روایت: ساییده شدن گل شیعه و مخالفان به هم
أَبِيبَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِي عَبْدِالله عَلَيْهِالسَّلاَمُ وَ مَعِي رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابنَ رَسُولِالله! إِنِّي لَأَغْتَمُّ وَ أَحْزَنُ مِنْ غَيْرِ أَنْ أَعْرِفَ لِذَلِكَ سَبَباً. فَقَالَ أَبُو عَبْدِالله عَلَيْهِالسَّلاَمُ: إِنَّ ذَلِكَ الحَزَنَ وَ الفَرَحَ يَصِلُ إِلَيْكُمْ مِنَّا، لِأَنَّا إِذَا دَخَلَ عَلَيْنَا حُزْنٌ أَوْ سُرُورٌ كَانَ ذَلِكَ دَاخِلاً عَلَيْكُمْ، لِأَنَّا وَ إِيَّاكُمْ مِنْ نُورِ الله عَزَّ وَ جَلَّ، فَجَعَلَنَا وَ طِينَتَنَا وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةً، وَ لَوْ تُرِكَتْ طِينَتُكُمْ كَمَا أُخِذَتْ لَكُنَّا وَ أَنْتُمْ سَوَاءً، وَلَكِنْ مُزِجَتْ طِينَتُكُمْ بِطِيْنَةِ أَعْدَائِكُمْ، فَلَوْ لاَ ذَلِكَ مَا أَذْنَبْتُمْ ذَنْباً أَبَداً ...
ابوبصير گفت: بر امام صادق عليهالسّلام وارد شدم در حالی که یکی از دوستانمان همراهم بود، به ایشان گفتم: فدایت شوم ای فرزند رسول خدا! من ناراحت و محزون میشوم بدون آنكه دلیل آن را بدانم. حضرت فرمود: این حزن و سروری كه به شما میرسد از جانب ماست، زيرا هرگاه بر ما حزن یا سروری وارد میشود، بر شما نیز وارد میگردد، زیرا ما و شما از نور خدای عزّوجلّ هستيم و طينت ما و شما را يكی قرار داده و اگر طينت شما همان گونه که [از طینت ما] گرفته شد به حال خود گذاشته میشد، محققاً ما و شما يكسان بوديم، ولی طينت شما با طينت دشمنانتان ممزوج شده؛ و اگر اینطور نبود، هرگز گناهی از شما سر نمیزد ...
علل الشرایع، ج۱، ص۹۳ و المناقب، ج۴، ص۲۶۱ و بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمةالأطهار علیهمالسلام، ج۵، ص۲۴۲
