روایت: پیامبر، هر وقت مشتاق بهشت میشوم، سینه زهرا را میبوسم: تفاوت بین نسخهها
جز (Admin صفحهٔ روایت: پیامبر، هر وقت مشتاق بهشت می شوم، سینه زهرا را می بوسم را به روایت: پیامبر، هر وقت مشتاق بهشت میشوم، سینه زهرا را میبوسم منتقل کرد: تمیزکاری متن و اصلاح نیم فاصله) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | كان رسولالله ص يكثر تقبيل فاطمة عليها و على أبيها و بعلها و أولادها ألف ألف التحية و السلام فأنكرت ذلك عائشة فقال رسولالله ص يا عائشة إني لما أسري بي إلى السماء دخلت الجنة فأدناني جبرئيل من شجرة طوبى و ناولني من ثمارها فأكلته فحول الله ذلك ماء في ظهري فلما هبطت إلى الأرض واقعت خديجة فحملت بفاطمة فما قبلتها قط إلا وجدت رائحة شجرة طوبى منها. | + | {{روایت|كان رسولالله ص يكثر تقبيل فاطمة عليها و على أبيها و بعلها و أولادها ألف ألف التحية و السلام فأنكرت ذلك عائشة فقال رسولالله ص يا عائشة إني لما أسري بي إلى السماء دخلت الجنة فأدناني جبرئيل من شجرة طوبى و ناولني من ثمارها فأكلته فحول الله ذلك ماء في ظهري فلما هبطت إلى الأرض واقعت خديجة فحملت بفاطمة فما قبلتها قط إلا وجدت رائحة شجرة طوبى منها.}} |
− | |||
{{خط جدید}}على بن ابراهيم قمى در تفسيرش از امامصادق عليه السلام روايت كرده: | {{خط جدید}}على بن ابراهيم قمى در تفسيرش از امامصادق عليه السلام روايت كرده: | ||
پيامبر دخترش فاطمه را خيلى دوست داشت و هر وقت او را میدید میبوسید، عایشه از اين موضوع اظهار ناراحتى میكرد، پس رسول خدا فرمود: اى عایشه! در آن شبى كه مرا به آسمان بردند، داخل بهشت، جبرئيل دست مرا گرفته نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از ميوه آن را به من داد، پس از خوردن آن ميوه، نطفهاى در پشت من به هم رسيد، هنگامى كه به زمين بازگشتم با خديجه همبستر شدم و او به فاطمه حامله شد، پس هيچ گاه فاطمه را نبوسيدهام مگر اينكه بوى درخت طوبى را از او استشمام كردهام. (بحار الانوار، ج 8، ص 120) | پيامبر دخترش فاطمه را خيلى دوست داشت و هر وقت او را میدید میبوسید، عایشه از اين موضوع اظهار ناراحتى میكرد، پس رسول خدا فرمود: اى عایشه! در آن شبى كه مرا به آسمان بردند، داخل بهشت، جبرئيل دست مرا گرفته نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از ميوه آن را به من داد، پس از خوردن آن ميوه، نطفهاى در پشت من به هم رسيد، هنگامى كه به زمين بازگشتم با خديجه همبستر شدم و او به فاطمه حامله شد، پس هيچ گاه فاطمه را نبوسيدهام مگر اينكه بوى درخت طوبى را از او استشمام كردهام. (بحار الانوار، ج 8، ص 120) | ||
[[رده: مستند روایات]] | [[رده: مستند روایات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۶
كان رسولالله ص يكثر تقبيل فاطمة عليها و على أبيها و بعلها و أولادها ألف ألف التحية و السلام فأنكرت ذلك عائشة فقال رسولالله ص يا عائشة إني لما أسري بي إلى السماء دخلت الجنة فأدناني جبرئيل من شجرة طوبى و ناولني من ثمارها فأكلته فحول الله ذلك ماء في ظهري فلما هبطت إلى الأرض واقعت خديجة فحملت بفاطمة فما قبلتها قط إلا وجدت رائحة شجرة طوبى منها.
على بن ابراهيم قمى در تفسيرش از امامصادق عليه السلام روايت كرده:
پيامبر دخترش فاطمه را خيلى دوست داشت و هر وقت او را میدید میبوسید، عایشه از اين موضوع اظهار ناراحتى میكرد، پس رسول خدا فرمود: اى عایشه! در آن شبى كه مرا به آسمان بردند، داخل بهشت، جبرئيل دست مرا گرفته نزدیک درخت طوبى برد و مقدارى از ميوه آن را به من داد، پس از خوردن آن ميوه، نطفهاى در پشت من به هم رسيد، هنگامى كه به زمين بازگشتم با خديجه همبستر شدم و او به فاطمه حامله شد، پس هيچ گاه فاطمه را نبوسيدهام مگر اينكه بوى درخت طوبى را از او استشمام كردهام. (بحار الانوار، ج 8، ص 120)