یک عاق والدینی شما شنیدهاید که تو باید امر پدر را اطاعت کنی. اگر پدر گفت نماز نخوان، تو نمیخوانی؟ اگر گفت نرو انشای ولایت را یاد بگیر، تو نمیروی؟ او دارد کفر از دهانش بیرون میآید، نه شکر؛ عناد دارد. اینجا اگر به حرفش بروی، عاق هستی؛ اما جلویش نایست، احترامش کن. اما درونت این باشد، درونت باید تمرین ولایت باشد. از کجا سلمان به اینجا رسید؟ امر را اطاعت کرد. از کجا عبدالعظیم به اینجا رسید؟ امر را اطاعت کرد. حالا بگوید نرو؟ خب گفتند که همهشان به عذاب مبتلا شدند. نگویی تعصبی میگویم. مگر نمیگفتند که برو کِشتی را ببین، اما پنبه در گوشَت بگذار که حرف نوح را نشنوی؟ این هم همان است. حالا یکدفعه عذاب آمد. بترسید از وقتیکه برای شما عذاب بیاید. یکی از عذابهای خدا این است که دنبال ولایت نرویم.
منبع: کتاب کمال کل کمال
