جلسه ولایت؛ 17 اسفند 98

از ولایت حضرت علی و حضرت زهرا
پرش به:ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

امیرالمؤمنین کفواً احد است، حضرت زهرا کفواً خلقت است، بر عمر و ابابکر لعنت، به اولیای امور هم کار نداشته باشید

[فرمایش متقی به نقل از یکی از اعضای جلسه]

اگر شما به ماوراء اعتقاد داشته باشید، خیلی خوب است. آن ماوراء شما را نجات می‌دهد. اما این مردم به ماوراء اعتقاد ندارند، می‌روند گناه می‌کنند. شما باید به ماوراء اعتقاد داشته باشید. هر وقت بخواهید گناه کنید باید یاد قیامت بیفتید. حالا رسول‌الله گفت: آخرالزمان، شرالازمنه است. یا رسول‌الله، چرا؟ گفت: مردم دنبال عمر و ابابکر می‌روند. اگر نروند، سخی هم باشند، گناه هم نکنند، با من و در درجه من هستند. شما بیایید در درجه پیغمبر باشید.

یک روز پیامبر چند شتر در جایی قرار داد. فرمود: هر کسی دو رکعت نماز بخواند و در آن فکر نکند، یکی از این شترها را به او می‌دهم. عمر و ابابکر هم آمدند نماز خواندند. پیغمبر گفت: تو چند تا فکر و خیال کردی. هر کسی آمد، فکرهایش را گفت. حضرت زهرا تشریف آوردند. گفت: زهرا جان، تو هم فکر کردی که اگر نماز بخوانی، شتری که خیلی چاق‌تر است، برداری که بیشتر به فقرا برسد. فوراً جبرئیل نازل شد، گفت: یا محمد، فکر زهرا نماز است. نماز بی ولایت، نماز نیست. شما باید نماز بخوانید، سخی باشید، به فکر مردم باشید. آن‌وقت جبرئیل می‌گوید: نمازت درست است. چه‌کار می‌کنید وقتی که نماز می‌خوانید؟ آن یارو به فکر خودش است. آن که نماز نیست. آخر، این نماز را خدا باید اجر بدهد. حالا می‌گوید به فکر ولایت باش، خدا به شما اجر می‌دهد. الحمدلله رفقای من سخی هستند، گناه نمی‌کنند. این‌ها اهل بهشت هستند. روح از بدنشان بیرون برود، فی الجنة. اما گفتم به اولیای امور کار نداشته باشید. این سخاوت را تا آخر برسانید.

شما الان چیزهایی که می‌آورید، حسین آقا این‌ها را قسمت می‌کند، ما این‌ها را پخش می‌کنیم. بودند ولی سخاوت را به آخر نرساندند؛ رفتند جزء طاغوت شدند. چه کسی این حرف‌ها را می‌زند؟ فقط متقی. در تمام روایتها هیچ کجا خدا خوشش نمی‌آید مگر نماز با ولایت باشد. چون که آن ولایت به فکر مردم هست. شما هم نماز می‌خوانید سخی باشید.

گفتم تمام این جنایتها را عمر کرد. همه جنایتها که به امام‌حسین شد، عمر کرد، گفت: حسبنا کتاب الله. ما کتاب خدا را قبول داریم. آن‌وقت این‌ها را کافر حساب کرد. امام‌صادق می‌گوید: جدم را کشتند که بهشت بروند. ببین، چه خبر است؟

متقی حالا به شما می‌گوید دنبال خلق نروید. آن‌ها هم دنبال خلق رفتند. یزید خلق است، آمد حکومت را در دست گرفت. حالا به امام‌حسین می‌گوید من را اطاعت کن. این باید به نزد امام‌حسین برود. امام‌حسین را خدا تایید کرده، رسول‌الله تایید کرده، حضرت زهرا تایید کرده، چه کسی تو را تایید کرده؟ مردم رفتند به حرف یزید، امام‌حسین را کشتند. ببین، آن موقع متقی نبود که به این‌ها بگوید، الان متقی هست. گفت: آن اصحاب رسول‌الله است، این هم اصحاب رسول‌الله است. جوابش را دادم. آن موقع متقی نبود که به این‌ها بگوید. این رفت امام‌حسین را کشت.

الان شما قدر متقی را بدانید. همه کارهایتان را متقی جلویش را می‌گیرد. به شما گفتم به بچه مردم خیانت نکن. بچه‌های مردم امانت خدا هستند. این‌ها را نصیحت کنید. مردم نمی‌کنند، می‌روند جنایت می‌کنند.

آن موقع خود ائمه، خود امام‌حسین بودند، الان در ظاهر نیستند. می‌گویند بروید دنبال متقی. قرآن را خدا نازل کرده، خود قرآن هم حرف می‌زند. می‌گوید: هر کس من را قبول دارد، باید علی را هم قبول داشته باشد. خدا با کلام الله مجید گفت: هر کسی عبادت ثقلین کند، امیرالمؤمنین علی را قبول نداشته باشد، به عزت و جلالم قسم، با صورت به آتش جهنم می‌اندازمش. البته نمی‌خواهم به پیغمبر جسارت کنم؛ اما خدا نگفته اگر پیامبر را قبول نداشته باشی، عبادث ثقلین کنی، به رو به جهنم می‌اندازمت. این منحصر به امیرالمؤمنین علی است.

حالا پیامبر علی را از خودش بالاتر برد. گفت: خدایا، چه کنم؟ گفت: علی را روی دوشت بگذار، مردم را خبر کن. باید همه‌شان علی را قبول داشته باشند. حالا پیامبر این کار را کرد. حالا آیه نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم» ای پیامبر حالا دین تو تکمیل شد. پس به واسطه امیرالمؤمنین دین کامل شد. حالا من به شما بگویم، دو تا چیز جهانی است؛ یعنی در جهان هست: یکی عمر است، یکی هم علی است. هر کس در جهان عمر را بخواهد، اهل جهنم است. هر کسی علی را بخواهد بهشت می‌رود. پس این دو تا جهانی است. حالا چه کسی این حرف‌ها را برای شما می‌زند؟ فقط متقی.

آن متقی را دوازده امام، چهارده معصوم تایید کردند. متقی جلوی ظلمها را می‌گیرد. جلوی ظالمین را می‌گیرد. هیچ کس مثل متقی نیست. حالا به تو می‌گوید به حرف متقی برو. ما دوازده امام هستیم، آن را برای مردم تهیه کردیم. حالا مردم یک خیالهایی برای خودشان دارند. آن‌وقت از متقی کناره می‌گیرند. گفتم: الحمد لله همه شما سخی هستید، من همه شما را می‌خواهم. هیچ چیزی را خدا خوشش نمی‌آید، مگر سخی باشید. خدا خوشش می‌آید. الحمد لله گفتم شما سخی هستید، اما این سخاوت را تا آخر برسانید. منتظر رجعت باشید. سخاوت را از خودتان ندانید. این حرف‌ها جای دیگری نیست. الان ببین دنیا چه خبر شده است؟ مردم همه‌اش پی دنیا هستند. شما پی دنیا نروید، همین‌طور که هستید، باشید. ببین، چقدر خدا از سخاوت خوشش می‌آید؟ وحشی حمزه سید الشهداء را کشته، پیامبر می‌خواهد او را بکشد، جبرئیل نازل شد، یا پیامبر، این سخی است، او را نکش.

الحمد لله همه شما سخی هستید، اما گفتم این سخاوت را به زمان رجعت برسانید. از این‌جا هم دست برندارید. این حرف‌ها از این‌جا صادر می‌شود. چرا؟ چون متقی این‌جاست. امام‌حسین فرمود: متقی وکیل من است. یکی هم گناه نکنید. من شما را دوست دارم. شما ذخیره امام‌زمان هستید. به همه شما دعا می‌کنم. به زن و بچه‌هایتان دعا می‌کنم. تا حتی به ماشینتان دعا می‌کنم. متقی دعایش مستجاب است. اگر ما حرف متقی را بشنویم خوب است. اما بعضی ها به خیال خودشان کار می‌کنند. حالا متقی حرف ائمه طاهرین را به شما می‌زند. اما در آخرالزمان می‌گوید یکی با دین از دنیا برود، ملائکه تعجب می‌کنند. این برای اهل جلسه ما نیست. آن موقع هفتاد هزار نفر رفتند، چهار پنج نفر با امیرالمؤمنین بودند. الان هم با متقی نیستند. شما نگاه به خودتان نکنید. مردم با متقی خوب نیستند. چرا؟ این مردم می‌خواهند خوش باشند. متقی از قبل از آدم ابوالبشر تا حالا را برای شما می‌گوید. چقدر کتاب هست، چقدر نوار هست؟ گفتم: اگر یک حرف از خودم زدم، پنجاه تومان از خودم می‌دهم. چرا حرف نمی‌شنوید. دوازده امام، چهارده معصوم گفتند پیش متقی بروید. بیایید قدر متقی را بدانید.

گفتم این چیزها که می‌آورید، الان حسین آقا می‌برد، این‌ها را قسمت می‌کند، می‌آید به چهل نفر پخش می‌کند. تمامش برای شماست. مبادا دست از این کارتان بردارید. این یک کاری است که امیرالمؤمنین امضاء کرده، حضرت زهرا امضاء کرده، امام‌حسین امضاء کرده.

یا علی

حاج حسین خوش لهجه نابغه ولایت؛ حاج حسین خوش لهجه