منتخب: کوثر
السلام علیک یا أباعبدالله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کفواً أحد است. حضرت زهرا (علیهاالسلام) کفواً خلقت است. به اولیای امور کار نداشته باشید. بر عمر و ابابکر لعنت کنید.
گفتار متقی [۱]
رفقای عزیز! امروز من به خواست خدای تبارک و تعالی میخواهم راجع به این صحبت کنم که خدا میفرماید: «إنّا أعطیناک الکوثر، فَصلّ لِربّک و انحَر، إنّ شانئک هو الأبتر»[۲] من راجع به این آیه مقصدی دارم. میخواهم رفقای عزیز را یک قدری تذکر دهم، آنها هم به من تذکر بدهند. نه اینکه من بگویم حالا یک علمی و دانشی دارم و آنها ندارند. با هم میخواهیم خودمانی صحبت کنیم. خدا در تمام خلقت مانند پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) خلق نکرده. یک عدهای هستند (حالا هم هستند، از نسل همانها هستند.) مانند مگس میمانند. مگس مثلاً همهجای آدم تمیز است؛ اما اگر جایی باشد که ذرهای ناجور باشد، همانجا را نیش میزند. ائمه طاهرین (علیهمالسلام) اینها را به مگس تشبیه کردند؛ نیش میزند.
یک پیغمبری که قرآن به او نازل میشود، جبرئیل به او نازل میشود، وحی به او نازل میشود، خدا علم اولین و آخرین را به او داده، چیزی به او داده که به هیچ بشری نداده؛ یعنی به غیر از امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) در همه خلقت ممتاز است؛ دختری مانند زهرا (علیهاالسلام) به او داده، کوثر به او داده.
(تا کوثر میگوییم، شما به خیالتان یک نهر است که به آن کوثر میگویند و خدا آن را به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) داده؛ این نیست. کوثر، به معنی هستی خداست؛ یعنی آنچه که خدا خلقت کرده، هستیاش زهراست. مگر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نمیفرماید «اُمّأبیها»؟ یعنی اگر زهرا (علیهاالسلام) نبود، خلقت نبود. خدا هم گفت: یا محمد! اگر تو نبودی، اصلاً آسمان و زمین را خلق نمیکردم. یا محمد! اگر علی نبود، تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود، نه تو را خلق میکردم، نه علی را. کفواً خلقت یعنی خلقت با محبت زهرای عزیز (علیهاالسلام) خلق شده. همانطور که محبت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نجاتدهنده است، محبت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) هم نجاتدهنده است. اصلاً محبتش، محبت تمام چهارده معصوم (علیهمالسلام) و محبت خداست. محبت حضرت زهرا (علیهاالسلام) در جوِّ ماورا دمیده و تزریق شده؛ آن کارساز تمام خلقت است؛ به جلسه ولایت دمیده شده. حالا خدای تبارک و تعالی زهرا (علیهاالسلام) را به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) داده.)
دامادی به او داده، مانند امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام). من وقتیکه علی میگویم، تمام گلولههای خونم تازه میشود. اصلاً مثل اینکه میخواهم حرف امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را بزنم، خجالت میکشم. والله! خجالت میکشم. مثل اینکه یک لکه شبنم در یک دریا بچکد. (امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینطوری است در عالَمها ، نه عالم. این عالم که چیزی نیست. این عالم یک کُرات خاشخاشی است.) حالا خدا علی (علیهالسلام) را به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) داده، امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) را به او داده. اینها درست است که از صُلب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستند؛ اما بچههای پیغمبرند. چه چیزی است که خدا به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نداده؟ تمام خلقت در اختیارش است.
اشخاصی که عناد دارند و خیال، اینها با فرمایش امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، آن تجلی ولایت در دلشان نمیشود. اینها تجلی ولایت ندارند؛ آنوقت از ولایت یک حرفی درمیآورند. (شما ببین این اشخاص همیشه هستند.) حالا به پیغمبر اکرم، خدای تبارک و تعالی آیه نازل کرد: «إن هو إلّا وحیٌ یُوحی»[۳]: این پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) همهاش حرف مرا میزند. دیدند نمیتوانند به حرف پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) ایراد کنند، با همه عظمتش به خودش ایراد میکنند، چونکه هم عناد و هم خیال دارند. به او میگفتند: ابتر؛ یعنی بیعقبه.
حالا به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! حق به تو سلام میرساند و میگوید: تو عقبه داری. من به تو علی دادم، زهرا دادم، سلسبیل دادم، کوثر دادم، همه خلقت در اختیار توست. تمام خوبها، تمام ولایتیها بچه تو هستند. «إنّ شانئک هو الأبتر»[۴]. آنها بیعقبه هستند. آیا عاص [بن وائل] عقبه دارد؟! آیا ابوسفیان عقبه دارد؟! والله، اینها اگر عقبه نداشتند، به نفعشان بود. آخر، این ابوسفیان که پسرش یزید است، این عقبه دارد؟! الآن میفهمد کاش بیعقبه بود. [۵]
آیا میفهمید کوثر چیست؟ به آب تعبیر کردهاند؛ یعنی من آب را مَهر زهرا (علیهاالسلام) کردم، خود زهرا (علیهاالسلام) که هیچ. اگر امرش نباشد، تمام عالم خشک میشود. هر کدام از اینها یک عظماییتی دارند، از خدا خواستم این عظماییت را فاش کنم. حالا در تمام خلقتها، ساقی کوثر، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، آنجا سر حوض کوثر، حضرت زهرا (علیهاالسلام)، همسر عزیزش را احترام میکند، دارند با هم نجوا میکنند. میگوید: علیجان! مادرم خدیجه تمام مالش را در اختیار پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) گذاشت، من هم همه مالم را در اختیار تو میگذارم. اگر خدا آب را مَهر من کرده، در اختیار توست. به هر کسی میخواهی بدهی، بده! میخواهی نده! اما به بنیامیه نده! آنها دشمنان و قاتلین حسین من هستند.
(شما هم که امام حسین (علیهالسلام) داری، حسین! حسین! میکنی، شریک کوثر هستی. حوض کوثر را حوض صحن نبینید! شما آن کارها که کردید، کوثر شده؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آب حوض کوثر به شما میدهد. وقتی به شما بدهد، دیگر تشنگی به شما اثر نمیکند. عزیز من! در دنیا هم همینطور است: والله، به دینم، به ایمانم، به تمام آیات قرآن، اگر ولایت داشته باشید، دیگر تشنه دنیا نیستید. ما نداریم که تشنه دنیا هستیم. بیایید این ولایت را که داده، تقویت کنید! اگر آب حوض کوثر را به شما میدهد و تشنگیتان میرود، این یعنیچه؟ دارد شما را تمرین میدهد؛ یعنی عصاره ولایت را به شما میدهد. این مَهر زهراست که به شما میدهد.)
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هم میگوید: فاطمهجان! (من اینها را به دید ولایتم دارم میگویم،) اگر خدا دارد میگوید کسیکه تو را دوست نداشته باشد، عبادت ثقلین بکند، من او را میسوزانم، من هم آن را به تو دادم. از کجا میگویی؟ مگر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نمیگوید هر کسی زهرا (علیهاالسلام) را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کسی مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده؟! پس حرف درست است. [۶]
چرا امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) ساقی کوثر است؟ این ساقی کوثر، شما خیال کردید یک آبهایی است به شما میدهد؟ ساقی کوثر ولایت است. این ولایتی که داشتید، آنجا انباشته شده، از آن به شما میدهد. حالا ببین قرآن چه میگوید؟ باباجان! من تسلیم قرآن هستم، تسلیم ولایت هستم؛ اما اینی که به شما میدهد، چه چیزی میدهد؟ شما مثل حوض نمیدانم اینجا صحن حضرت معصومه (علیهاالسلام) حساب کردید که یک جامهایی است؟! آنکه میخورید، اصلاً ولایت است. چرا میگوید آن را به کفار نمیدهم؟ آن کافر نخواسته که ندارد، آنجا نداده که؛ شما امر ولایت را اطاعت کردید، انفاق کردید، چیز به مردم دادید، دل مردم را خوش کردید، دل دوازده امام، چهارده معصوم (علیهمالسلام) را خوش کردید، اطاعت ولایت کردید، آن ولایت است؛ آنوقت از آن آب حوض کوثر به شما میدهد. [۷]
این آب که در مهریه زهرا (علیهاالسلام) هست، حالا آنجا به شیعهها ارث میدهد؛ اگر قبول بفرمایید، قشنگ است! آب که مهریهاش است، چه کار میکند؟! دوستهایش که توی بهشت میآیند، از مهریهاش میدهد، آنجا میخواست فدک را بگیرد به شما بدهد، نشد. حالا اینجا این آب، نه آب دنیا را مهرش کرده، خدا آب تمام خلقت را مهر زهرا (علیهاالسلام) کرده، عزیز من! آن نهرها که شما داری میگویی، آنها سهامت است. او که ارث نمیخواهد، اگر ارث دارد، مهرش است، مهرش را دارد به شیعهها میدهد، خودش که احتیاج ندارد؛ پس هر موقع آن آیه را خواندید، یک قدری برای زهرا (علیهاالسلام) گریه کنید! تکان بخورید! چقدر به یاد ما هست. حالا اگر روایتش را میخواهید، رویش بگذارم که دیگر بحث نکنید.
مگر آقا امام حسن عسکری (علیهالسلام) نیست که پول چهارصد گوسفند را به قمیها داد، گفت: برو بکش! به دوستهای ما بده، آنجا نکش که اهل تسنن باشند. حالا زهرا (علیهاالسلام) هم همینجور است؛ چیزها را میخواهد به دوستش بدهد. والله، اگر امام صادق (علیهالسلام) این حرف را نزده بود، من غلط میکردم بگویم، لال میشدم نمیگفتم؛ میگوید: روز قیامت که میشود، مادر ما، زهرا مانند مرغی که دانه خوب و بد را تشخیص بدهد، دوستانش را از توی محشر جمع میکند. جمع میکند؛ چه کارت میخواهد بکند؟! میخواهد از ارثش به تو بدهد، از مهرش به تو بدهد. ما باید یک قدری زهرا (علیهاالسلام) را بهتر بشناسیم. رفقای عزیز! فدایتان بشوم! ما باید زهرا (علیهاالسلام) را بهتر بشناسیم! اگر زهرا (علیهاالسلام) را میشناختند که زهرا (علیهاالسلام) را نمیزدند. [۸]
- ↑ ناراحتی از حرف خلق (اول نوار، دقیقه ۳ و ۹) و روح خلقت ولایت است ۷۸ (دقیقه ۴۵) و شناخت عید ۷۶ (دقیقه ۵۸)
- ↑ (سوره الكوثر، آیه 1)
- ↑ (سوره النجم، آیه 4)
- ↑ (سوره الكوثر، آیه 3)
- ↑ ناراحتی از حرف خلق 74 و کتاب جامع ولایت و هشدار ۸۱
- ↑ روح خلقت ولایت است ۷۸ و کتاب انتقاد و کتاب نجوا
- ↑ سیزده رجب ۷۸
- ↑ شناخت عید ۷۶
