یامبر داشت معراج می‌رفت. ملکی بود که دیر، پیامبر را احترام کرد. جبرئیل داشت، راهنمایی می‌کرد. اینجا یک نکته حساسی است: پیامبر، راهنما دارد؛ اما علی (علیه السلام) خودش، راهنما است. حالا می‌رود، می‌بیند آن‌ها آنجا هستند. ولایت، راهنمای کل خلقت است، اما نبی، راهنما می‌خواهد. حتی اگر پیامبر باشد. ولی راهنمای آن پیامبر هم هست. این چیست که بعضی‌ها می‌گویند که اگر بگویی این‌جوری است درست نیست؟ اصلاً، درست است. تو هستی که درستی را نمی‌فهمی. حالا جبرئیل، صیحه‌ای زد. بلند شو که بهترین خلق خدا آمده است. نگفت: بهترین همه ممکنات آمده است. پس اینکه می‌گوییم پیامبر خلق است، اینجا معلوم می‌شود.البته، پیامبر ولی است، اما الان خدا ایشان را امر به نبی بودن کرده است. اما پیامبر هم ولی است و خدا گفته: «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی، یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما» همه تسلیم پیامبر شوید. تسلیم امر شوید. امرش، علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. آن‌ها که امر را اطاعت نکردند و گفتند: «حسبنا کتاب الله!….» خدای تبارک و تعالی، آنها را مذمت کرد. علی (علیه السلام) خلق نیست. علی (علیه السلام)، نور خداست. علی (علیه السلام)، صفات خداست. علی (علیه السلام)، مقصد خداست. بعد گفت: یا محمد! من نگاهم به این لوح است. عمر تمام دنیا را می‌دانم که چقدر است. مواظب هستم که دقیقه‌ای کم و زیاد نشود. سر موعد که می‌شود، او می‌آید، جانشان را می‌گیرد. پس عمر، معلوم است.

[پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: کمال، کل کمال]