نتایج جستجو
از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
صفحهٔ «روضه حضرترقیّه» را در این ویکی بسازید! همچنین نتایج جستجوی یافتشده را ببینید.
- اربعین 78 (رده روضه حضرترقیّه)میسپارم، بچّههایم را به تو! سراغ رقیّه را [از من] نگیر! برادر من! من سراغ دو تا بچّههایم را از تو نگرفتم، سراغ رقیّه را از من نگیر! رقیّه را در شام گذاشتم، برادر! وقتی همه مَحملها را بستند، من سر قبر رقیّه دویدم، با رقیّه خداحافظی کردم. [مثل] همان جاییکه۶۱ کیلوبایت (۶٬۰۱۵ واژه) - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۹
- عاشورای 87 (رده روضه حضرترقیّه)انداختند، بچّه [حضرترقیّه] گفت: من [که] طعام نمیخواهم، بابایم را میخواهم. آقا! سر را به سینه چسباند [و گفت:] باباجان! چهکسی من را به این کودکی یتیم کرد؟! چهکسی رگهای بدنت را جدا کرد؟! یکوقت زینب (علیهاالسلام) دید [که] سر شُل شد، گفت: رقیّه (علیهاالسلام)۵۶ کیلوبایت (۵٬۱۵۸ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۷
- اربعین 83 (رده روضه خداحافظی حضرتزینب با حضرترقیّه)از بغل [حضرترقیّه (علیهاالسلام)] افتاد، گفتند: خوابش برده [است]. یکوقت دیدند [که حضرترقیّه (علیهاالسلام)] جان بهجان تسلیم [کردهاست]. حالا زینب (علیهاالسلام) در این خرابه چه [کار] کند؟! مگر اینجا دوستی دارد؟! حسابهایش را کرد [حضرترقیّه (علیهاالسلام)۷۵ کیلوبایت (۶٬۴۹۱ واژه) - ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۵۲
- اربعین 90؛ عبادتهای خیالی (رده روضه حضرترقیّه)دید [که] صدای گریه بلند شده. آقا حضرترقیّه خواب دیده، (اُفّ بر دهان آنکسیکه میگوید این [رقیّه] فرزندش نبوده! اُفّ توی دهانت! هر طوری میخواهد بشود. بیکمال! به اینکارها چهکار داری؟! برو درسَت را بخوان، میگوید رقیّه نمیدانم فرزند [امامحسین (علیهالسلام)]۴۸ کیلوبایت (۴٬۵۷۵ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
- اربعین 91 (رده روضه حضرترقیّه)گفت: یزید! این بچّه خواب پدرش را دیده. (افّ بر آن آخوندی که میگوید سکینه [رقیّه] دختر امامحسین (علیهالسلام) نیست. زبانت بگیرد! دارد میگوید،) [سر مبارک را] آورد، [حضرترقیّه (علیهاالسلام)] همینطور گفت: بابا! چهکسی رگهای گردنت را جدا کرد؟! باباجان۶۵ کیلوبایت (۵٬۴۶۰ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
- اربعین 86؛ تذکر درباره زیارت (رده روضه خداحافظی حضرتزینب با حضرترقیّه)یکدفعه زینب (علیهاالسلام) رو به خرابه کرد، صدا زد: رقیّهجان! من جواب بابایت را چه بدهم؟ پا [بلند] شو! حرکت کن! [با] ما برویم. عزیز من! زینب (علیهاالسلام) آنجا هم این حرف را زد، گفت: حالا ببین [حضرترقیّه] چه گنبد و بارگاهی [دارد] و چهخبر است؟! همه اینها۵۶ کیلوبایت (۴٬۹۷۲ واژه) - ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۴
- شباربعین 81 (رده روضه خداحافظی حضرتزینب با حضرترقیّه)[است]! حالا بچّه را آنجا گذاشتند، در چند سال پیش هم [آنجا را] آب گرفت، [حضرترقیّه (علیهاالسلام)] گفت: من اینجا [یعنی سردابه حضرت را] آب گرفته، بردند. یک شبانهروز [حضرترقیّه (علیهاالسلام)] روی دست یکنفر بود، جنبهمغناطیسی آن دختر آن [شخص] را گرفت،۷۰ کیلوبایت (۶٬۱۷۶ واژه) - ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
- وقایع عاشورا (رده روضه حضرترقیّه)آخرالزمان درست کردهاست. حالا سردابه رقیّه هم همینطور است. چند سال پیش یادم هست که این عزیزکرده حسین «رقیّه» به خواب آمد، گفت: قبر مرا آب گرفته، حالا سردابه را کَندند و دیدند که آب گرفتهاست. یکنفر یک شبانهروز حضرترقیّه را روی پایش گذاشت تا سردابه را درست۷۲ کیلوبایت (۶٬۷۴۳ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
- عصاره عاشورا (رده روضه حضرتزینب و خداحافظی با حضرترقیّه)دیگر، نه! توجّه فرمودید [که] من چه میگویم؟! آخر آقاجان من! مگر تو پیرو حضرتزهرا (علیهاالسلام) نیستی؟! کجا اینجوری میکنی [و] در این روضهها میدوی؟! مگر تو روضه میروی؟! اصلاً روضه یعنیچه؟! گریه سهجور است، یک گریهای است [که] گریه عقده است، تو چکت برگشته،۷۲ کیلوبایت (۶٬۵۱۳ واژه) - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۹
- شباربعین 80 (رده روضه تنگشدن دنیا برای حضرتقاسم بعد از آقا علیاکبر و تنگشدن دنیا برای حضرتسکینه بعد از حضرترقیّه)همینجور بود، بعد از رقیّه (علیهاالسلام) دیگر دنیا برایش تنگ شدهبود! حالا زینب (علیهاالسلام) چهکار میکند؟ حالا وقتی میخواهد برود، یک خداحافظی با رقیّه (علیهاالسلام) میکند. صدا میزند: رقیّهجان! مَحملها همه آمادهاست، بلند شو! رقیّهجان! عزیز من! پدرت،۷۴ کیلوبایت (۶٬۴۰۴ واژه) - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۹
- رو کرد. حالا اینها را در خرابه بردند، حضرتسجاد هم آن خطبه غرا را خواند و زیر و رو کرد. حالا حرف من ایناست. اینها اتصال به ولایت هستند. یکشب، حضرت رقیه خواب پدرش را دید. اینجور که در ظاهر معلوم است، این حضرتزینب، به اینها گفتهبود، پدر شما به مسافرت۵۴ کیلوبایت (۵٬۶۴۸ واژه) - ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
- از یکی میخواهم، دو دفعه کربلا رفته؛ اما پول من را نمیدهد. میخواستم حالا که این آقا اینجاست این حرفها را بزنم. همهاش روضه، روضه را بخوان؛ اما یک حرفهایی بزن، مردم نجات پیدا کنند، مردم بفهمند تکلیفشان چه است؟ حالا زینب آمده خودش را روی قبر امامحسین۵۳ کیلوبایت (۵٬۳۱۶ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴
- چهکسی میکنی؟ کجا میروی؟ چهکار میکنی؟ 25 همین چهار روز روضه رفتی و روضه و یک سور و سات و بساط درست کردی، کجا رفتی؟ من امروز تلفن زدم به یکی از رفقایعزیزم، گفت من کارهای نیستم، [کمک] حضرتزهراست. به تمام آیات قرآن من عقیدهام ایناست بهغیر دست زهرا۴۷ کیلوبایت (۴٬۲۷۶ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۳
- ریشهکن و پرچم پدرمان را نصب کردم؛ اما خواهشی از تو دارم. سراغ رقیه را از من نگیر. وقتی میخواستم بیایم، گفتم: رقیه، من جواب پدرت را چه بدهم؟ خدا لعنت کند کسیکه میگوید رقیه دختر امامحسین نیست. رقیه اینقدر پدر، پدر کرد تا جان داد. این فرزند امامحسین نیست؟۱۴۷ کیلوبایت (۱۵٬۵۳۲ واژه) - ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۰
- قرآنالنّاطق» الآن محرّم است، یک گوشهای بروید! اشکی برای امامحسین (علیهالسلام) بریزید! آن «ذبحالعظیم» میشود. اصلاً تو خودت روضه هستی، بنشین و با امامحسین (علیهالسلام) حرف بزن! من عاشورا به بیابان میرفتم، جاییکه کسی نبود، مینشستم و با امامحسین (علیهالسلام)۸ کیلوبایت (۷۴۰ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۵
- شناخت امام (رده روضه حضرت علیاکبر)یکجایی بروید شما را احترام کنند، بگویند، آقا بفرمایید، خوش آمدید. اینجا جای این حرفها نیست. اینجا خودتان هستید. حالا بنا شد روضه علیاکبر را برای شما بخوانم. آدم یک پسر داشتهباشد متدین باشد، خیلی او را میخواهد. خدا انشاءالله بچههایی که دارید به شما۴۶ کیلوبایت (۴٬۴۹۳ واژه) - ۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۶
- محبت آنرا در دل شما بیندازد. دلم میخواهد این جلسه را دستتان باشد تا انشاءالله، به امید خدا، به حضرت مهدی بدهید. من باز حرف دیگر بزنم؛ ببین، نمیخواهم روضه بخوانم، حالا زهرایعزیز آمده با پهلوی شکسته، بازوی ورم کرده، سیلیخورده، میآید، میگوید: علیجان،۴۹ کیلوبایت (۵٬۰۵۵ واژه) - ۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۸
- آنجا] آمدهاست. حالا عزیز من! فدایتان بشوم! باز هم امامحسین (علیهالسلام) پیشبینی کرد [و] حضرتمسلم را روانه کرد. [مردم] با حضرتمسلم هم بیعت کردند و آقا حضرتمسلم [را] هم کشتند. حالا امامحسین (علیهالسلام) چهکار کند؟ باز میگوید اینقدر اینها [یعنی۶۷ کیلوبایت (۶٬۳۱۰ واژه) - ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۹
- حضرتیوسف 89 (رده روضه حضرتابوالفضل)مستجاب کن که اینها رستگار شوند. من همیشه آنجا که میروم یکروضه میخوانم. از حضرت عذرخواهی هم میکنم. آخر، یک روضههایی است، یک حرفهایی است باید عذرخواهی کرد؛ چون آنها خیلی ناراحت میشوند. یکی روضه آقا ابوالفضل خواند، یکی گفت: صدایت بگیرد، صدایش گرفت، گفت:۵۰ کیلوبایت (۵٬۲۸۰ واژه) - ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
- اطمینان داشتم، دم پیری گفته: امامحسین معلوم نیست دست در قلب زینب گذاشتهباشد. میخواستم جوابش را بدهم. ای کسیکه هفتاد سال روضه خواندی و نفهمیدی! هفتاد سال حسین گفتی و حسین را نشناختی. به تمام آیات قرآن، حسین من را توی بغلش گرفته، چطور دست توی سینه زینب۴۰ کیلوبایت (۴٬۰۹۹ واژه) - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۳