کن...
لبت خنده باشد؛ اما در دلت گریه باشد. خنده آن روزی است که آقا امام زمان بیاید، احقاق حق از دشمنان امام حسین کند. خنده آن روزی است که بیاید احقاق حق از دشمنان حضرت زینب کند. انشاءالله خواهد آمد [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
والله، امام زمان (عج الله فرجه) غریب است. نه اینکه غریب باشد؛ مانند جدّش حسین است، «هل من ناصر» میگوید، چه کسی طرف او میرود؟!...
ای دوستان عزیز! من بارها به شما گفتم، یک کناری بروید با امام زمانتان (عج الله فرجه) نجوا کنید. والله، امام زمان (عج الله فرجه) غریب است. نه اینکه غریب باشد؛ مانند جدّش حسین است، «هل من ناصر» میگوید، چه کسی طرف او میرود؟! در «هل من ناصر»، امام زمان (عج الله فرجه) غریب است، نه اینکه امام زمان (عج الله فرجه) غریب باشد؛ یعنی خواست آقا امام زمان (عج الله فرجه) این است شما درِ خانهاش بروی! خواستش این است با او نجوا کنی! شبها با چه کسی نجوا میکنی؟! با کجا نجوا میکنی؟! اگر گوشهای بروی، نجوا کنی، آنوقت میبینی چه لذتی دارد؟! اصلاً به غیر از نجوای با خدا و نجوای با امام زمان (عج الله فرجه) لذت در عالم نیست. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: امام زمان]
آقای امام حسن عسکری، عسکر که میگویند یعنی از طرف خلیفه وقت، دور خانه ایشان محاصره بود که ایشان بچه به وجود نیاورد...
من وقتی که نگاه میکنم میبینم آنچه که ضربه به دین خورده به اسلام خورده به ائمه خورده، آدمهای مقدس زدند. اغلب ما دنبال آنها هستیم و از آنها هستیم. ببین، من به شما چه میگویم. من از شما سوال میکنم، این آقای امام حسن عسکری، عسکر که میگویند یعنی از طرف خلیفه وقت، دور خانه ایشان محاصره بود که ایشان بچه به وجود نیاورد، چون که گفته بودند یک شخصی است که میآید، (آنها این حرفها را یک اندازهای قبول دارند؛ اما تقدیر خدا را قبول ندارند؛) و عالمی را میگیرد، عالم در اختیارش میشود. اینها برای اینکه خلافتشان به هم نخورد، سلطنتشان به هم نخورد، دور خانه آقا امام حسن عسکری را، (عسکر یعنی همیشه مواظب بودند) ، [مواظب بودند] مثلاً کارآگاههای زن آنجا میآمد که مبادا خانم ایشان مثلاً آبستن باشد. [پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: زمزمه با امام زمان]