مگر شخصی نمی‌آید خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض می‌کند، یابن رسول الله، بعد از شما حجت خدا چه کسی است؟ ببین، چطور راهنمایی می‌کند؟ می‌گوید: برو سر گهواره. حالا می‌رود، سلام می‌کند، موسی بن جعفر سه روزش است. چرا این‌ها را مثل پدر و مادرتان حساب می‌کنید؟ چرا معرفت در حق حجت خدا ندارید؟ ببین، آقا امام صادق (علیه السلام)، رئیس مذهب ما چه کار می‌کند؟ حالا می‌رود سلام می‌کند. می‌گوید: برو اسم دخترت را عوض کن.
بابا جان من! عزیز من! تو را به دینت! نرو توی نماز شب. نرو توی ذکر، ذکری می‌شوی، نماز شبی می‌شوی. من مکرر کنم. خیال نکنید من فضیلت نماز شب را نمی‌دانم. حضرت می‌فرماید: هر کسی نماز شب کند، صبح بگوید من محتاجم، دروغ می‌گوید. نماز شب، این همه فضیلت دارد؛ اما تو دلت نورانی باشد، نماز شب بخوان. بیا دلت از ولایت نورانی بشود، بعد نماز شب بخوان. نماز شب که به تو نور نمی‌دهد. حالا ببین، موسی بن جعفر چه می‌گوید؟ می‌گوید: برو اسم دخترت را عوض کن. این شخص می‌آید خدمت امام صادق، یابن رسول الله، آقازاده این را گفت، گفت: برو، ببین خانه‌ات چه خبر است؟ مگر از خانه‌ات خبر نداری. گفت: یابن رسول الله، چندین وقت است، من از خانه بیرون آمدم؛ اما زنم آبستن بود. حالا وقتی می‌رود، می‌بیند اسم این را حمیرا گذاشتند!

[پایگاه ولایت حضرت علی و حضرت زهرا: فلسفه]