میگوید: «یا قدیمَ الإحسان»، خدا قدیم است، ای کسی که تو از قدیم به ما احسان میکردی! متقی هم والله، بالله، به شما احسان میکند، هیچ مقصدی ندارد؛ حالا خدا میگوید برو پیش او. خلق، حرفزدنش گمراهی است، عوضِ احسان. الآن چه خبر است؟ من به قربانِ آهنربا بشوم، والله بهتر از ماست، فقط آهن را میگیرد. تو ولایت را بگیر، چرا چیز دیگر را میگیری؟ خدا علی علیهالسلام را گرفته، تو نمیگیری. علی علیهالسلام «[لم یکن له] کفواً أحد» است. تو بهتر میفهمی یا خلقت؟ تو ذراتی هستی پیش خلقت. تمام خلقت میگوید: علی! تو میخواهی بگویی ناعلی!
