روایت: لعن کردن در نهان
قالَ العَسکَرِیُّ علیه السّلام: ... قَالَ رجلٌ للصَّادِقِ علیه السلام: يَا ابْنَ رَسُولِالله! إِنِّي عَاجِزٌ بِبَدَنِي عَنْ نُصْرَتِكُمْ، وَ لَسْتُ أَمْلِكُ إِلَّا الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ اللَّعْنَ عَلَيْهِمْ، فَكَيْفَ حَالِي؟ فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ علیهالسلام: حَدَّثَنِي أَبِي، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ علیهمالسلام، عَنْ رَسُولِالله صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ ضَعُفَ عَنْ نُصْرَتِنَا أَهْلَالْبَيْتِ، فَلَعَنَ فِي خَلَوَاتِهِ أَعْدَاءَنَا، بَلَّغَ الله صَوْتَهُ جَمِيعَ الْأَمْلَاكِ مِنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ. فَكُلَّمَا لَعَنَ هَذَا الرَّجُلُ أَعْدَاءَنَا لَعْناً، سَاعَدُوهُ فَلَعَنُوا مَنْ يَلْعَنُهُ، ثُمَّ ثَنَّوْا، فَقَالُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَبْدِكَ هَذَا، الَّذِي قَدْ بَذَلَ مَا فِي وُسْعِهِ، وَ لَوْ قَدَرَ عَلَى أَكْثَرَ مِنْهُ لَفَعَلَ. فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ الله تَعَالَى: قَدْ أَجَبْتُ دُعَاءَكُمْ، وَ سَمِعْتُ نِدَاءَكُمْ، وَ صَلَّيْتُ عَلَى رُوحِهِ فِي الْأَرْوَاحِ، وَ جَعَلْتُهُ عِنْدِي مِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ... مردی به حضرت صادق علیهالسلام گفت: ای فرزند رسول خدا! من ناتوانم از اینکه با بدنم شما را یاری دهم، و جز برائت از دشمنان شما و لعن بر آنان توان انجام کاری ندارم. پس حال من چگونه است؟ حضرت صادق علیه السلام فرمود: مرا حدیث کرد پدرم از پدرش از جدش علیهمالسلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله که فرمود: کسی که از یاری ما اهلبیت ناتوان است، پس در خلوتهایش دشمنان ما را لعنت کند، خداوند صدای او را به همه فرشتگان از زمین تا عرش برساند. پس هرگاه چنین فردی بر دشمنان ما لعنت میکند، آنها همراهیاش کنند و هر که را او لعنت میکند، لعنت کنند. سپس دعایش کنند و گویند: بارالها! بر این بندهات درود فرست، که منتهای آنچه در وسعش بود به کار برد، و اگر بر بیش از این توانایی داشت، قطعاً انجام میداد. پس از جانب خداوند متعال ندا آید: دعای شما را اجابت کردم و ندای شما را شنیدم و بر روح او در میان ارواح درود فرستادم، و او را نزد خود از برگزیدگان و نیکان قرار دادم.
تفسیرالامام العسكري عليهالسلام، ج۱، ص۴۷ و بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمةالأطهار علیهمالسلام، ج۸۹، ص۲۵۴
