نتایج جستجو

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو
  • است، همه را دید. تاحتی روایت داریم یک کسی یک مسجد درست می‌کرد، مسجد خیلی بزرگ بود. ابن‌زیاد روانه کرد [دنبالش] گفت که تو بیا برو کربلا. گفت من قرض دارم. گفت من قرضت را می‌دهم. ابن‌زیاد قرض این آقا که مسجد می‌سازد را داد، رفت حسین را کشت، برگشت. کجایید
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۴۲۷ واژه) - ‏۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۷
  • پدرمان را بکُشند!» همه گریه می‌کردند. عوض این‌که بروم مسجد را تماشا کنم، داد زدم و گفتم: «ای مسجد! خراب شوی!» مسجدی که در آن جسارت به قدس عالَم امکان کنند! به آن نگاه هم نکردم. نه ثواب می‌خواهم، نه مسجد را! دو دفعه روحم بالا رفت! حالا تا زهرای‌عزیز (علیهاالسلام)
    ۱۸۱ کیلوبایت (۱۸٬۴۴۱ واژه) - ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۷
  • یقین داشتند. تو خیال کردی مسجد رفتی و یک دعایی خواندی و یک نماز جماعتی هم خواندی، همین کافی است؟! اغلب ما الآن داریم به همین سر می‌کنیم، به خیال‌مان بهترین آدم هم هستیم! یک‌نگاه به عرق‌خور می‌کنیم، یک‌نگاه به کسی‌که [به] مسجد نمی‌آید، می‌کنیم، به خیال‌مان
    ۵۰ کیلوبایت (۴٬۵۱۱ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۵
  • گرفتند. گفت: دست از علی بردارید؛ وگرنه نفرین می‌کنم. یک نَفَس کشید، ماوراء گفت: زهرا! ما در اختیار تو هستیم، مگر مسجد در اختیارش است؟ مسجد جلوی چشم آن‌ها بود؛ ماوراء گفت: زهرا! ما به حرف تو هستیم؛ یعنی خدا یک دنیا را می‌خواهد زیر و رو کند. دنیا در مقابل
    ۱۰ کیلوبایت (۱٬۰۶۶ واژه) - ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۲
  • دل‌شان خواست که ما یک‌ حرفی بزنیم. من اوّل منظورم این‌ است که ما از خدا چه بخواهیم؟ مثل آن‌ شخص نباشیم که چندین‌ وقت به‌ مسجد سهله یا مسجد جمکران رفت تا خدمت امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) برسد، یک‌ وقت امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) را دید که به او گفت: پدرجان! این‌جا
    ۷ کیلوبایت (۶۹۷ واژه) - ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۷
  • بی‌ولایت روح ندارد، به‌درد نمی‌خورد. چهار هزار سال نمازش را گفت: گم‌شو، چرا ما بیدار نمی‌شویم؟ پا می‌شوید می‌روید دو رکعت نماز مسجد جمکران یا جای دیگر می‌خوانید، چقدر هم از خدا توقع دارید. نماز چهار هزار ساله را گفت گم‌شو، مگر خدا احتیاج به عبادت تو دارد؟
    ۴۶ کیلوبایت (۴٬۸۵۰ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۰
  • می‌گیرم که بعضی‌ها کارهایی می‌کنند! حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آمد و اذانش را گفت، خودش اذان گفت. از مأذنه پایین آمد؛ به‌ مسجد رفت، دید ابن‌ملجم دَمرو خوابیده. دمرو خوابیدن، کار منافق است؛ چون‌که روایت داریم: ائمه به قَفا [پشت] می‌خوابیدند؛ اما خواب
    ۹ کیلوبایت (۸۹۳ واژه) - ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۵
  • اندیشه نداشتند؟! ما هم بعضی‌هایمان همین‌طور هستیم. دنبال روضه می‌دویم، دنبال دسته می‌دویم، دنبال نماز شب می‌دویم، می‌دویم که مسجد جمکران برویم؛ [ما] آگاهی نداریم! خلیفه مسلمین، آخر کیست؟! چرا اندیشه ندارید؟! کجا می‌دوید؟! کجا می‌روید؟! چه‌کار می‌کنید؟!
    ۵۱ کیلوبایت (۴٬۶۸۸ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۷
  • بگوییم. کسی نمی‌گوید مسجد نرو. اگر این یک‌حرفی است، او توجه نکرده‌است. مسجد یک‌جایی است؛ اما مسجد، مسجد باشد. چرا؟ مگر جبرئیل به پیغمبر نازل نشد، مگر نگفت مسجد ضرار را خراب کن؟ چرا مسجد را خراب می‌کند؟ چرا مسجد را خراب می‌کند؟ آن مسجد، دوییت به‌وجود می‌آورد
    ۵۸ کیلوبایت (۵٬۹۹۹ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۷
  • می‌سازد. [اسم] این مسجد [که] در تکیه [است] چیست؟ مسجدی که در خیابان چهارمردان است؟ (یکی از حضّار: «باب‌الجنّة» به آن می‌گویند) به‌دینم قسم! این [مسجد] «باب‌الجهنّم» است. «باب‌الجنّة» کجاست؟ «باب‌الجنة»، بهشت به روح ولایت خلق شده [است]. این [مسجد] را با خباثت
    ۷۴ کیلوبایت (۶٬۷۹۸ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۶
  • بیاید، در آن‌جا که امر توست، بیاید. حالا می‌خواهم به رفقا بگویم که میقات‌گاه یعنی‌چه؟ آن‌جا مُحرم می‌شوی یعنی‌چه؟ در مسجد شجره یا مسجد جُحفه می‌آیی، آن‌جا نماز می‌خوانی و می‌گویی: «الله‌أکبر»؛ یعنی دنیا را پشت سرم انداختم، آن‌جا می‌خواهی مُحرم شوی. حرف
    ۹ کیلوبایت (۹۶۱ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۵
  • مردم چسبید. گفت: زهرا جان! علی را بردند مسجد. خدا می‌داند در مسجدالنبی، گفتم: ای مسجد، خراب شوی! توی تو نمی‌آیم نگاه کنم. چون‌که توانِ آن‌جا که علی را به طناب بسته‌بودند [را ندارم]، نمی‌توانم ببینم، نرفتم توی مسجد؛ امّا شما اگر مکه رفتید، نه من شما می‌شوم،
    ۳۷ کیلوبایت (۳٬۷۹۸ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۰
  • بردند به‌مسجد. خدا می‌داند وقتی رفتم مسجد، فقط نگاه به قبر رسول‌الله کردم. گفتم ای مسجد! کاش خراب شده بودی، نگاه به تو نمی‌کنم، چرا؟ علی را طناب گردنش انداختند آوردند در این مسجد، مسجدی که جسارت به علی شده نمی‌خواهم ببینم. اصلاً نگاه به‌مسجد نکردم. حالا
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۴۹۴ واژه) - ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۵
  • داریم هر کس یک‌دانه آجر برای مسجد بریزد، تا زمانی‌که این آجر به آن مسجد است، برای او ثواب می‌نویسند. اگر چراغ مسجد را روشن کند، فردای‌قیامت قبرش روشن است. من نمی‌گویم [مسجد بد است]، حالا می‌گوید: اهل آخرالزمان کسانی‌که در مسجد جمع شدند، من آن‌را نمی‌گویم
    ۶۲ کیلوبایت (۵٬۴۳۱ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
  • را هل می‌داد. حالا باز یک‌دفعه زهرا چشمش را باز کرد، [گفت] فضه، علی کجاست؟ گفت علی را بردند مسجد. به صاحب آن مسجد که خداست، توی مسجد رفتم، داد کشیدم. گفتم ای مسجد کاش خراب‌شده بودی، نگاه تویش نکردم. هی گفتند این‌جا نمی‌دانم بلال اذان می‌گوید، چه‌چیز. ول
    ۵۳ کیلوبایت (۵٬۴۸۳ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۱
  • من نگفتم مسجد نرو که بگویید این با مسجد جمکران درست نیست؛ اما من می‌گویم کاری بکن! خانه خودت، بیت خداست. اگر تو در مسجد می‌روی، من می‌گویم خانه تو، بیت‌الله است. من این [مطلب] را به شما بگویم. من این [مطلب] را بارها گفتم. چرا مسجد جمکران یا مسجد سهله بیرون
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۳۰۸ واژه) - ‏۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۵
  • (امام‌حسین (علیه‌السلام)، بالاخره مرحوم بحرالعلوم، خلاصه، یک بسم‌الله یاد او داده‌بود، حالا خصوصیتش را نمی‌خواهم بگویم) توی مسجد سپهسالار آمد و گفت: تمام انبیاء آمدند و می‌گویند: برای خدا شریک قائل نشوید، من می‌خواهم یک‌حرف بزنم که نه خدا گفته، نه پیامبر
    ۵۵ کیلوبایت (۵٬۶۱۵ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۹
  • به اولیای امور کار نداشته‌ باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید. همه شب‌های احیا من این‌جا [در خانه نشسته] بودم، می‌شنیدم. دو تا مسجد است، به‌ قدری این‌ها دعای کمیل خواندند، به‌قدری این‌ها «ألغوث، ألغوث» کشیدند که این دعا را بخوانند و اسم اعظم خدا را درک کنند
    ۵ کیلوبایت (۴۸۲ واژه) - ‏۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۱
  • کسی می‌خواهد مسجد برود نرود، والله! کجا توی مسجد می‌روی؟ تو حیض هستی! کجا توی مسجد می‌روی؟ چه پولی خوردی؟ چه پولی [درست] کردی؟ چه‌کار کردی؟ چند نفر را اذیّت کردی؟ مسجد که از مسجدیّت‌اش خارج نشده‌است، 60 تو خارجش کردی، تو سینمایش کردی، مسجد که احترام دارد
    ۶۵ کیلوبایت (۵٬۷۳۷ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۰
  • عمر هستند! وقتی به مدینه رفتم، داخل مسجد النّبی نشدم، گفتم: «ای مسجد! خراب شوی! مسجدی که در آن طناب به گردن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بیندازند و شمشیر بالای سرش بگیرند، تا با خلیفه مسلمین بیعت کند، نمی‌خواهم آن مسجد را ببینم!» حضرت‌زهرا (علیهاالسلام)
    ۱۴۵ کیلوبایت (۱۴٬۷۷۷ واژه) - ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۴
  • بداء حاصل شود پدرمان را بکشند. همه دارند گریه می‌کنند. یک‌دفعه داد زدم، مسجد خراب شوی. مسجدی که تویش علی را بگذارند، این‌ها اینجوری بشوند، نمی‌خواهم ببینم. نه ثواب می‌خواهم، نه مسجد را. اما حاجی‌ها به شما می‌گویم شما این‌کار را نکنید. حاجی من علی دیدم و
    ۵۳ کیلوبایت (۵٬۴۲۷ واژه) - ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۵۹
  • را. بیایید حرف حضرت‌معصومه را قبول کنید رفقا. یک نگاهی به در مسجد کردم، آن در جبرئیل، دیدم زینب آن‌جاست و ام‌کلثوم و امام‌حسن و امام‌حسین و زهرای‌عزیز، همه دارند گریه می‌کنند. گفتم ای مسجد خراب شوی که علی را با طناب بکشند بیاورند توی تو. تمام خلقت باید
    ۴۷ کیلوبایت (۴٬۸۳۲ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۲
  • اشخاص؛ مال را چنگ می‌زنند، والله، حضرت دستش را همچنین می‌کند، حالا با همان مال مکه می‌رود، به‌درد نمی‌خورد؛ با همان مال در مسجد می‌آید، جنب است؛ با همان مال توی حرم امام می‌رود، جنب است؛ پس امام‌صادق، رییس مذهب ما، هر چیزی را فاش کرده‌است. حالا این آقا
    ۵۸ کیلوبایت (۵٬۲۱۰ واژه) - ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۵۵
  • آن‌جا زن و مرد قاطی هستند و خدا می‌فرماید: جایی‌که زن و مرد قاطی باشند، آن‌جا عذاب من دارد نازل می‌شود. یا این‌که الآن این مسجد جمکران چه‌خبر است؟! من خودم دیدم که زن‌ها پابرهنه شدند و می‌روند. خانم! مگر تو عایشه‌ای که به جنگ جمل آمد؟! مگر حضرت‌زهرا (علیهاالسلام)
    ۱۳ کیلوبایت (۱٬۲۵۲ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۵
  • باشید. شب‌قدر هم مثل امشب علی کنار زده‌است، گناه نکنی. شما به‌مسجد می‌روی چه‌کار می‌کنی؟ ما یک‌روایت داریم عجیب است. خدا یک ماری را در جهنم خلق کرده‌است. رزق آن مار کسانی هستند که در مسجد حرف می‌زنند. تمام آن‌ها را می‌بلعد. آن مار از آتش است. چه‌خبر است؟
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۳۹۳ واژه) - ‏۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۸
  • (علیه‌السلام) انداختند، سلمان یک‌لحظه به ذهنش خطور کرد: علی (علیه‌السلام) که لنگر زمین و آسمان است، چرا او را با طناب به طرف مسجد می‌کِشند؟! به‌خاطر همین گردنش زخم شد؛ اما آقا ابوالفضل (علیه‌السلام) در روز عاشورا فرمود: دینم حسین (علیه‌السلام) است. آقا
    ۹ کیلوبایت (۸۹۹ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۳
  • (علیه‌السلام) را به‌مسجد بردند. چند سال پیش که مکه رفتم، به تمام آیات قرآن، دیدم امام‌حسن (علیه‌السلام)، امام‌حسین (علیه‌السلام)، زینب، همه در مسجد هستند. به گریه آمدم. دو دفعه روحم بالا رفت و آمد. گفتم: ای مسجد، خراب شوی. ای مسجد، خراب شوی که با طناب،
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۵۸۴ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۲
  • می‌گوید: نرو. مگر آن‌زمان مسجد نساختند؟ من روایتش را بگویم. مگر زمان پیغمبر مسجد نساختند؟ چرا گفت: مسجد را خراب کن؟ این مسجد داشت دو درقه‌ای می‌انداخت در مردم. این مسجد دارد دو درقه‌ای می‌اندازد در ولایت. کجا می‌روی؟ آن مسجد را گفت دو درقه‌ای در مردم
    ۵۸ کیلوبایت (۶٬۱۳۸ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۲
  • توبه نمی‌کنید؛ [اما] گنه‌کار توبه می‌کند. او آمرزیده می‌شود، تو تمام این ثواب‌هایی که کردی، گناه است. من گفتم، به‌دینم! من مسجد جمکران بودم، یک‌نفر نبود، حالا یک‌میلیون [نفر] آن‌جا می‌روند. این‌ها هم من رفتم، دیدم آن‌جا در جادّه‌ها نمی‌دانم صندلی برای
    ۴۸ کیلوبایت (۴٬۵۷۵ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
  • بخور و هم بخوران! به ارواح پدر و مادرم، دارم در مجلس می‌بینم که ماه‌ مبارک رمضان از دستش رفته، تکان نخورده؛ فقط ذکر گفته و مسجد رفته‌ است. به‌دینم، دارم می‌بینم. عزیز من! تکان بخور! ببین من دارم به شما چه می‌گویم؟ این مالی که دست توست، بیت‌المال است.
    ۶ کیلوبایت (۶۰۱ واژه) - ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۰
  • بیرون نمی‌رود. یک نفری که تمام امام‌ جماعت‌ها به امر او باید باشند، یک‌ آدم عادی که نیست، اسمش را نمی‌آورم. ما یک‌ سال، آن‌جا مسجد امام رفتیم که نماز بخوانیم، دیدیم ایشان از دو عید فطر و قربان گفت، اما اصلاً اسم عید غدیر را نیاورد. بعد دیدیم که ما آن‌جا
    ۶ کیلوبایت (۶۹۳ واژه) - ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۰۳
  • قبر محسن را بگوید کجاست، محسن زیر دست و پا رفت. حالا باز زهرا یک‌قدری به هوش آمد، فضه علی کجاست؟ گفت علی را بردند مسجد. آمدم این‌جا گفتم مسجد خراب شوی، خراب شوی، مسجدی که علی را بکشند بیاورند این‌جا، هر چیزی مخصوص به خودش است عزیز من. آن‌موقعی‌که دیگر این‌جور
    ۳۷ کیلوبایت (۳٬۳۹۰ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱
  • پنجاه‌تومان را می‌خواهم این‌جا بگذارم، پنجاه‌تومان مِن‌بعد از تو بگیرم. حالا رفقای‌عزیز! آن‌جا که می‌خواهید بروید، آن‌جا این مسجد شجره که شما می‌خواهی مُحرم بشوی، آن‌جا شرط و شروط دارد، باید معامله‌ربوی نکنی، در مِلْک‌غصبی نباشی، زمین‌غصبی نخریده‌باشی،
    ۷۱ کیلوبایت (۶٬۲۲۶ واژه) - ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۴
  • زد و مرا تأیید کرد، من هنوز عاشق دندان‌های سفیدش هستم. یک مورد ‌دیگر این‌که در فکر رفتم که بالأخره سواد پیدا کنم. چند وقت به مسجد جمکران رفتم و نشد، بالأخره قهر کردم. گفتم: خب، تو بابایت رعیت است، این‌جوری بوده، خودت این‌جوری هستی، می‌خواهی آقا را ببینی؟
    ۱۰ کیلوبایت (۱٬۱۳۷ واژه) - ‏۱۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۶
  • (علیه‌السلام) کو؟ گفت: زهراجان! علی (علیه‌السلام) را [به] مسجد بردند. ای مسجد! خراب شوی! مسجد بی‌علی (علیه‌السلام) خراب شود! در هر کجای عالم است، خراب شود! کجا جمع می‌شوید [و] یک‌جایی می‌روید؟ مسجد بی‌علی (علیه‌السلام) خراب شود! توجّه کنید! حالا آمد [و]
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۰۳۳ واژه) - ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۶
  • خاک هلاکتند. رفقای‌عزیز، امشب شب بیداری است، امشب بیایید بیدار شوید، امشب بیایید هشیار شوید. حکم نیامده [که حتماً مسجد بروید] البته مسجد بروید، من نمی‌گویم نروید. تو خودت باید مقام [مکان] باشی، جان من، قربانت بروم. تو هر کجا رفتی مقامی. چرا می‌گوید: یک
    ۶۳ کیلوبایت (۶٬۴۳۸ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۵
  • نرفتم. دیدم اصلاً پایم در مسجد نمی‌رود. چرا نرفت؟ می‌گویم یک‌چیزهایی است [که] این‌ها استثنایی است، تو نمی‌توانی [این‌کار را بکنی]، این‌قدر خوشحال بودند که آن‌جا به عرض روز، دو ساعت [در را] باز می‌کردند [که] مردها [داخل مسجد] بروند، دو ساعت هم زن‌ها [بروند]
    ۵۶ کیلوبایت (۴٬۸۹۲ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۷
  • خلاصه، تو حالی‌ات نیست. بعد گفت: آقا، ما عمامه سر گذاشته‌ایم، خلاصه، از آن شوشتر به ما پولی داده‌اند، پا شد و مسجد سهله رفت، وقتی‌که خواست مسجد سهله برود، گویا نقل می‌کنند که در جاده آب افتاده‌بود، رفت که از بیراهه برود، دید این‌جا یک سگی هست و چهار تا
    ۴۹ کیلوبایت (۵٬۰۳۶ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۶
  • قلبم بیرون نمی‌رود. یک نفری که تمام امام‌جماعت‌ها باید به امر او باشند، یک‌آدم عادی که نیست، اسمش را نمی‌آورم. یک‌سال، آن‌جا مسجد امام رفتم که نماز بخوانم، دیدم ایشان از دو عید فطر و قربان گفت، اما اصلاً اسم عید غدیر را نیاورد. بعد دیدم که من آن‌جا به او
    ۱۴ کیلوبایت (۱٬۳۹۵ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۵
  • بی‌ادبند، بی‌تربیتند. تو چرا بلد نیستی؟ کجا می‌روی؟ می‌گوید: من روضه رفتم، من مسجد رفتم. می‌گویند: عجب آدم خوبی شده‌ست! هر شب روضه می‌رود. هر شب مسجد می‌رود. من نمی‌گویم روضه نروید! مسجد نروید! روضه برو؛ اما بفهم! توان هم باید داشته‌باشی! یا به‌واسطه رفیقت رفتی
    ۵۶ کیلوبایت (۴٬۶۳۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۸
  • از علی (علیه‌السلام) بردارید؛ [وگرنه] نفرین می‌کنم. یک نَفَس کشید، ماوراء گفت: زهرا! ما در اختیار تو هستیم، مگر مسجد در اختیارش است؟ مسجد جلوی چشم آن‌ها بود؛ یک ماوراء گفت: زهرا! ما به حرف تو هستیم؛ یعنی خدا یک دنیا را می‌خواهد زیر و رو کند. 25 دنیا در
    ۶۴ کیلوبایت (۵٬۴۴۹ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۱
  • حالا علی را در مسجد بردند. یک کارهایی است که خصوصی بعضی‌ها است. وقتی در مسجدالنبی آمدم، داد کشیدم: ای مسجد، کاش خراب‌شده بودی. نه نگاه کردم آن‌جایی که بلال اذان می‌گفت، نه نگاه داخل مسجد کردم. فقط چند کلام با پیغمبر صحبت کردم. گفتم: مسجد، کاش خراب‌شده
    ۳۸ کیلوبایت (۳٬۸۹۸ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
  • امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) رفتند. شما بیایید ششمین نفر باشید! بروید کنار! همه شب‌های احیا من این‌جا بودم، می‌شنیدم. دو تا مسجد است، به‌قدری این‌ها دعای کمیل خواندند، به‌قدری این‌ها «الغوث، الغوث» کشیدند که این دعا را بخوانند و اسم اعظم خدا را درک کنند
    ۱۱ کیلوبایت (۱٬۰۶۹ واژه) - ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۳۹
  • این‌است. می‌بینم دچار هستید. امروز کسی‌که با ما طرف است، آن‌ها بودند که زمان قدیم، بعضی‌هایشان تایید بودند، حالا تکذیب شدند. این مسجد جمکران یک‌وقت ثواب بوده، می‌رفتند. من به شما گفتم، چه‌خبر شده؟ می‌گوید ما بیست‌نفر، سی نفر می‌رویم جلوی فساد مردم را می‌گیریم
    ۴۰ کیلوبایت (۴٬۰۹۹ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۳
  • کردم، با تمام کشاورزی‌ام مورد لعنت قرار می‌گیرم. خدا رحمت کند مرحوم آقای حجت را. من یک‌وقت در عالم رؤیا خدمتشان رسیدم. ایشان در مسجد بالاسر قرآن تفسیر می‌کرد. اما این آیه را می‌گفت که اگر کسی خواربار مردم را انبار کند و احتکار کند، آن‌وقت گرانی پیش‌آمد شود،
    ۶۲ کیلوبایت (۵٬۵۳۱ واژه) - ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۶
  • دادم. به علی قسم! از اوّل ماه ‌مبارک تا آخر ماه ‌مبارک رمضان کار کنید! ثلث این حرف‌ها را هم حالی‌مان نیست. ثلثش را، کجا توی مسجد می‌روی؟ بیا این حرف را بفهم! علی‌شناس شو! ما علی‌شناس که نیستیم، مقصد علی (علیه‌السلام) را می‌کشیم. اگر ابن‌ملجم علی (علیه‌السلام)
    ۱۰ کیلوبایت (۱٬۱۲۴ واژه) - ‏۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰
  • آتش من گرفتم، باید چیز به او بدهد. این آدم با رحم که هر سال می‌رود مکه، مناره هم درست می‌کند برایت! مسجد مناره، مسجدها دیدید مکه یک گلدسته دارد، این مسجد آقا هم یک گلدسته دارد! عین مسجدها که در مکه ساختند، عمری! ده‌شاهی به این‌ها خدمت نکرد. یکی‌شان که قسم
    ۵۸ کیلوبایت (۶٬۰۱۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۶
  • خُب، آخر، تو فایده‌ای نداری! چیزی هم که بلد نیستی، یک‌چیز اشتباه به مردم می‌گویی. این آمد و فکر کرد بیاید برود مسجد سهله. چند هفته که مسجد سهله رفت، یک‌بار در جاده آب افتاده‌بود، رفت از بیراهه برود. دید این‌جا یک سگ است، توله گذاشته، این‌ها به جانش ریختند
    ۶۰ کیلوبایت (۶٬۱۸۶ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۰
  • انداختند و او را به طرف مسجد بردند، حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) در ظاهر به هوش آمده، سراغ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را گرفت و فرمود: فضه! علی کجاست؟ گفت: او را به‌مسجد بردند. من وقتی به مکه رفتم، داخل مسجد النّبی نشدم، گفتم: ای مسجد! خراب شوی! مسجدی که در
    ۶۰ کیلوبایت (۵٬۸۸۸ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱
  • چه‌کار کنید؟ بابا! اُمّ‌داوود، بنده‌خدا آن‌موقع که ما بچّه بودیم، داخل مسجد یک حصیر بود و پاشنه درها این‌طوری بود و بر علی و نبیّ صلوات. اُمّ‌داوود یک‌ذرّه نان‌بیات برداشت و گوشه مسجد رفت و دعا کرد و دعایش هم مستجاب شد. چرا این‌همه عمل اُمّ‌داوود می‌کنید
    ۶۷ کیلوبایت (۵٬۷۴۰ واژه) - ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۳
  • نماز دارند می‌خوانند، چرا اهل نجات نیستند؟ این‌قدر عبادتی نشوید. ببین، من دوباره تکرار می‌کنم، نگویید ایشان می‌گوید مسجد نروید؛ برو، مسجد برو، دعا بخوان، دعای افتتاح بخوان، همه این‌ها را بخوان؛ اما باید وصل به ولایت باشد. عزیز من، تو کجا رفتی؟ چه‌کسی را
    ۴۹ کیلوبایت (۴٬۹۶۴ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۲
  • لقمان شکرِ ما را کرد، ما علم حکمت به او دادیم. کجا توی مسجد گیرت می‌آید؟ من نمی‌گویم مسجد نروید! ببین دوباره یک کسی نگوید [که ایشان] می‌گوید مسجد نروید، مسجد برو! مسجد عیب ندارد، من عیب دارم. مسجد خانه‌خدا هست، تا قیام‌قیامت هم هست؛ اما من عیب دارم! خب
    ۷۳ کیلوبایت (۶٬۳۶۶ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۱
  • قربانت بروم! فدایت بشوم! چه‌کار داری می‌کنی؟! حالا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، حالا [که] در مسجد شهید شده، می‌گویند علی (علیه‌السلام) که نماز نمی‌خواند، توی مسجد رفته [که] چه کند؟! بس‌که تبلیغ کردند. علماء تبلیغ علی (علیه‌السلام) را نکردند که مردم دنبال
    ۲۸ کیلوبایت (۲٬۳۸۷ واژه) - ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۴۵
  • کند. ببین، خودش حمایت از ولایت کرد. حالا که اینجوری شده‌است باز دست برنداشت، او می‌خواست علی را بیاورد، نشد و حالا آمده در مسجد گفت: شتری به‌نام خلافت برانگیختید علی‌بن‌ابی‌طالب وصی رسول‌الله را، کفواً احد را، که اصلاً احدی مثل او نیست. این کفواً احدی
    ۲۳ کیلوبایت (۲٬۴۶۱ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۲
  • حُرّ را. حالا خلاصه پشت‌سر هم لشکر آمد و آمد تا این‌که نوشتند هفتاد هزار نفر آمد. بعضی‌ها خیلی عوضی هستند، یک‌نفر در کوفه، مسجد مهمّی می‌ساخت. ابن‌زیاد به او گفت: بیا برو کربلا! گفت: من قرض دارم، گفت: من قرضت را می‌دهم. ابن‌زیاد قرضش را داد، او رفت حسین
    ۷۲ کیلوبایت (۶٬۷۴۳ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
  • (علیه‌السلام) است. حالا سوال می‌شود که چطوری شد که این‌ها رو به‌مسجد الاقصی می‌ایستادند، حالا امر شد رو به مسجدالحرام بایستند؟ چون‌که نبوت در ظاهر دارد خاتمه پیدا می‌کند. اگر به روی مسجد الاقصی می‌ایستادند، خیلی خیلی زیاد از از پیامبران آن‌جا دفن هستند،
    ۴۷ کیلوبایت (۴٬۸۸۰ واژه) - ‏۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۰۲
  • یابن‌رسول‌الله! یک‌زنی [به] زمین خورد، گفت: زهراجان! خدا دشمنت را لعنت کند! او را با شلّاق زدند و [به] زندان بردند. گفت: بلند شو! [به] مسجد برویم، دعا کنیم، خدا این زن را نجات دهد. فوراً تا دعا کرد، خدا این زن را نجات داد. 5 کجا می‌رویم؟ کجا رفتند؟ حالا حرف من سر
    ۵۸ کیلوبایت (۵٬۰۴۰ واژه) - ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۱
  • این‌است که آدم می‌گوید قبولت می‌کند، چه‌کار داریم می‌کنیم؟ (صلوات) [به] آن صدماتی که به حضرت‌زهرا زدند، توجه کنید. یک‌وقت آمد در مسجد یک خطبه‌ای خواند، گفت: من کاری به دنیای شما ندارم. زهرای‌عزیز می‌دانست که کشتنش به‌واسطه دنیاست. گفت: من کاری به دنیای شما
    ۴۷ کیلوبایت (۴٬۶۹۰ واژه) - ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۳۶
  • غصب کردی؟ تو نباید غصب کنی! مسجد برای مسلمان‌هاست. می‌آید [آن‌را] می‌گیرد. اما حالا آمدیم سر مسجدها. چرا مسجد را این‌جوری کردید؟ چرا کلیسا کردید؟ چرا مسجد را معبر کردید؟ حالا به ما چه می‌گوید؟ می‌گوید: در آخرالزّمان به اهل‌مسجد، چیزی است که نمی‌توانم بگویم
    ۵۹ کیلوبایت (۵٬۳۲۳ واژه) - ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۱
  • الاغ شد و درِ خانه مهاجر و انصار رفت. می‌خواست پایه‌گذاری اسلامِ بی‌علی (علیه‌السلام) نباشد. جان خودش را از دست داد. آخر هم در مسجد آمد و انتقاد کرد. گفت: شتری به‌نام خلافت برانگیختید، او می‌زاید و شیرش، اشک چشم‌تان است. مگر نگفت؟ من فدای خاک کف پای زهرا
    ۴۶ کیلوبایت (۴٬۵۵۳ واژه) - ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۳۵
  • می‌کند؟! اگر علی (علیه‌السلام) در خانه است! پس این چند هزار تا نخلستان درست می‌کند [و] همه‌اش [را] می‌آورد می‌فروشد [و] در مسجد می‌دهد، از کجاست؟! علی (علیه‌السلام) در خانه نشسته‌است! خدا یخته [یک‌قدری] پول به‌من بدهد [و] عقل به تو! باز هم حرف ندارم [که]
    ۶۱ کیلوبایت (۵٬۹۹۰ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۰
  • درست‌است؟! همچین غسل می‌کند [و] پاکیزه با خانم می‌نشیند [و] یک غذای‌حسابی می‌خورد و [می‌گوید:] من [به] مسجد رفتم، آقا پا [بلند] می‌شود [و به] مسجد می‌رود. شب‌احیاء بود، یک‌وقت دیدم، بلندگو را دستش می‌گیرد، دعای‌جوشن می‌خواند، دعای‌این‌ها را می‌خواند،
    ۶۳ کیلوبایت (۶٬۱۷۹ واژه) - ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۲۶
  • را روی تخته‌پاره گذاشتند. ببین ما چه قیمتی داریم و چه می‌کنیم؟! دارند او را می‌برند. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از درِ مسجد بیرون آمد، دید دارند او را می‌برند. پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دود. در تمام [مدّت] عمر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، هیچ‌کس
    ۵۴ کیلوبایت (۵٬۰۹۵ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۹
  • وقرأت فضيلة من فضائله وإذا كتب فيها أن الله عز وجل خلق سبعين ألف عالم وفي كل عالم سبعين ألف بلد وفي كل بلد سبعين ألف مسجد وفي كل مسجد سبعين ألف محراب وفي كل محراب يصلي أمير المؤمنين عليه السلام (مجمع النورین و الملتقی البحرین، ص 45) و کشف الاسرار الشهاده،
    ۱۶۰ کیلوبایت (۱۸٬۲۸۵ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۱
  • می‌کردند. چند نخلستان دارد، نوشتند تا هزار نخلستان داشت. همه را با چاه آب می‌کشید، به این‌ها می‌داد. هر دفعه هم می‌فروخت می‌آمد در مسجد می‌داد. البته سهم خودش را برمی‌داشت. یک‌دفعه دست خالی برگشت. حضرت‌زهرا گفت علی‌جان! تو سهم ما را چه کردی؟ گفت: فاطمه‌جان! من
    ۴۹ کیلوبایت (۵٬۰۹۱ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۰
  • در ظاهر غش کرده، یک‌وقت چشم‌هایش را باز وقت کرد، گفت: فضه، علی کجاست؟ گفت: علی را مسجد بردند. به حضرت‌عباس، آن‌جا بودم، عوض این‌که بروم مسجد را تماشا کنم، گفتم: ای مسجد، کاش خراب‌شده بودی. کاش خراب‌شده بودی، علی (علیه‌السلام) را با طناب این‌جا نمی‌آوردند
    ۶۱ کیلوبایت (۵٬۵۶۹ واژه) - ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۴
  • نگاه کردند. حالا یک‌وقت صدا زد (به هوش آمد، زهرا غش کرد [ه بود]) صدا زد فضه علی کجاست؟ فضه گفت زهرا جان، علی را بردند مسجد. ای خراب شوی مسجد، حالا یک‌وقت دید طناب گردن علی [است، او را] می‌کشند، یک عده مسلمان‌ها هم هل می‌دهند او را. آمد سر طناب را گرفت، یک
    ۳۱ کیلوبایت (۳٬۱۳۵ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۱
  • بخواهد برود که ویدئو نباشد، یک‌جایی بخواهد برود که تلویزیون نباشد، خانه چه‌کسی برود؟ نه، خب، واقع بگویید آقا کجا برود؟ در مسجد! در مسجد هم که حالا هست دیگر! کجا برود؟ چه‌کار کند؟ آقا دارد خون گریه می‌کند، من دارم می‌رقصم؛ آن‌وقت می‌گوید: «افضل العبادة، انتظار
    ۶۷ کیلوبایت (۶٬۸۸۱ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۸
  • می‌کُشی، می‌آیی مسجد می‌سازی؟ مقدس کارش همین‌است. خدا دارد می‌گوید: اگر توهین به یک مؤمن کردی، خانه من را خراب کردی، حالا این مسجد تو بهتر است یا خانه‌خدا که قبله همه مسلمانان است؟ به یک مؤمن توهین کنی. تو رفتی امام‌حسین را کشتی، آمدی مسجد بسازی. آن‌ها هم
    ۵۰ کیلوبایت (۵٬۰۷۲ واژه) - ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۳۸
  • اول از در عقب. کجایید عزیز من، بیدار شوید. دلم می‌خواهد از کرده‌هایمان توبه کنیم. خدا رحمت کند آقا شیخ‌جعفر شوشتری را، آمد در مسجد سپه‌سالار، گفت می‌خواهم حرفی بزنم که نه خدا زده نه پیغمبر، همه تعجب کردند که می‌خواهد چه‌چیزی بگوید. همه حرف خدا و پیغمبر می‌زنند
    ۲۶ کیلوبایت (۲٬۶۵۵ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۲
  • ببین و بعد حرف را بزن. تو ریشه‌یابی‌ات از آن‌هایی هستند که وقتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مسجد شهید شد، می‌گفتند: علی (علیه‌السلام) که نماز نمی‌خواند، چرا مسجد رفته‌بود؟ تو هر کسی می‌خواهی باش. من به شخص کار ندارم. والله، بالله، من دارم یک‌چیزی را توی
    ۴۴ کیلوبایت (۴٬۵۰۱ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳
  • خیانت‌کار، کجا کسی‌که سخی نیستی، کجا کسی‌که مردم را اذیت می‌کنی، کجا کسی‌که دروغ می‌گویی [ثواب هزار ماه را می‌بری]؟ حالا در مسجد آمده‌ای، قرآن سر گرفتی. «بک یا الله، بک یا الله» به تمام آیات قرآن، قرآن به تو لعنت می‌کند. تو باید امر را اطاعت کنی، امر قرآن
    ۶۱ کیلوبایت (۵٬۵۰۵ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۹
  • رسید؟ پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «سلمان منّا أهل‌البیت» عدّه‌ای بودند از جمله عمر و ابابکر که بُخل‌شان آمد. در مسجد نشسته‌بودند. گفتند: چه کنیم که سلمان را خجالت بدهیم؟ گفتند: سلمان، پدرش ایرانی است، چیزی هم نداشته‌است. در زمان قدیم پدرش مشرک
    ۷۳ کیلوبایت (۶٬۶۶۵ واژه) - ‏۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۷
  • قربانت بروم، همه حاشا می‌کردند، اما گفتم داد کشیدم، حسین‌جان، چه‌کسی تو را کشت؟ دو تا فریاد زدم، یک‌دفعه دیدم که انگار تمام مسجد و معبد یک هیجانی کردند، حسین‌جان، چه‌کسی تو را کشت؟ آن‌جا گفتم. فقط حسین بود که افتخار می‌کردند ما یک خارجی را کشتیم. حسین‌جان،
    ۴۷ کیلوبایت (۴٬۸۹۴ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۱
  • گفت: او را به‌مسجد بردند. وقتی‌که من به مدینه رفتم، داخل مسجد النبی نشدم، گفتم: «ای مسجد خراب شوی! مسجدی که در آن به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) جسارت کنند را نمی‌خواهم ببینم». حضرت‌زهرا (علیهاالسلام) با زینب (علیهاالسلام) و ام‌کلثوم در مسجد آمدند، حضرت‌زهرا
    ۱۱۵ کیلوبایت (۱۱٬۹۱۷ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۵
  • مکه برگشتند، دارد زنا می‌کند. بابا جان، قربانتان بروم، عزیز من، نماز شب چیزی نیست، نماز جماعت چیزی نیست، بیتوته چیزی نیست، مسجد جمکران رفتن چیزی نیست، الغوث کشیدن چیزی نیست، گریه فایده‌ای ندارد، بیایید از ریشه کار را درست کنیم. حالا من می‌خواهم یک‌چیز
    ۶۲ کیلوبایت (۶٬۴۴۵ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱
  • ولایت شو. اگر می‌خواهی من تو را قبول کنم، وصل به علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) بشو، وصل به امام‌زمانت بشو. تو هستی با نیستی؟ تو مسجد جمکران می‌روی، عشق می‌کنی. چه‌خبر است؟ می‌گوید: به یک نامحرم نگاه کنی، اینجور است. چقدر این‌ها هستند؟ قشنگ، بساط عشق یک‌جا
    ۴۱ کیلوبایت (۴٬۱۸۹ واژه) - ‏۳۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۲
  • گفت حسن‌جان، حسین‌جان، حالا که می‌دانید، برو بابایت را خبر کن. این‌ها آمدند درِ مسجد، صدا زد پدر جان بیا، مادر ما از دنیا رفت. به تمام آیات قرآن، روایت داریم علی از مسجد آمد، یک‌دفعه خورد [زمین]، افتاد. گفت خدا، زانویم دیگر گیر ندارد، گیر زانوی من فاطمه
    ۵۰ کیلوبایت (۴٬۹۷۴ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۳
  • بزنم، روی کسی این حرف‌ها را پیاده نکنید. من حرفم اینجوری‌است، مثل جهانی است. این‌کارها چیست تو می‌کنی؟ حالا بدو نماز شب کن، بدو مسجد جمکران، بدو زیارت کن، چه‌کار کردی؟ تو اگر یک تهمت به یکی بزنی، اگر خدا را قبول داری، اگر پیغمبر را قبول داری، می‌گوید هیچ‌عبادتت
    ۵۳ کیلوبایت (۵٬۵۸۶ واژه) - ‏۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۲
  • به‌اصطلاح رئیس‌دانشگاه است، بالاتر از رئیس‌دانشگاه است. یک صحبتهایی راجع‌به آقا امام‌زمان شد، بعد ایشان گفت که اهل‌مسجد جمکران است، همه هفته مسجد می‌آید. گفت: فلانی، ما چه‌کار کنیم که منتظر باشیم؟ یک مثالی برایش زدم. گفتم: اگر شما پسرت مسافرت رفته‌باشد، مکه
    ۵۷ کیلوبایت (۵٬۸۷۱ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۲
  • مجلس را به‌هم بزن، برویم نماز. حالا آمدند نماز، امام سجاد را بردند توی مسجد. می‌خواهد بگوید یعنی من پیش‌نمازم، من یعنی مردم من را قبول دارند. چه‌کارهایی می‌کند؟ قلدری. حالا آمد توی مسجد، امام‌سجاد گفت من بروم بالای این چوب‌ها؟ گفت بروم بالای این چوب‌ها؟
    ۴۹ کیلوبایت (۵٬۳۷۲ واژه) - ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۴
  • این‌است. من نمی‌خواهم بیشتر از این بگویم که کشش ندارید! عزاداری این‌نیست که لباس سیاه بپوشی، بپوش. یک‌نفر از این امام جماعت‌ها تو مسجد به ما گفت: نپوشید. گفتم: والله، تو لباس‌سفید نمی‌پوشی. لباس‌مشکی شعار است، باید بپوشی؛ حالا ادعا مجتهدی هم می‌کند. می‌گوید:
    ۵۳ کیلوبایت (۵٬۳۱۶ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
  • محسن. زهرا غش کرده، یک‌وقت چشمهایش را باز کرد، گفت فضه علی کجاست؟ گفت علی را بردند مسجد. نرفتم در مسجد، گفتم مسجد خراب شوی، انگار می‌دیدم والله علی را آورده‌اند در مسجد. حسن و حسین، زهرا همه پشت در هستند. آیا بابای ما را می‌کشند یا رهایش می‌کنند؟ آن‌ها
    ۵۴ کیلوبایت (۵٬۵۳۳ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۵
  • دلشان می‌خواست که ما یک‌حرفی بزنیم. من اول منظورم این‌است که ما چه‌چیزی بخواهیم. مثل آن‌شخص نباشیم که چندین‌وقت یا مسجد سهله رفت یا مسجد جمکران رفت که خدمت امام‌زمان برسد؛ یک‌وقت امام‌زمان را دید، گفت: پدر جان، بابا جان، تو آمدی چه‌کار کنی؟ گفت: من می‌خواهم
    ۵۰ کیلوبایت (۵٬۱۰۴ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
  • پول غسل بکنی، غسلت درست نیست. اگر با این پول غسل بکنی، جُنب هستی. با این پول نمی‌توانی نماز بخوانی. با این پول نمی‌توانی توی مسجد بروی، آیا ما این‌را می‌فهمیم؟! بسم الله الرحمن الرحیم «العبد المؤیّد رسول المکرّم أبوالقاسم محمّد» السلام علیک یا أباعبدالله
    ۵۹ کیلوبایت (۵٬۷۰۳ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۹
  • (علیه‌السلام) این‌جوری می‌کند، کار می‌کند؟ مگر کار عیب دارد؟ الآن چه‌کار می‌کند؟ این‌کارها را می‌کند؛ آن‌وقت یک‌نخلستان می‌فروشد [و] در مسجد می‌آید، به فقرا می‌دهد. این [امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)] کارکن خداست، نه کارکن دنیاست. تو قربانت بروم، کارکن خدا باش! الآن
    ۷۰ کیلوبایت (۵٬۹۳۱ واژه) - ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۱
  • آگاهی‌تان زیاد بشود. حالا حسابش را بکن این هارون بلند شده، [به] حج آمده، عده‌ای را هم حج آورده، حالا ببین چه‌کار می‌کند؟ حالا توی مسجد النّبی می‌آید. رو می‌کند به پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله): یا رسول‌الله! از تو عذر می‌خواهم مملکت دارد دو دُرقه‌ای می‌شود، من
    ۵۹ کیلوبایت (۵٬۵۸۲ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
  • که آن‌جا سفید بپوشی. اگرنه آن‌جا به تو سیاه می‌پوشانند. این‌هم سند؛ یزید برداشت محمل‌ها را مشکی‌پوش کرد. تا حتی یکی از ائمه مسجد امام، گفته من محرم و عاشورا می‌پوشم، گفته‌است، برای نمازت آن‌را دربیاور! آن‌وقت آقا جان من، تو نمی‌فهمی وقتی تو این حرف را
    ۵۴ کیلوبایت (۵٬۶۴۸ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
  • نوشته‌اند نخلستان خرما داشت، همه را به نوبت آب می‌داد. بعضی جاها هم از چاه می‌کشید و آب می‌داد. حالا این‌ها را می‌فروخت، می‌آمد در مسجد به فقرا می‌داد؛ اما سهم حضرت‌زهرا را کنار می‌گذاشت. آمد خانه، گفت: علی‌جان! تو همه را دادی، سهم ما کو؟ گفت: زهرا جان! سهم شما
    ۵۱ کیلوبایت (۵٬۳۱۰ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۱
  • می‌شود خیلی باید یقین داشته‌باشید، فکر کنید. ببینید من چه‌چیزی دارم می‌گویم. او در بیابان است و پیامبر در مسجدالنبی است. در مسجد است، در مدینه است، اما این جنبه‌مغناطیسی چنان اویس را گرفته‌است که اتصال به پیامبر شد. وقتی اتصال شد، پیامبر می‌گوید: برادر
    ۴۹ کیلوبایت (۴٬۴۶۸ واژه) - ‏۲۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۳
  • زنتان نباشد. یک گوشه‌ای، یک‌گوشه خانه‌تان، یک‌گوشه مسجدی. چه‌کسی بود که توی مسجد رفت؟ اُمّ‌داوود. حالا ببین چه بازی درآوردند؟ بابا! این بنده‌خدا، بیچاره بنده‌خدا آن‌جا توی مسجد رفت، یک لقمه نان هم برداشت، رفت آن‌جا نماز بخواند. ببین چه بازی درآوردند؟ آره
    ۴۶ کیلوبایت (۴٬۱۳۴ واژه) - ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۳۲
  • (علیه‌السلام) را [به] مسجد بردند. گفتم: اگر کسی مِهر این‌ها در دلش آغشته شده [باشد]، اصلاً مسجد را نمی‌خواهد ببیند، آخ! آخ! آخ! والله! من آن‌جا بودم، این آقای حیدری واعظ گفت: آن‌جا بلال اذان می‌گفته، آن‌جا این‌جوری است، نگاه نکردم. گفتم: ای مسجد! کاش خراب‌شده
    ۸۶ کیلوبایت (۸٬۵۲۱ واژه) - ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۱
  • به علی می‌کردند. والله، روایت داریم در یکی از شهرها یادش رفت، (سب به علی کند) ، یادش رفت، می‌خواست برود باغش، آمد پایین یک مسجد الذکر ساخت. همین مسامان‌ها، همین نمازخوان‌ها، همین قرآن‌خوان‌ها، همین فقه و اصول‌خوانها، همین‌ها! همین‌ها! چرا توجه نمی‌کنید؟
    ۶۱ کیلوبایت (۶٬۲۹۸ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۲
  • «هَل أتی» نازل‌شد؟! خود علی (علیه‌السلام) «هل أتی» است، دارد یاد من و تو می‌دهد. اتفاقاً حضرت آمده یک خرمایی آورد [که] توی مسجد خیر کند، به یکی داد. یکی [دیگر] گفت: این دارد [یعنی دارا است]! [امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)] گفت: خدا مثل تو را زیاد نکند! مگر
    ۴۱ کیلوبایت (۳٬۷۶۰ واژه) - ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
  • می‌دانست. حالا وقتی آن خبیثها آمدند این‌کار را با عبادت کردند، عُمر گفت: یادتان است پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت که هر که مسجد نیامد او را بیاورید؟ گفت: آره. گفتند: چند روز است علی (علیه‌السلام) نیامده‌است، پی او بروید. مغیره، پاشو برو. رفت. گفت: ما
    ۶۲ کیلوبایت (۵٬۷۹۱ واژه) - ‏۱۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۶
  • باش. تمام آن‌ها را باید صرفنظر کنی، بدوی. تو منتظری. حالا چرا می‌خواهی نماز شب کنی؟ چقدر می‌خواهی عبادت کنی؟ چقدر می‌خواهی مسجد جمکران بروی؟ چقدر می‌خواهی قرآن بخوانی؟ «انتظار الفرج افضل العبادة» پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید، امام می‌گوید، من که
    ۶۵ کیلوبایت (۶٬۰۲۹ واژه) - ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۵
  • بِکَنی؛ چه‌قدر خدا اجر به تو می‌دهد. آخر اوّل‌ها این‌جوری نبود که از این‌جا که می‌آمدی، همه بیابان بود، اشخاصی که می‌خواستند [به] مسجد جمکران بروند، یک‌وقت توی تیغ‌ها می‌رفتند. می‌گفت: یک بوته تیغ که بِکَنی، چه‌قدر ثواب دارد. حالا امام‌حسین (علیه‌السلام) می‌دانست
    ۶۲ کیلوبایت (۵٬۳۵۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۲
  • کرد، دید که این [محمل] ها را، همه را با الوان خیلی درست کردند، گفت: یزید! ما عزاداریم، این [محمل] ها را مشکی کن! یکی از علمای مسجد امام که مجتهد است، می‌گفت: لباس‌مشکی نپوشید! من ناراحت شدم، گفتم: یزید گفتش که این [محمل] ها را مشکی کرد، مشکی یعنی شعار عزا
    ۷۲ کیلوبایت (۶٬۵۱۳ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹
  • حالا من به شما می‌گویم [که] از این مسجد اطلاعیه نازل‌شد که در خانه زهرا (علیهاالسلام) بروید! زهرا (علیهاالسلام) را کشتند. از توی مسجد این اطلاعیه نازل‌شد! 5 این‌چه مسجدی است؟! گفتم: مسجد خراب شوی! این‌قدر بیرون [مسجد] گریه کردم! دو مرتبه دیدم [که] روح
    ۳۴ کیلوبایت (۳٬۱۴۰ واژه) - ‏۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۷
  • گوشت هم که ندارد، تو پی آن‌زن که می‌گردی، او می‌رود دَدَر، با تو نمی‌سازد که گوساله! حالی‌ات شد یا نه؟ نگاه به‌من بکن! من [به] مسجد جمکران می‌رفتم، هر کسی هر حاجتی داشت، از امام‌زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌گرفت. گفتم: آقاجان! من، تو را به‌حقّ مادرت‌زهرا، یک‌زنی
    ۱۷ کیلوبایت (۱٬۷۱۱ واژه) - ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۲۴

نمایش (۱۰۰تای قبلی | ۱۰۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه